مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان
چهارشنبه, ۳ اسفند ۱۳۸۴

ای زبان علی در کام

تسلیت

انا لله وانا الیه راجعون
انفجار حرم مطهر حظرت امام هادی و امام عسکری ( علیما السلام ) و سرداب مقدس امام زمان علیه السلام را به پیشگاه مقدس صاحب الزمان (عج)و به  شما و همه شیعیان سلیت عرض می کنم
خدایا دستهای کثیف ظالمان را از عتبات مطهر کوتاه فرما و مسلمانان را برای دفاع از مقدسات خود بیدار و متحد فرما
آمین رب العالمین ****************************

ای زبان علی در کام

. . .  ای زینب
ای زبان علی در کام !
با ملت خویش حرف بزن
!
ای زن !
ای که ، مردانگی ، در رکاب تو جوانمردی آموخت
زنان ملت ما اینان که نام تو ،آتش و درد بر جانشان می افکند بتو محتاجند . بیش از همه وقت ،  . . . . .
. . . .  آنانرا بر ((استحمار کهنه و نو )) بر بندگی ((سنت های پوسیده)) و

(( دعوتهای عفن )) بر ملعبه سازان ((تفنن جدید))
به نیروی فریادهایی که بر سر یک شهر شهر قساوت و وحشت

می کوبیدی ، و پایه های یک قصر . قصر جنایت و قدرت را می لرزاندی ،

برآشوب!
تا ، در خویش بر آشوبند، و تار و پود این پرده های عنکبوت فریب را بدرند
وتا در برابر این طوفان بر باد دهنده ای که  وزیدن آغاز کرده است ((ایستادن)) را بیاموزند،

و این ماشین هولناک را که از آنها (( بازیچه های جدیدی می سازد))
باز برای بلعیدن حریصانه آنچه سرمایه داری به بازار می آورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوت های بیشور وبی روح (( اشرافیت جدید))  و برای سر گرمی زندگی پوچ و بی هدف سرد ((جامعه رفاه)) در هم بشکنند ،
و خود را از ((حر م های اسارت قدیم )) و ((بازارهای بی حرمت جدید ))
به امامت تو نجات بخشند !

ای زبان علی در کام !
ای رسالت حسین بر دوش
!
ای که از کربلا می آیی
وپیام شهیدان را در میان هیاهوی همیشگی قداره بندان و جلادان ، همچنان به گوش تاریخ می رسانی ،

زینب !
با ما سخن بگو.
مگو برشما چه گذشت ،
مگو در آن صحرا ی سرخ چه دیدی ،
مگو جنایت آنجا تا به کجا رسید ،

مگو خداوند آنروز عزیزترین و پر شکوهترین ارزشها و عظمت هایی را که آفریده است ،یکجا ،در ساحل فرات ، و بر روی ریگزار های تفدیدهء بیابان تف ، چگونه به نمایش آورد و بر فرشتگان عرضه کرد ،تا بدانند که چرا می بایست بر آدم سجده می کردند ؟
آری زینب !
مگو که درآن جا بر شما چه رفت ، مگو که دشمنانتان چه کردند ، دوستانتان چه کردند؟
آری ای پیامبر انقلاب حسین !
ما می دانیم ،
ما همه را شنیده ایم ،
تو پیام کربلا را ، پیام شهیدان را به درستی گزارده ای ،
اما بگو ،
ای خواهر ،
بگو ما چه کنیم ؟
لحظه ای بنگر که ما چه می کشیم!
دمی بما گوش کن تا مصائب خویش را با تو باز گو ییم ،
با تو ای خواهر مهربان
!
این تو هستی که باید بر ما بگریی ،
ای رسول امین بردار ، که از کربلا می آیی و طول تاریخ ،بر همه نسلها می گذری و پیام شهیدان را می رسانی ،

ای که از باغ های سرخ شهادت می آیی و بوی گلهای نو شکفته آن دیار را ، در پیراهن داری ،
ای دختر علی ،
ای خواهر ،
ای که قافله سالار کاروان اسیرانی ،
ما را نیز ،در پی این قافله با خود ببر !

از کتاب شهادت - دکتر شریعتی - سخنرانی روز تاسوعا ( اسفند 1350 )

۸۴/۱۲/۰۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی