مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

بهره گیرى علماى اهل سنت از امام باقر علیه السلام

مـکـتب علمى امامان معصوم علیه السلام آن چنان وسیع و فراگیر بود که همه دانش پژوهان را در بـر مـى گـرفت ، زیرا آنان عالمانى بودند که دریاى علمشان را کرانه اى نبود. پیامبر اسلام صـلى الله عـلیـه و آله شهر علم بود و امامان معصوم دروازه این شهر بودند . . .و هـر چه علم صحیح بود، از این منبع پاک و مصفّا نشاءت مى گرفت . امام باقر علیه السلام به دو نـفـر از عـلماى عامه زمان خود فرمود: (اگر) به شرق یا به غرب بروید، هیچ علم صحیحى را نخواهید یافت مگر کمى ، که آن هم از نزد ما منتشر شده است.
امـام بـاقـر عـلیـه السلام از جانب پیامبر ماءموریت نور افشانى علمى داشت و در همین راستا سنگ بـنـاى دانـشـگـاهـى بـزرگ را کـار گـذارد کـه دانـش پژوهان آن در زمان ایشان صدها و در زمان فـرزنـدش امام جعفر صادق هزارها نفر از شیعیان و غیر شیعیان بودند. در صفحات گذشته به شـرح حـال مـخـتـصـر بـعـضـى از پـرورش یـافـتـگـان ایـن مـکـتـب اشـاره کـردیـم و در ایـن مجال نام بعضى از دانش پژوهان عامى مذهب این مکتب را ذکر مى کنیم تا گوشه اى از گستره مکتب امام باقر علیه السلام روشن گردد.
البـتـه واضـح اسـت که از نگاه اینان ، امام محمد باقر عالمى فرزانه بود که مى توانستند از مـکـتـب عـلمـى اش خـوشـه چینى کنند و به همین جهت خدمت امام مى رسیدند و سوالاتشان را مطرح مى کـردنـد و جـواب امـام را مـى شـنـیـدنـد و آنچه را مطابق مذاق خود مى پسندیدند تبعیت مى کردند. بـعـضـى از آنـان مـسـتـقـیـم از خـود امـام استفاده علمى کردند و بعضى نیز از محضر شاگردان و زبدگان مکتب امام بهره هاى فراوان بردند.
ابن شهر آشوب مى نویسد: علوم دین را بقایاى صحابه و بزرگان تابعان و رؤ ساى فقهاى مسلمانان از امام باقر علیه السلام روایت کرده اند. راویان وى از صحابه عبارتند از: جابر بن عـبـدالله انـصارى ، و از تابعان : جابر بن یزید جعفى ، کیسان سختیانى بزرگ صوفیه ، و از فـقـهـا: ابـن مـبـارک ، زهـرى ، اوزاعـى ، ابـى حـنـیـفـه ، مـالک ، شـافـعى و زیاد بن منذر و از نوسیندگان همچون طبرى ، بلاذرى ، سلامى و خطیب در تاریخ‌هایشان و . ..
و امـا کـسـانـى کـه از مـکتب ایشان استفاده علمى بردند، در بین علماى عامه بسیارند که از آن جمله اند:
1ـ ابـوحـنـیـفـه ، پیشواى معرف اهل سنت که در کتابهاى مناقب و مُسند خود روایات بسیارى از امام باقر علیه السلام نقل کرده است . او در مسند خود گوید: هیچ گاه از جابر جعفى سؤ الى نکردم مـگـر ایـنـکـه بـا نـقـل حـدیـثـى (از امـام بـاقـر یـا امـام صـادق عـلیـهـمـاالسـلام ) جـواب مـرا داد.
روزى زنـى بـراى پرسیدن مساءله اى به ابوحنیفه مراجعه کرد و وى که جواب مساءله را نمى دانست ، او را به محمد بن مسلم شاگرد امام باقر علیه السلام ارجاع داد. محمد بن مسلم در آن زمان بـه طـور مـخـفى زندگى مى کرد و از زن پرسید که چه کسى تو را به این جا راهنمایى کرده اسـت و او ابـوحـنـیـفه را معرفى کرد. بعد سؤ الش را طرح کرد و جواب شنید و طبق قرار، پیش ابو حنیفه رفت و جواب را براى وى نقل کرد. ابوحنیفه نیز جواب محمد بن مسلم را که طبق کلام و حـدیـث ابـو جـعـفـر عـلیـه السـلام بـود شـنید و در کلاس ‍ درس خود آن را(به نام خودش ) مطرح کرد.
2ـ عـبـدالله بـن عـمـر،مـردى از ابـن عـمـر سـؤ الى کـردو وى در جـواب مـانـد و سـؤ ال کـنـنـده را بـه امـام بـاقر علیه السلام حواله داد و از او خواست که باز گردد و جواب امام را بـراى وى نـیـز نـقـل کـنـد و وقـتـى سـائل جـواب را از امـام گـرفـت و بـراى او نـقـل کـرد، گـفـت : آنـان اهـل خـانـواده اى هـسـتـنـد کـه فـهـم و کمال به آنان عطا شده است.
3ـ حـَکـَم بـن عـُتـَیـْبـَه ـ گـفـتـه انـد او از فـقـهـاى عـامـه بـود و زراره و حـمـران قـبـل از ایـنـکـه امـام را بـشـنـاسـنـد، شـاگـردان او بـودنـد و گـفـتـه انـد اعـتـقاد به ارجاء داشت.
امـام بـه حـمـران بـن اعـیـن پـیـام داد کـه چـرا بـراى حـکـم نـقـل کـردى کـه :(اوصـیـاى پـیـامـبـر مـحـدّث هـسـتـنـد) امـثـال ایـن حـدیـث را براى حکم و مانند حکم نقل نکن .
عـبـدالله بـن عـطـا گـویـد: حـکم بن عتیبه با این که در بین مردم مقام و منزلت بلندى داشت ، در محضر امام باقر همچون طفل در محضر معلمش بود.
4ـ عِکرَمَه ، از مفسران معروف اهل سنت ، نیز از محضر امام استفاده مى برد. وقتى به امام باقر(ع ) خـبـر دادنـد کـه او در حـال احـتـضـار اسـت ، امـام بر بالین او رفت ولى دیر رسید. بعد حضرت فـرمـود: اگـر او را در حـال حـیـات مـى یافتم ، کلماتى به وى یاد مى دادم که برایش ‍ سودمند بـاشـد و ولکـن وقـتـى رسـیـدم جـان به جایگاه خود رسیده بود. امام پرسیدند که آن کلمات چه بود؟ فرمود: شهادت ، توحید و ولایت.
5ـ قـتـادة بـن دعـامـه بـصـرى از دیـگـر مـفـسـران مـعـروف عـامـه اسـت کـه چهل مساءله آماده کرده بود تا از امام بپرسد و وقتى به محضر امام رسید و امام او را از به عهده گـرفـتـن مرجعیت علمى برحذر داشت ، در مورد حکم فقهى مایه پنیر (که در شکم برّه مرده است ) سؤ ال کرد و امام به طور استدلالى جواب وى را بیان کرد.
6ـ محمد بن منکدر از رجال عامه که برخورد وعظ آمیز وى با امام و جواب متین و عبرت آموز امام به وى قبل از این گذشت .
7ـ طـاووس یـمـانى فقیه یمن که جلساتى خدمت امام رسید و سوالات بسیارى مطرح کرد و جواب گرفت .
8ـ عمروبن عبید معتزلى از علماى بزرگ معتزله نیز با طرح سوالات و گرفتن جوابهاى آنها از امام استفاده علمى برد که سؤ ال او قبلاً گذشت .
9ـ عـمـروبـن دینار، که شیخ طوسى او را فردى مورد اطمینان شمرده است. و از رجال صحاح سته است .
10ـ عبدالرحمن اوزاعى از رؤ ساى مذاهب عامه که مذهب وى منقرض شده است . وى از امام صادق نیز حدیث نقل مى کند.
11ـ عـبـدالملک بن عبدالعزیز بن جریح اموى مکّى ؛ حسین بن یزید گوید: خدمت امام صادق علیه السـلام بـودم کـه عبدالملک بن جریح مکى وارد شد. امام از او پرسید: آیا در مورد متعه چیزى مى دانـى ؟ جـواب داد: پدرت از جابربن عبدالله نقل کرد که پیامبر خطبه خواند و ... (تا آخر حدیث. که دلالت بر جواز متعه دارد.)
12ـ ابـوبـکر محمد بن مسلم بن شهاب زهرى ، از شاگردان امام سجاد و امام باقر علیهماالسلام واز بزرگان علماى اهل سنت که صاحبان صحاح به احادیث وى احتجاج کرده اند.
13ـ ربـیعة بن عبدالرحمن معروف به ربیعة الراءى ، فقیه مدنى عامى مذهب . از شـاگـردان امـام بـاقـر بـود و اوزاعـى ، سـفـیـان ثـورى و دیـگـران از وى حـدیـث نقل کرده اند.
14ـ اعـمـش ، ابـو مـحـمـد سـلیـمـان بـن مـهـران اسـدى کـوفـى از رؤ سـاى مـذاهـب مـنـقـرض شـده اهل سنت از دیگر شاگردان امام باقر(ع ) بود.
15ـ قـرهّ بـن خـالد سـدوسـى از روات صـحـاح سـتـّه کـه حـدود صـد حـدیـث از وى نقل شده است .
16ـ یـحـیـى بـن کـثـیـر از رجـال مـشـهـور صـحـاح سـتـّه و از عـلمـاى مـشـهـور اهل سنت که او را از زهرى هم برتر شمرده اند.
17ـ ابـو مـحـمـد عـبـدالله بـن ابـى بـکـر بـن عـمـر بـن حـزم انـصـارى از رجال صحاح ستّه و از شیوخ مالک بن انس ، هشام بن عروه و سفیان ثورى ، که مالک ابن سعد و نسائى او را موثق شمرده اند.
18ـ مـوسـى بـن سـالم مـولى آل العباس که احمد حنبل ، ابن معین ، ابوزرعه ، ابو حاتم و دیگر علماى رجال اهل سنت وى را موثق شمرده اند.
19ـ قاسم بن فضل بن سعدان
20ـ قـاسـم بـن مـحـمـد، کـه او را یـکـى از فـقـهـاى هفتگانه و یکى از بزرگان شمرده اند. اواز رجال صحاح سته بوده وابن سعد گوید:اوثقه ، عالم ، فقیه ، و صاحب روایت بسیار بود.
21ـ محمد بن سوقه ، علماى رجال اهل سنت وى را موثق شمرده اند.
22ـ حجاج بن ارطاة قاضى کوفى ، او از فقها و فتوا دهندگان کوفه بود.
23ـ مـعـروف بـن خـربوذ کوفى از خواص و راویان امام باقر بود. البته او غیر از معروف بن خربوذ کوفى است که از اصحاب امام رضا بوده است.
24ـ شَیْبَة بن نصاح قارى ، مدنى و کوفى
25ـ اسلم منقرى کوفى
26ـ محمد بن اسحاق صاحب کتاب مفازى
27ـ عبدالله بن عطاى مدنى از رجال صحاح سته و از شیوخ اسحاق ، شعبه و ثورى .
28ـ عروة بن عبدالله بن قشیر
29ـ عبدالله بن حبیب بن ابى ثابت کوفى

 
افـراد بـسـیـارى از عامه نیز از محضر زید بن على بن الحسین علیهم السلام استفاده برده اند و چـون زیـد از شـاگـردان برادرش امام باقر بود، آنان نیز به واسطه زید از امام باقراستفاده کـرده انـد. از جـمـله آنـان مـى تـوان زهـرى ، اعـمـش ، شـعـبـه ، سـعـیـدبـن خـیـثـم ، اسـمـاعـیـل السـّدى ، زکـریـابـن ابـى زائده ، عـبـدالرحـمـن بـن حـارث بـن عـیـّاش را نـام برد.
اینها تعدادى از شاگردان عامى مذهب مکتب امام باقر علیه السلام بودند.
منبع - تاریخ زندگانى ائمه -امام محمد باقرعـلیـه السـلام- احمد حیدرى
سایت مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۹۶/۱۲/۲۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی