مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان
چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴

دیدار علی(ع) یا ملکه زیبایی؟؟

یک عمر زندگی با ملکه زیبایی یا یک لحظه دیدار علی(علیه السلام)؟

متفکر و فیلسوف اسلامی علامه محمدتقی جعفری(ره) در جمع تعدادی از اندیشمندان درباره مهم‌ترین عامل موفقیت خویش در تحصیل علم و ترویج معارف نورانی اسلام به ویژه شرح و تفسیر نهج ‌البلاغه، خاطره‌ای تکان‌دهنده و الهام‌بخش نقل کرد که برای همه مفید است:

اینجانب توفیقی را که در زمینه تحصیل علوم و ترویج مبانی دینی کسب کرده‌ام، از توجّه ویژه مولای متقیان علی‌بن‌ابی‌طالب(ص) نسبت به خودم دارم. در سال‌های جوانی و اقامت در نجف اشرف در یک شب گرم تابستان به دلیل گرمای بیش از اندازه و سختی اقامت در حجره، دعوت مؤمنی را جهت پیوستن به جمع دوستانی که در خانه آن شخص گرد آمده بودند، پذیرفتم. در آن جلسه، شخصی که به طنزگویی، مزّاحی و نشاط‌بخشی در محفل دوستان معروف بود، طبق معمول به شوخی و بذله‌گویی پرداخت و اعلام داشت: من عکس زیبای «زن شایسته» یکی از کشورهای اروپایی را که در روزنامه‌ها چاپ شده ، با خود آورده‌ام تا دوستان حاضر در جلسه ببینند و قضاوت کنند.

۲ نظر ۲۴ تیر ۹۴ ، ۰۱:۱۱
فتحی
سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴

زندگی امام مجتبی علیه السلام

نگاهی به زندگی امام حسن علیه السلام

 ولادت

 در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.

تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!

رسول خدا فرمود:  زبان من عربی است و شبّر، عبری است.

جبرئیل گفت:  شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۴۳
فتحی
دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴

نیایش چمران شهید

شهید چمران در کلام رهبری

اینجور هم نبود که یک آدم خشکى باشد که لذات زندگى را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوش ذوق بود، عکاس درجه ى یک بود - خودش به من میگفت من هزارها عکس گرفته ام، اما خودم توى این عکسها نیستم؛ چون همیشه من عکاس بوده ام - هنرمند بود. دل باصفائى داشت؛ عرفان نظرى نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدى و سلوک عملى هم پیش کسى آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنا .

نیایش چمران شهید

  خدایا! آرزو می‏کردم که کشورم آزاد گردد و من بتوانم بی‏ خیال از زور و تزویر و دروغ و تهمت و دشمنی و خباثت، در فضای آن به سازندگی پردازم و هرچه بیشتر به تو تقرب بجویم.

  خدایا! تو می‏دانی که تار و پود وجودم با مهر تو سرشته شده است. از لحظه ‏ای که به دنیا آمده ‏ام، نام تو را در گوشم خوانده‏ اند، و یاد تو را بر قلبم گره زده ‏اند.

تو می‏دانی که در سراسر عمرم، هیچ‏گاه تو را فراموش نکرده‏ام، در سرزمین‏ های دوردست، فقط تو در کنارم بودی، در شب‏های تار، فقط تو انیس دردها و غم‏هایم بودی، در صحنه های خطر، فقط تو مرا محافظت می‏کردی، اشک‏های ریزانم را فقط تو مشاهده می‏نمودی، بر قلب مجروحم، فقط یاد تو و ذکرتو مرهم می‏گذاشت.

  خدایا! تو می‏دانی که من  در زندگی پرتلاطم خود، لحظه ای تو را فراموش نکرده‏ ام. همه ‏جا به طرفداری حق قیام کرده ‏ام، حق را گفته‏ ام، از مکتب مقدس تو از هر شرایطی دفاع کرده ‏ام، کمال و جمال و جلال تو را بر همه ی مخالفان و منکران وجودت عرضه کردم، و از تهمت و بدگویی‏ها و ناسزاهای آنها ابا نکردم.

. . . .عجیب آنکه از خود می‏گویم، منم می‏زنم، خواهش دارم و آرزو می‏کنم.

خدایا! تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم.

تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم.

تو مرا آه کردی، که از سینه بیوه‏زنان و درمندان به آسمان صعود کنم.

تو مرا فریاد کردی، که کلمه حق را هرچه رساتر برابر جباران اعلام نمایم.

تو مرا حجت قراردادی، تا کسی نتواند خود را فریب دهد.

۲ نظر ۰۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۳
فتحی
چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴

رفتارشایسته روزه داری

رفتارشایسته روزه داری

مولاى ما حضرت صادق علیه السّلام وصیت فرموده که: هرگاه روزه هستى باید گوش و چشم و پوست و همه اعضاى تو روزه باشند، یعنى از انجام محرّمات بلکه مکروهات دورى کنند.

و نیر فرمود: گاه روزه تو نباید همانند روز افطار تو باشد.
و همچنین فرمود: روزه به همین خوددارى از خوردن و آشامیدن تنها نیست، بلکه باید در هنگام روزه، زبان خود را از دروغ نگاه دارید، و دیده‏ هاى خود را از حرام بپوشانید و با یکدیگر نزاع نکنید، و بر هم حسد نورزید، و غیبت و گفتگوى بى ‏منطق ننمایید، و سوگند دروغ بلکه حتى سوگند راست به زبان نیاورید

۱ نظر ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۴۰
فتحی
يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴

قرآن صاعد

قرآن صاعد

حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) این تعبیر را در مواردی برای ادعیه‌ای که از ائمه - علیهم السلام - وارد شده است، ذکر فرموده‌اند:

«... ادعیه ائمه هدی دعاهای آنها، همان مسائلی را که کتاب خدا دارد، دعاهای آنها هم دارد با یک زبان دیگر. قرآن یک زبان دارد، یک نحو صحبت می‌کند و همه مطالب را دارد منتها بسیاری‌اش در رمز است که ما نمی‌توانیم بفهمیم و ادعیه ائمه - علیهم السلام - یک وضع دیگری دارد، به تعبیر شیخ عارف و استاد ما [حضرت آیت الله شاه آبادی - رضوان الله تعالی علیه‌] ادعیه کتاب صاعد است، قرآن صاعد؛ تعبیر می‌فرمود به اینکه قرآن کتاب نازل است که از آن جا نزول کرده است و ادعیه ائمه کتاب صاعد است، همان قرآن است رو به بالا می‌رود ... کسی که بخواهد بفهمد که مقامات ائمه چی است، باید رجوع کند به آثار آنها، آثار آنها ادعیه آنهاست، مهمش ادعیه آنهاست و خطابه‌هایی که می‌خواندند ...»

(بیانات حضرت امام در جمع رؤسای سه قوه - ۱۹ / ۸ / ۶۶)

منبع- صحیفه امام خمینی » جلد ۲۱ » صفحه ۳۹۶

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۶
فتحی
پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴

روز آخر روح الله

و آن روز قلب ملت از کار ایستاد

آنروز که عاشق جمالت گشتم        دیوانه روى بى مثالت گشتم

دیدم نبود در دو جهان جز تو کسى      بیخود شدم و غرق کمالت گشتم

 ساعت 8 و30 بعدازظهر روز شنبه سیزده خرداد  1368 اولین خبر نگران کننده از اخبار شبکه سراسرى پخش شد:

این اطلاعیه امشب از سوى دفتر حضرت امام به این شرح انتشار یافت:

بسمه تعالى

به اطلاع ملت‏شریف و عزیز ایران مى‏رسانیم امروز در ساعت‏سه بعدازظهر در سیر درمان حضرت امام مدظله العالى مشکلى پیش آمد. پزشکان با همه کوشش خستگى ناپذیر خود براى درمان حضرت امام به مراقبت و درمانهاى لازم سرگرمند و از همه ملت‏خداجوى درخواست مى‏کنیم دعاهاى خالصانه خود را ادامه دهند. امید و انتظار مى‏رود که ادعیه شما مردم مورد اجابت‏حضرت حق قرار گیرد.               دفتر امام خمینى

 

دیگر مطالب مربوط به امام خمینی و رهبری

 

 

 

۰ نظر ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۳
فتحی
سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴

یاران حضرت مهدی (عج)

خصال یاران حضرت مهدی (عج)

  یاران حضرت مهدی(عج) چه ویژگی هایی دارند؟! شاید این سؤال را بارها شنیده باشید اما چقدر درباره آن تأمل نمودیم و سعی کردیم خصال یاران مهدی(عج) را به دست آوریم؟
خصال یاران حضرت مهدی(عج(
یاران حضرت مهدی(عج) از صنف و نژاد خاصی نیستند، بلکه از گروهها و نژادهای مختلف و از سراسر جهان هستند. حضرت در سن جوانی ظاهر می شوند و یاران ایشان نیز بیشتر جوانان پرتحرک و پرنشاط هستند.
زنان نیز در این نهضت بزرگ جایگاه شکوهمند و حضوری فعال خواهند داشت.

۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۰
فتحی
جمعه, ۸ خرداد ۱۳۹۴

زندگی حضرت علی اکبر(ع)

زندگی نامه حضرت علی اکبرعلیه السلام
نامش علی اکبر, نام پدرش امام حسین (ع ), نام مادرش لیلی , قاتلش مردی به نام «مره بن منقذ عبدی »  , صورتش مانند صورت پیامبر, سیرتش مانند پیامبر, سخن گفتنش مانند پیامبر, محبوب دل بنی هاشم , عاشق جان باخته پدر, اولین شهید از بنی هاشم , شجاع , دارای ایمان کامل و شفیع روز قیامت و عالم برزخ است , (به اعیان الشیعه , ج 2, بحارالانوار, ج 45, ص 42 و 45, منتهی الامال , ج 1, تاریخ طبری , ج 4 و قصه کربلا, نوشته آقای نظری منفرد مراجعه شود).
در سال تولد او اختلاف است. به نظر بعضی علی اکبر در سال 43 هجری قمری به دنیا آمده است. در این صورت, سن او در کربلا 18 خواهد بود.

 به نظر برخی در سال 42 به دنیا آمده است و در این صورت در کربلا 19 ساله خواهد بود و به نظر برخی آن حضرت در سال 36 هجری قمری به دنیا آمده است و در این صورت, سن او در کربلا در سال 61 هجری قمری 25 سال خواهد بود, (منتهی الامال, اعیان الشیعه, ج 2, ص 431 ستون دوم).
در اینکه حضرت علی اکبر(ع ) ازدواج کرده بود یا نکرده بود ....   در ادامه مطلب
 

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۴
فتحی
يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴

شورای همگرایی نیروهای ارزشی

اولین گردهمایی شورای همگرایی نیروهای ارزشی اراک - 27/2/94

منبع سایت دیار آفتاب

تاریخ انتشار27 اردیبهشت 94

رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور گفت: کسی که بر محور ارزش های اسلامی، رهنمودهای امام(ره) و رهبری حرکت کند و انقلابی باشد نیروی ارزشی است. آمریکا دشمن شماره یک محرومان و مستضعفان است و هرگز گول لبخند آنها را نباید خورد.

به گزارش خبرنگار دیار آفتاب، حجت الاسلام سید رضا تقوی، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور در اولین گردهمایی شورای همگرایی نیروهای ارزشی استان مرکزی که روز یکشنبه در مصلی بیت المقدس اراک برگزار شد، گفت: انسان ها چه به صورت فردی و چه بصورت جمعی به مقدار توانایی خود در جامعه اثر گذار خواهند بود و بر همین اساس مورد ارزیابی قرار می گیرند.

 . . . . .وی افزود: اگر امروز نمایندگان ملت ایران با اقتدار در حال مذاکره با پنج کشور بزرگ است نشان از اقتدار و تاثیرگذار بودن کشور ایران دارد.

. . . . . .وی ادامه داد: ممکن است این سوال مطرح شود که این شورا مقابل دولت است که در این خصوص نیز باید گفت همان طوری که رهبری فرمودند ما هم از دولت حمایت می کنیم ولی فقط نقاط ضعف را با دلسوزی و شجاعت بیان می کنیم. ما هم دلمان می خواهد دولت موفق باشد.

تقوی با اشاره به اینکه در استان مرکزی شاهد این بودیم که دولت برای نیروهای ارزشی اهمیتی قایل نبوده است، گفت: از نماینده ولی فقیه در استان شنیدم در خصوص انتخاب استاندار هرچند به ایشان قول هایی داده شده است ولی طبق قول خودشان عمل نشده است. . . .  وی ادامه داد: نماینده ولی فقیه در هر استان نماینده رهبری در استان است که باید حرمت ایشان حفظ شود. اگر دولت با نماینده ولی فقیه در استان هماهنگی نداشته باشد نمی تواند کاری انجام دهند    . گزارش کامل در ادامه مطلب

۰ نظر ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۳۶
فتحی
سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴

سلام بر حضرت کاظم(ع)

سلام بر حضرت امام موسی بن جعفر (سلام الله علیه)

هارون الرّشید نامه ای به امام موسی کاظم علیه السلام نوشت و عرض کرد:

عِظنی وَ اَوجِز قالَ فَکَتَبَ اِلَیهِ ما مِن شَیئٍ تَراهُ عَینُک اِلاّ وَفیهِ مَوعِظَة (1)

مراپندی مختصر دهید. حضرت علیه السلام درجواب او نوشت هیچ چیزی نیست که چشم تو آن را ببیند، مگر این که در آن پند و موعظه باشد.

*****

سَمِعتُ موُسیَ بنَ جَعفرٍ عِندَ قَبرٍ وَ هُوَ یَقُولُ، اِنَّ شَیئاً هذا آخِرُهُ لِحَقیقٌ اَن یُزهَدَ فی اَوَّلِهِ وَ اِنَّ شَیئاً هذا اَوَّلُهُ لَحَقیقٌ اَن یُخافَ مِن آخِرِه (2)

درروایت دیگری است که حضرت امام موسی کاظم علیه السلام نزد قبری حاضرشدند و خطاب به قبر کردند و فرمودند: آن زندگی که آخرش این است، حق این است که از اوّل از آن دل کنده شود و به آن بی­رغبت باشد و آن نشئه ای که اولش این است، سزاوار این است که از آخرش ترسیده شود.

*****

رُوِیَ عَن عَلِیٍّ اَمیرِالمُومِنینَ علیه السلام: ما اَکثَرَ العِبَرَ وَ اَقَلَّ الاِعتِبار (3)

در روایت علی علیه السلام می فرمایند: عبرت ها و پندها چه بسیارند ولی پند و موعظه پذیران چه قدر کم و اندک هستند!

در روایتی یکی از اصحاب حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام به نام یوسف بن عبدالرحمن می­گوید: من جمله ای از امام شنیدم که هرگاه یادم می­افتد، در هرجا و هرفضایی که باشم، آن جا و فضا برایم تنگ است، یعنی بر من فشار می­آورد و لذّت را از من می­گیرد. آن جمله این است که فرمودند: آن گاه که میّت را به سوی قبر می برید، یک مرتبه وارد قبرش نکنید. چرا ؟! بگذارید آن مرده آماده شود تا بتواند جواب نکیر و منکر را بدهد.

حضرت اوّل فرمودند که تمام عالم پند دهنده است: حیوانات، نباتات، جمادات و حوادث و... همه آنها پند می دهند، درصورتی که شخص، پند پذیر باشد. پس مهم، پندپذیری و پندگرفتن است. بعد حضرت روش پندگرفتن را می­فرماید: درخطاب به قبر به این معنا که زندگی پر ازحوادث مختلف خوشی، رنج، بیماری، سلامتی، داشتن، فقر و چه و چه و... است. اما دقّت کن که آخرش مردن است. سزاوار است که از اوّل به آن دل نبندی. از آن طرف. مرگ، عالم قبر و برزخ و سؤال نکیر و منکر و بعد هم قیامت هولناک و... ترس از این مسیر طولانی و سخت و... . چه شده است که با فراوانی پند و موعظه در عالم، انسان، هم کور است و هم کر؟ نه می بیند و نه می شنود! حبّ و دل بستگی به دنیا او را کور و کر می­کند و گرفتار می­شود، والا پند فراوان است. خداوند در سوره مبارکه بقره آیه 171 می­فرماید: «صُمٌّ بُکمٌ عُمیٌ فهُم لایَعقِلُون»               سایت آیت الله مجتبی تهرانی )

1-       بحارالانوار، جلد68 ، صفحه324

2-       وسائل الشیعة، جلد16، صفحه 15

3-       غرر و درر آمدی، صفحه 472، روایت 10780

۰ نظر ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۵
فتحی
دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴

وفات حضرت زینب (س)

لحظات آخر عمر زینب (س)

ماجرای کربلا پایان پذیرفته، ولی غمهای زینب فراموش شدنی نیست. هر لحظه او کربلا و عاشورا و اسارت و درد رنج است. هر لحظه، مدینه یادآور حدیث کساء اهل بیت و دوران هجرت زینب و حسین، از سخت‏ترین دوران عمر اوست.
در مدینه قحطی سختی رخ داده است. عبدالله بن جعفر که بحر جود و کرم است و عادت بر بذل و عطا دارد، به دلیل اینکه دستش از سرمایه دنیا تهیه گشته راهی شام می‏گردد و به کار زراعت مشغول می‏شود؛ ولی زینب، هر روز او گریه و داغ دل است. مدتی می‏گذرد که زینب گرفتار تب وصل خانواده‏اش می‏گردد و هر لحظه مریضی او شدت پیدا می‏کند، تا اینکه نیمه ظهر به همسر خویش عبدالله می‏گوید: بستر مرا در حیاط به زیر آفتاب قرار بده.
عبدالله می‏فرماید: او را در حیاط جای دادم که متوجه شدم چیزی را روی سینه خویش نهاده و مدام زیر لب حرفی می‏زند. به او نزدیک شدم دیدم پیراهنی را که یادگار از کربلاست؛ یعنی پیراهن حسین را، که خونین و پاره پاره است، بر روی سینه نهاده و مدام می‏گوید: حسین، حسین، حسین!...
لحظاتی بعد او وارد بر حریم اهل بیت النبوة گشت و کارنامه عمرش به به خیر و سعادت ختم گردید.

 

 وفات علیا مخدره زینب (س)

 

در بحر المصائب گوید: حضرت زینب (س) بعد از واقعه کربلا و رنج و شام و محنت ایام، چندان بگریست که قدش خمیده و گیسوانش سفید گردید؛ دائم الحزن بزیست تا رخت به دیگر سرای کشید.
نیز گوید: علیا مخدره ام کلثوم، بعد از چهار ماه از ورود اهل بیت به مدینه طیبه، از این سرای پرملال به رحمت خداوند لایزال پیوست. وقتی هشتاد روز از وفات ام کلثوم بگذشت، شبی علیا مخدره زینب مادرش را در خواب دید و چون بیدار شد بسیار بگریست و بر سر و صورت خویش بزد تا از هوش برفت. زمانی که آمدند و آن مخدره را حرکت دادند، دیدند روح مقدس او به شاخسار جنان پرواز کرده است.
در این وقت آل رسول و ذریه بتول، در ماتم آن مخدره به زاری در آمدند چندان که گویی اندوه عاشورا و آشوب قیامت بر پا شد. و این واقعه جانگداز، در دهم رمضان یا چهاردهم رجب بنابر قول عبیدلی نسابه، متوفی در سنه 277 در کتاب زینبیات از سال 62 هجری روی داد.
وفات این مخدره در سنه 62 مورد اتفاق همگان است، ولی در تاریخ روز وفات وی بین مورخان اختلاف وجود دارد، و گذشته بر دو قولی که ذکر شد، بعضی نیز وفات او را در شب یکشنبه پنجم ماه رجب دانسته‏ اند.

کتاب 200 داستان از فضایل، مصایب و کرامات حضرت زینب(س)

نوشته عباس عزیزی

۰ نظر ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۴
فتحی
يكشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۴

پرهیز از انحراف

و نکته‌ی آخر؛ پرهیز از انحراف، پرهیز از خرافه‌گرایی، پرهیز از مشکل‌تراشی در عقاید جوانها؛ گاهی ما یک کلمه‌ای میگوییم که یک گرهی در ذهن جوانِ مخاطب ما به‌وجود می‌آید؛ این گره را چه کسی میخواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط خودمان یا بی‌توجّهی و بی‌مسئولیّتی خودمان در ذهن این جوان به‌وجود می‌آوریم و عقیده‌ی او را دچار مشکل میکنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟ اینها مسئولیّت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او به‌خاطر شهادت است، عظمت او به‌خاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او به‌خاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همه‌ی خواسته‌ها، از همه‌ی مطلوبها ــ تبدیل کنیم به یک نقطه‌ی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی اداره‌ی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید. بنابراین من جامعه‌ی مدّاح را از ته دل دوست میدارم؛ برایتان دعا میکنم؛ خداوند ان‌شاءالله به شماها توفیق بدهد، به شماها کمک کند؛ امّا این را هم عرض میکنم که انتظارات از جامعه‌ی مدّاح، امروز در جامعه‌ی ایرانی و در کلّ نگاه منطقه‌ای، انتظار بالایی است.

بیانات 20-1-94-به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س)


۱ نظر ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۰
فتحی
چهارشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۳

لحظاتی با سخن خدا

اخبار آسمانی ، آن جهانی ، قرآنی

بسم الله الرحمن الرحیم

فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿١٣﴾

چون در صور یک بار دمیده شود ، «13»

وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً ﴿١٤﴾

و زمین و کوه‏ها از جاى خود برداشته شوند و هر دوى آنها یک باره درهم کوبیده و ریز ریز گردند !«14»

فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿١٥﴾

 آن روز است که آن واقعه بزرگ واقع می شود ؛«15»

وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ ﴿١٦﴾

و آسمان بشکافد و در آن روز است که از هم گسسته و متلاشى گردد ؛«16»

وَالْمَلَکُ عَلَىٰ أَرْجَائِهَا ۚ وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمَانِیَةٌ ﴿١٧﴾

و فرشتگان )براى اجراى دستورهاى حق( بر کناره‏ ها و اطراف آسمان قرار می گیرند ، ودر آن روز هشت فرشته ، عرش پروردگارت را بر فراز همه آنها حمل می کنند .«17»

یَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَىٰ مِنْکُمْ خَافِیَةٌ ﴿١٨﴾

آن روز (همه شما براى حسابرسى به پیشگاه خدا) عرضه می شوید در حالى که هیچ )عمل و نیّت) پوشیده ‏اى از شما پنهان نمی ماند .«18»

فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا کِتَابِیَهْ ﴿١٩﴾

اما کسى که پرونده ‏اش را به دست راستش دهند ، می گوید : )اى مردم !) پرونده مرا بگیرید و بخوانید .«19»

 إِنِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ ﴿٢٠﴾

من یقین داشتم که حساب اعمالم را می بینم (به این سبب همه اعمالم را هماهنگ با احکام خدا انجام دادم و کردار بدم را اصلاح کردم) «20»

فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیَةٍ ﴿٢١﴾

 نهایتاً او در یک زندگى خوش و پسندیده ‏اى است .«21»

 فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ﴿٢٢﴾

در بهشتى برین«22»

قُطُوفُهَا دَانِیَةٌ ﴿٢٣﴾

که میوه‏ هایش در دسترس است .«23»

کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ ﴿٢٤﴾

(به آنان گویند) بخورید و بیاشامید ، گوارایتان باد به سبب اعمالى که در ایام گذشته انجام دادید ؛«24»

 وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَا لَیْتَنِی لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ ﴿٢٥﴾

و اما کسى که پرونده اعمالش را به دست چپش دهند ، میگوید : اى کاش پرونده‏ ام را دریافت نمی کردم ،«25»

وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِیَهْ ﴿٢٦﴾

و نمیدانستم حساب من چیست ؟«26»

یَا لَیْتَهَا کَانَتِ الْقَاضِیَةَ ﴿٢٧﴾

اى کاش همان مرگ اول (که مرا از دنیا به آخرت انتقال داد) کارم را یکسره می کرد (و در نیستى ابد قرارم می داد )، «27»

 مَا أَغْنَىٰ عَنِّی مَالِیَهْ ۜ ﴿٢٨﴾

 ثروتم عذاب را از من دفع نکرد ،«28»

هَلَکَ عَنِّی سُلْطَانِیَهْ ﴿٢٩﴾

قدرت و توانم از دست رفت .«29»

 خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿٣٠﴾

(فرمان آید) او را بگیرید و در غل و زنجیرش کشید ،«30»

ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ ﴿٣١﴾

آن گاه به دوزخش دراندازید ،«31»

ثُمَّ فِی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُکُوهُ ﴿٣٢﴾

سپس او را در زنجیرى که طولش هفتاد ذرع است به بند کشید ،«32»

 إِنَّهُ کَانَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ ﴿٣٣﴾

زیرا او به خداى بزرگ ایمان نمی آورده«33»

 وَلَا یَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿٣٤﴾

و مردم را به اطعام نیازمندان تشویق نمی کرده .«34»

 فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿٣٥﴾

پس امروز او را در اینجا دوست مهربان و حمایت گرى نیست ؛«35»

 وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿٣٦﴾

و نه غذایى مگر چرکاب و کثافاتى(از بدن اهل دوزخ) «36»

 لَا یَأْکُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿٣٧﴾

که آن را جز خطاکاران نمی خورند . «37»

آیات 13 الی 37 سوره مبارکه الحاقه با ترجمه استاد انصاریان

۲۰ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۳۲
فتحی

نصایحی زیبا از پیامبراسلام(صلی الله علیه و آله)به ابوذر غفاری

عقیق: آنچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است.

ایشان این حدیث را از پدرشان با ذکر سلسه سند ذکر می نماید؛[1] سپس این حدیث در کتاب« تنبیه الخواطر و نزهة النواظر» معروف به« مجموعه ورّام» نوشته ورام بن ابی فراس مالکی اشتری (متوفای 605 هجری) آمده است. [2] مرحوم مجلسی نیز این حدیث را به نقل از کتاب«مکارم الاخلاق» در جلد 74 بحار الانوار آورده است. ایشان پس از نقل این روایت، سندهای دیگری را ذکر می نمایند.[3] این روایت از طریق ابو أسود دؤلی نقل شده است.



ابوذر گفت: روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم.در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی ـ علیهما و آلهما السلام ـ کسی دیگر نبود. خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:«ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت. .. مرا وصیت و سفارشی کن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.»

فرمود: چه خوب، ای ابوذر! تو از مایی.تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راه ها و روش های خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند.

۰۳ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۲۸
فتحی
يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳

در باره نامه رهبر انقلاب

 

سه عامل پشت پرده‌ی اسلام‌هراسی

دکتر کوین بَرت، استاد دانشگاه و پژوهشگر آمریکایی، هم از لحاظ پژوهشی و هم از لحاظ شخصی، به آموزه‌های اسلامی علاقه‌مند است. وی یکی از بنیان‌گذاران اتحاد مسلمانان، یهودیان و مسیحیان برای افشای حقیقت ۱۱ سپتامبر است. دکتر برت به‌شکل گسترده‌ای در سرتاسر آمریکا، کانادا و برخی کشورهای اروپایی، و در کالج‌ها و دانشگاه‌های مهمی چون سان‌فرانسیسکو، پاریس و ویسکانسین مدیسن تدریس کرده است. نوشته‌های دکتر بَرت به‌عنوان یک نویسنده‌ی پُرکار و تحلیل‌گر سیاسی، همواره در داخل و خارج از آمریکا مورد توجه بسیار قرار داشته است.
*به نظر شما، چرا آیت‌الله خامنه‌ای شخصاً اقدام به نوشتن نامه برای آگاه کردن جوانان اروپا و آمریکای شمالی کرده‌اند و چرا مخاطبان این نامه، جوانان این مناطق بوده‌اند و سیاست‌مداران آن‌ها مخاطب قرار نگرفته‌اند؟
رهبر معظم ایران، آیت‌الله خامنه‌ای تشخیص دادند که علی‌رغم قدرت زیاد از حد پروپاگاندیست‌های سازمان‌دهی‌شده، تعداد روزافزونی از شهروندان غربی در حال بیدار شدن از واقعیت کاذبی هستند که در آن زندانی شده‌اند.


متن کامل را از اینجا بخوانید

 
۱۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۴
فتحی
يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳

چرایی نامه به جوانان غرب

 چرایی نامه‌نگاری رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا

حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

1-    خدای مهربان و منّان بر درجات مرحوم علامه محمدتقی جعفری بیفزاید، ایشان با «برتراند راسل» فیلسوف بلندآوازه انگلیسی درباره برخی از مسائل فلسفی و عقاید اسلامی مکاتباتی داشت. «راسل» در الهیات اهل شک -SCEPTICISM - بود. مرحوم علامه در یکی از نامه‌های خود به ایشان نوشته بود؛ شما در الهیات مؤمن‌تر از ما هستید، زیرا ما به خدایی که شما توصیف می‌کنید کفر می‌ورزیم و جنابعالی در وجود او تردید دارید! (نقل به مضمون.)

 استاد در کلاس‌های جمعه شب خود برای دانشجویان - خیابان زیبا، کوچه حاج‌قاضی - بعد از شرح ماجرای یاد شده، این سروده را زمزمه می‌کردند؛
صورتگر نقاش چین

رو صورت یارم ببین

یا صورتی برکش چنین

یا ترک‌ کن صورتگری

می‌گفتند؛1 زنان مصر، بی‌آن که یوسف(ع) را دیده باشند، زبان به ملامت زلیخا گشوده بودند و می‌خواندند؛

گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی

روا بود که ملامت کنی زلیخا را


۰۵ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۱۵
فتحی
پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳

جوانان امریکای شمالی و اروپا

متن پیام مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا


بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی

حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره‌ی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلبهای شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم.

//bayanbox.ir/view/7982160412081551108/aaa.jpg

 

همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.
سخن من با شما درباره‌ی اسلام است
. . . . .


متن کامل را از اینجا بخوانید

۰۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۵۸
فتحی
دوشنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۳

زندگی موبایلی

یادداشت پناهیان درباره زندگی موبایلی

 

امروزه مهمترین عامل سبک زندگی نامنظم، خصوصاً در بخش رفتارهای ذهنی، رسانه‌های دیداری و شنیداری هستند؛ که تماماً در گوشی همراه شما تجمیع شده است. باید به گوشی همراه به عنوان یک عامل قدرتمند که می‌تواند تمام قوای ذهنی انسان را نابود کند نگاه کنیم.

به گزارش فرهنگ نیوز ، یادداشت حجت الاسلام علیرضا پناهیان پیرامون سبک زندگی موبایلی منتشر گردید. در بخشی از این یادداشت آمده است: «آنچه مهم‌تر از رفتارهای خوب و بد ماست، عادت‌هایی است که این رفتارها در ما به جای می‌گذارند. بدترین قسمت یک رفتار بد، عادت بدی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد؛ و بهترین قسمت یک رفتار خوب عادت خوبی است که در ذهن و روحیۀ ما به جای می‌گذارد.» یادداشت حجت استاد پناهیان را در ادامه می‌خوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

بعضی وقت‌ها ما متوجه برخی جزییات مهم نیستیم و تذکرات کلی، ما را به نتیجۀ رفتاری مورد نظر نمی‌رساند.

۲۹ دی ۹۳ ، ۰۰:۴۰
فتحی
پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳

میلاد دو نور مبارک

بلغ العلی بکماله

کشف الدجی بجماله

حسنت جمیع خصاله

صلوا علیه و آله

میلاد رسول اکرم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و ولادت حضرت امام جعفر صادق
علیه السلام برحضرت امام زمان عجل الله فرجه الشریف و مقام عظمای ولایت
حضرت امام خامنه ای مد ظله و همه دوستان و شیعیان مبارک باد

 

به همین مناسبت تعدادی شعر و سرود در مورد عید میلاد انتخاب و برای
استفاده مداحان بزرگوار تقدیم می شود

اشعار ولادت دو نور

سرود های ولادت دو نور

۱۸ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۴
فتحی
سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳

آغاز ماه ربیع

آیا خبر فرا رسیدن ماه ربیع و پایان ماه صفر مژده بهشت دارد؟!؟

با اتمام ماه صفر و فرا رسیدن ماه ربیع الاول پیامک هایی بر روی صفحه تلفن های همراه و یا بعضا در محافل دیگر به چشم می خورد که "پیامبر(ص)فرمود: هرکس پایان ماه صفر را به من خبر دهد بهشت بر او واجب می شود."

اما آیا واقعا چنین است؟! واجب شدن بهشت فقط با رساندن خبر اتمام ماه صفر؟!!!!

اصل حدیث از این قرار است که :

از ابن عباس نقل شده که گفت : روزی پیامبر (ص) به همراه تعدادی از اصحابشان در مسجد قبا نشسته بودند ، رسول خدا (ص) فرمود : "اولین کسی که بر شما وارد می شود مردی از اهالی بهشت است"...برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند ، برخواسته و از مسجد خارج شدند تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب می شود.پیامبر (ص) متوجه موضوع شدند و به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند فرمودند : "اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر ، بر شما وارد می شوند (ولی از میان آنها) کسی که پایان ماه آذار (از ماه های رومی معادل خرداد ماه و درآن زمان معادل صفر) را بر من بشارت دهد ، اهل بهشت است." آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر (ع) نیز همراهشان بود. پیامبر به آن ها فرمود : ما در کدامیک از ماه های رومی هستیم؟ ابوذر گفت:"یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است ." پیامبر فرمود : "ای اباذر! من این مساله را می دانستم ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی، و چطور اینگونه نباشد در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم ، از حرم من تبعید می شوی ، تنها زندگی می کنی و تنها می میری و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام دهند به واسطه تو خوشبخت می شوند . آن ها دوستان من در بهشتی هستند که به پرهیزکاران وعده داده شده است..."

تنها روایت برای خبر پایان ماه صفر همین روایت است که در کتب علل الشرایع مرحوم صدوق(جلد اول - صفحه 175) و روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی(جلد 13 - صفحه 3) بیان شده است....

با مقایسه اصل حدیث با آنچه که امروزه در بین عوام رواج دارد و به گوش می رسد می توان به عمق فاجعه که همان تحریف در دین و احادیث معصومین(علیهم السلام) است ( که البته بعضا از روی جهل و ندانستن هم هست) پی برد...

نتیجه : یعنی اصلا پیامبر نمی خواستند بگن که هر کس مژده ماه ربیع رو بده من مژده بهشت رو به او میدم بلکه می خواستن از بین جمعیت یه علامت بدهند که با این علامت(خبررسیدن ربیع) شخص ابوذر مشخص بشه نه اینکه خبر دادن ربیع موجب بهشتی شدن باشه.

 

پس روایتی که به این مضمون ("پیامبر(ص)فرمود: هرکس پایان ماه صفر را به من خبر دهد بهشت بر او واجب می شود.") پخش شده معتبر نیست.

منبع – سایت علمی نخبگان جوان

۰۲ دی ۹۳ ، ۲۳:۳۵
فتحی
پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳

تشیع لندنی = وهابیت

تشیع لندنی به اندازه وهابیت خطرناک است

حسن رحیم پور ازغدی در سخنرانی پیش از خطبه‌های نمازجمعه 23/8/93 درباره شیعیان حقیقی و کسانی که ادعای شیعه بودن دارند سخن گفته است. وی در این سخنان به نکات زیر اشاره کرده است:

* روایات اهل بیت در توصیف شیعیان دو گونه است؛ یک دسته روایاتی که می‌گویند شیعیان چه کسانی هستند و دسته دیگر روایاتی که می‌گویند چه کسانی شیعه نیستند. کسانی که به حسین بن علی(ع) نامه نوشتند و او را دعوت کردند ادعای شیعه بودن داشتند.

* حرف‌هایی را بنده زدم که عده‌ای جاهل و عده‌ای که اسلام‌شان اسلام آمریکایی و تشیع لندنی است درباره آن جنجال به راه انداختند. به جای آن که حرف‌ها را به طور کامل از صداوسیما پیگیری کنند تکه‌های گزینش شده‌ای از آن حرف ها را در شبکه‌های ماهواره ای پخش کردند. 90 درصد هیأت‌های ما برای خدا و به عشق اباعبدالله کار می کنند و اگر هیأت های عزاداری نبودند اصلاً عزاداری اباعبدالله فراموش می شد. اما مجالسی هست که آبروی شیعه را می برد که ان شاالله ریشه این هیأت ها خشک شود.

* برخی از مداحان برای یک دهه عزاداری سی، چهل میلیون پول می‌گیرند. اینها اگر روز عاشورا بودند به صحنه نمی‌آمدند. اینهایی که در مجالس‌شان می گویند من رقاصه عباسم هیچکدام حاضر نیستند با داعش بجنگند. امام حسین(ع) فرمود الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی السنتهم... فاذا محصوا بالبلاء قل الدیانون. هنگامی که باید از جان و آبرو بگذرند فرار می‌کنند. آن کسانی به اباعبدالله(ع) و حضرت محسن ارادت واقعی داشتند که در بدر و خیبر و زیر آتش و بمباران ایستادگی کردند و جنگیدند نه شما شیعه‌های انگلیسی که کمک می کنید به وهابیت و فیلم عزاداری‌های‌تان را در شبکه های ماهواره‌ای پخش می‌کنند. شماها طرفدار حضرت محسن نیستید. کاسب اید    

. . . . . .ادامه دارد



۰۶ آذر ۹۳ ، ۱۴:۴۸
فتحی
دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳

کیش مهر

شعری از علامه طباطبایی

 

همی گویم و گفته‌ام بارها

بود کیش من مهر دلدارها

 

پرستش به مستی‌ست در کیش مهر

برونند زین جرگه هشیارها

 

به شادی و آسایش و خواب و خور

ندارند کاری دل‌افکارها

 

بجز اشک چشم و بجز داغ دل

نباشد به دست گرفتارها


کشیدند در کوی دلدادگان

میان دل و کام دیوارها

 

چه فرهادها مُرده در کوه‌ها

چه حلاّج‌ها رفته بر دارها

 

چه دارد جهان جز دل و مهر یار

مگر توده‌هایی ز پندارها

 

ولی رادمردان و وارستگان

نیازند هرگز به مردارها

 

مهین مهرورزان که آزاده‌اند

بریدند از دام جان تارها

 

به خون خود آغشته و رسته‌اند

چه گُل‌های رنگین به جوبارها

 

بهاران که شاباش ریزد سپهر

به دامان گُلشن ز رگبارها


کشد رخت سبزه به هامون و دشت

زند بارگه گُل به گلزارها


نگارش دهد گلبن جویبار

در آیینةی آب رخسارها


رود شاخ گل دربر نیلوفر

برقصد به صد ناز گلنارها


درد پردةی غنچه را باد بام

هزار آورد نغز گفتارها


به آوای نای و به آهنگ چنگ

خروشد ز سرو و سمن تارها


به یاد خم ابروی گلرخان

بکش جام در بزم می‌خوارها


گره را ز راز جهان باز کن

که آسان کند باده دشوارها


جز افسون و افسانه نبود جهان

که بسته است چشم خشایارها


به اندوه آینده خود را مباز

که آینده خوابی‌ست چون پارها


فریب جهان را مخور زینهار

که در پای این گُل بود خارها


پیاپی بکش جام و سرگرم باش

بهل گر بگیرند بیکارها


//bayanbox.ir/view/2812141882092701420/allameh1.jpeg

۲۶ آبان ۹۳ ، ۱۹:۱۵
فتحی
پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳

فریب داعش

روایت خواندنی فریب یک زن جوان سوری از سوی داعش

خدیجه دختر ریز اندام ۲۵ ساله یکی از زنانی است که زمانی در شهر رقه سوریه عضو بریگاد زنان برای نظارت بر اجرای احکام شریعت حکومت داعش از سوی زنان گمارده شده بود، اما در نهایت با دیدن خشونت های گروه داعش و وحشی گری این گروه از دست این گروه می گریزد و به ترکیه می آید. خبرنگار سی ان ان در مصاحبه ای اختصاصی با خدیجه (نام مستعار) در هتلی در عورفا ترکیه ماجرای جذب خدیجه به گروه تروریستی داعش و پیوستن او  به این گروه و سپس فرار او به ترکیه را از زبان او روایت می کند.

خدیجه در مصاحبه با خبرنگار سی ان ان در هتلی در شهر عورفا ترکیه



۱ نظر ۱۷ مهر ۹۳ ، ۲۰:۲۵
فتحی
پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳

40 حدیث امام رضا (ع)

چهل حدیث گهر بار از حضرت امام رضا علیه السلام :

 

 

{روز بیست‏ وسوم ذیقعده : سال دویست ‏وسه به قولى شهادت حضرت رضا علیه السّلام واقع شده و زیارت آن حضرت از نزدیک و دور مستحبّ است.

 

 

سیّد ابن طاووس در کتاب « اقبال» گفت که در بعضى از کتابهاى علماى شیعه غیر عرب‏(رضوان اللّه علیهم) دیدم که مستحبّ است مولایمان حضرت رضا(درود خدا بر او) در روز بیست‏ وسوم از ماه ذى القعده از نزدیک و دور زیارت شود،به بعضى از زیارتهاى معروف، یا به آنچه که همانند زیارت باشد از روایاتى که در این باب رسیده است.} نقل از مفاتیح الجنان.

 

 

علاقمندان و دوستداران آن حضرت سعی دارند در این روز خود را به مشهد مقدس برسانند و فضیلت این زیارت عظیم را دریابند. خداوند نصیب همه ما بفرماید.

 

 

**************************************

 

 

1ـ سه ویژگى برجسته مومن

 

 

لایکـون المـومـن مـومنـا حتـى تکـون فیه ثلاث خصـال :

 

 

 1ـ سنة من ربه    2ـ وسنة من نبیه.     3ـ و سنة من ولیه.

 

 

فـاما السنة مـن ربه فکتمان سـره. و امـا السنة من نبیه فمـداراة  الناس . و امـا السنة مـن ولیه فـالصبـر فـى البـاسـاء و الضـراء.

 

 

مـومـن , مـومـن واقعى نیست, مگـر آن که سه خصلت در او بـاشــد:

 

 

سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پیـامبـرش و سنتـى از امـامـش.

 

 

اما سنت پروردگارش , پـوشاندن راز خود است, اما سنت پیغمبرش , مدارا و نرم رفتارى با مردم است, اما سنت امامـش صبر کردن در زمان تنگدستـى و پریشان حالى است.

 

 

**************

 

 

2ـ پـاداش نیکـى پنهانـى و سزاى افشـا کننـده بــدى

 

 

الـمستتر بـالـحسنه یـعـدل سبعین حسنه, و المذیع بالسیئه مخذول, و المستتر بالسیئه مغفور له.

 

 

پنهان کننده,کار نیک (پاداشش) برابر هفتاد حسنه است, و آشکار کننده کار بد سـر افکنـده است, و پنهان کننـده کـار بـد آمـرزیـده است.

 

 

**************

 

 

3ـ نظافت

 

 

من اخلاق الانبیاء التنظف.

 

 

از اخلاق پیـامبـران, نظافت و پـاکیزگــى است.

 

 

**************

 

 

4ـ امین و امیـن نمـا

 

 

لـم یخنک الامیـن و لکـن ائتمنت الخــائن.

 

 

امین به تو خیانت نکرده(و نمى کند) و لیکن ( تو ) خائن را امین تصور نموده اى.

 

 

**************

 

 

5 ـ مقام برادر بزرگتر

 

 

الاخ الاکبر بمزلة الاب.

 

 

برادر بزرگتر به منزله پدر است.

 

 

**************

 

 

6ـ دوست ودشمن هر کس

 

 

صدیق کل امرء عقله و عدوه جهله.

 

 

دوست هرکس عقل او, و دشمنش جهل اوست.

 

 

**************

 

 

7ـ دوستى با مردم

 

 

التودد الى الناس نصف العقل.

 

 

دوستى با مردم, نیمى از عقل است.

 

 

**************

 

 

8ـ بدى قیل و قال

 

 

ان الله یبغض القیل والقـال واضـاعة المـال و کثـرة السـوال.

 

 

به درستى که خداوند,داد وفریاد وتلف کردن مال و پرخواهشى را دوشمن مى دارد.

 

 

**************

 

 

 

۰ نظر ۲۷ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۹
فتحی
چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۳

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

رهبرم سید و فرزند عزیز زهراست
رهبرم بر همه ی مردم ایران ، مولاست
چه روی تخت مداوا و چه هرجای دگر
همگان خوب بدانند که آقا، آقاست
سر او باد سلامت نفسش گرم مدام
که چنان خار به چشم همه ی دشمن هاست
کوری چشم حسودان سیه دل، به خدا
علم سید علی خامنه ای پابرجاست
محمد مهدی روحی

برای سلامتی و طول عمر با برکت حضرت امام خامنه ای صلوات

| //bayanbox.ir/id/7465577086198339606?view|

چشمه کوثر

از افق سرزد رخ جانانه تو یا علی
پرشد از فیض رضا پیمانه تو یاعلی
ای گل زهراکه داری عطربستان حسین
بوی مهدی می دهد کاشانه تو یا علی

ازکلامت می رسدصوت خمینی برجهان
چون شود گویا لب مستانه تو یا علی
دیدن رویت صفای تازه می بخشدبه جان
قلب هر عاشق بود پروانه تو یاعلی

بی نصیب از عقل باشدآنکه شیدای تونیست
عاقل است آن کس که شد دیوانه تو یاعلی
مست صهبای ولایت بی نیاز از عالم است 
چشمه کوثر بود خمخانه تو یا علی

ساقی میخانه رفت و میگساران در نوا
چشم ما بر ساغر و پیمانه تو یا علی
عارف

۰ نظر ۱۹ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۰
فتحی
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳

چه کسی شیعه است ؟

ویژگی های شیعه در کلمات امام رضا (علیه السلام )

 

یابن ابی محمود اذا اخذ الناس یمینا و شمالا فالزم و طریقتنا فانه من لزمنا لزمناه و من فارقنا فارقناه)  عیون اخبار الرضا: 615:1) 

امام رضا علیه‏ السلام فرمود:   ای پسر ابی ‏محمود! وقتی دیدی مردم به چپ و راست می‏روند و تو ملازم طریقه و روش ما باش زیرا هر کس با ما ملازم و همراه باشد ما با او همراه خواهیم بود و هرکس از ما جدا شود ما نیز از او جدا خواهیم شد.

********************

 

حمیری از حضرت رضا علیه ‏السلام روایت می‏کند که آن حضرت فرمود، امام صادق علیه ‏السلام می‏فرماید:   و الله لا یکون الذی تمدون الیه اعینکم حتی تمیزون و تمحصون ثم یذهب و لا یبقی من کل عشرة منکم و الا الاندر ثم تلا: ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین. (آل عمران: 142)

بخدا سوگند آنچه انتظارش را می‏کشید، و برای وقوع آن، چشم دوخته ‏اید (دولت حق) بوجود نخواهد آمد تا این که آزمایش و گرفتار شوید و از هر ده نفر شما اندکی باقی بماند. خداوند می‏فرماید: آیا چنین پنداشته‏ اید که (تنها با ادعای ایمان) وارد بهشت خواهید شد در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران و را مشخص نساخته است؟ 

در نقل دیگر، این حدیث چنین آمده است: 

عن الرضا علیه‏ السلام قال: لا یکون ما تمدون اعینکم الیه حتی تمیزوا و تمحصوا فلا یبقی منکم الا القلیل ثم قرأ: الم - احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون (عنکبوت: 2)

ابن ابی ‏نصر می‏گوید: امام رضا علیه‏ السلام می‏فرماید: آنچه چشمهایتان را برای وقوع آن کشیده‏اید به وجود نخواهد آمد تا این که گرفتار و آزمایش شوید و عده کمی از شما باقی و پایدار بماند. سپس این آیه را قرائت فرمود: الم: آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم و به حال خود رها شوند و آزمایش نخواهند شد؟ 

//bayanbox.ir/id/2614782912828506177?view


۰ نظر ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۱۲
فتحی
يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳

یا امام رضا ادرکنی

 

 

                          //bayanbox.ir/id/5056946402249239029?view

سلام آقاجان ، سلام گل بهشی فاطمه ، سلام پاره تن رسول الله ، سلام حجت خدا در میان خلق ، سلام نور خدایی ، سلام بهترین نعمت الهی ، سلام چراغ روشنی بخش راه زندگی ، سلام پرچم هدایت ، سلام ضامن سعادت ، سلام کشتی نجات ، سلام محرم راز های ناگفته دلم ، سلام دوای دردهای نهفته در وجودم ، سلام عزیزم ، سلام امیدم ، سلام پناهم ، سلام امام عزیزم ، سلام سنگ صبورم ، سلام امام رضا   . . . . . . .

کاش قابل بودم که فدات بشم ، کاش معرفت داشتم که پیروت باشم ، کاش سعادت داشتم که شیعه ی توباشم ، کاش . . .کاش الان توی حرمت بودم  . .  توی اون شلوغی زائرای عاشقت گم می شدم .. . خودم را رها میکردم در اون موج دریای عاشقات ، لحظاتی یادم می رفت که چقدر بدم  ، چقدر ازتو دورم ، چقدر  دست خالی ام !!! آقاجان هروقت دلم می گیره هر جا که باشم رو می کنم طرف حرمت ،  اگر بتونم خودمو به حرم تو می رسونم ، اگه زائرات بذارن و اذیت  نشن میام سرمو به ضریح با صفات می چسبونم و عقده های  دلم رو با اشک خالی میکنم . آخه تو مملکت ما تو نماینده همه اونها هستی . تو برای من  پیغمبر ی  ، توعلی هستی ، تو گمشده ی پهلو شکسته علی هستی ، تو حسینی ، تو همه کس منی . تو همه چیز منی  ، تو امام منی ، تو مولای منی

آقاجون دلم میخواد یک گوشه حرمت بشینم به ضریحت نگاه کنم باهات حرف یزنم و گریه کنم ،  . . . دلم گرفته ، عقده دارم  آقاجون آقا جون آقاجونم  . . . توهم به من جواب میدی ؟؟ تو هم منو دوس داری ؟؟ تو هم به من نگاه می کنی ؟؟

۰ نظر ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۲:۲۲
فتحی
يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳

حدیث امام رئوف

گزیده ای از سخنان امام رضا علیه ‏السلام

 

 

اَلإیمانُ هُوَ مَعرِفَةٌ بِالقَلبِ وإقرارٌ بِاللِّسانِ وعَمَلٌ بِالأرکانِ؛

 

 

ایمان ، شناخت به دل ، اقرار به زبان و کردار به اندام‏هاست.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

إنَّ الإمامَ زِمامُ الدّینِ ونِظامُ المُسلِمینَ وصَلاحُ الدُّنیا وعِزُّ المُؤمنینَ؛

 

 

امام ، زمام دین و [مایه] نظام یافتن مسلمانان و صلاح جهان و عزّت مؤمنان است.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

صاحِبُ النِّعمَةِ یَجِبُ أن یُوَسِّعَ عَلى عِیالِهِ؛

 

 

بر صاحب نعمت واجب است که به نانخورَش گشایش رساند.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

مِن أخلاقِ الأنبِیاءِ التَّنَظُّفُ؛

 

 

پاکیزگى از اخلاق پیامبران است.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

لَم یَخُنکَ الأَمینُ ولکِنِ ائتَمَنتَ الخائِنَ؛

 

 

امین به تو خیانت نمى‏کند ؛ بلکه این تویى که به خائنى امانت سپرده‏اى.
------------------------------------------------------

 

 

اَلصَّمتُ بابٌ مِن أبوابِ الحِکمَةِ إنَّ الصَّمتَ یَکسِبُ المَحَبَّةَ ، إنَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیرٍ؛

 

 

خاموشى درى از درهاى حکمت است . خموشى محبّت آورد و بر هر خیرى رهنماست.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

إذا ذَکَرتَ الرَّجُلَ وهُوَ حاضِرٌ فَکَنِّهُ وإذا کانَ غائباً فَسَمِّهُ؛

 

 

چون شخص حاضرى را نام برى ، [از جهت احترام] کنیه او را بگو ، و اگر غایب باشد ، نامش را بگو.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

 

 

۰ نظر ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۴۱
فتحی
پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳

شهادت حضرت صادق (ع)

شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به همه شیعیان آن حضرت تسلیت با د

 شعر و نوحه شهادت حضرت را از اینجا بخوانید

کلمات قصارامام صادق (ع(

1)                طلبتُ الجنة، فوجدتها فى السخاء :بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگى و جوانمردى یافتم.

2)                 و طلبتُ العافیة، فوجدتها فى العزلة: و تندرستى و رستگارى را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏گیرى (مثبت و سازنده) یافتم.

3)                 و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فى شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله »  و سنگینى ترازوى اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهى به یگانگى خدا تعالى و رسالت حضرت محمد (ص) یافتم.

4)                 و طلبت السرعة فى الدخول الى الجنة، فوجدتها فى العمل لله تعالى: سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه براى خداى تعالى یافتم.

5)                 و طلبتُ حب الموت، فوجدته فى تقدیم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) براى خشنودى خدا یافتم.

6)                و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فى ترک المعصیة: و شیرینى عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.

7)                 و طلبت رقة القلب، فوجدتها فى الجوع و العطش: و رقت (نرمى) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگى و تشنگى (روزه) یافتم.

8)                 و طلبت نور القلب، فوجدته فى التفکر و البکاء: و روشنى قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.

9)                 و طلبت الجواز على الصراط ، فوجدته فى الصدقة: و (آسانى) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.

10)            و طلبت نور الوجه، فوجدته فى صلاة اللیل: و روشنى رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.

11)            و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فى الکسب للعیال: و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگى زن و فرزند یافتم.

12)            و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فى بغض اهل المعاصى: و دوستى خداى تعالى را جستجو کردم، پس آن را در دشمنى با گنهکاران یافتم.

13)            و طلبت الرئاسة، فوجدتها فى النصیحة لعبادالله: و سرورى و بزرگى را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهى براى بندگان خدا یافتم.

14)            و طلبت فراغ القلب، فوجدته فى قلة المال: و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمى ثروت یافتم.

15)            و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فى الصبر :و کارهاى پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایى یافتم

16)            و طلبت الشرف، فوجدته فى العلم: و بلندى قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.

17)            و طلبت العبادة فوجدتها فى الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکاری یافتم .

18)            و طلبت الراحة، فوجدتها فى الزهد: و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایى یافتم.

19)            و طلبت الرفعة، فوجدتها فى التواضع: برترى و بزرگوارى را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنى یافتم.

20)            و طلبت العز، فوجدته فى الصدق: و عزت (ارجمندى) را جستجو نمودم، پس آن را در راستى و درستى یافتم.

21)            و طلبت الذلة، فوجدتها فى الصوم: و نرمى و فروتنى را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.

22)            و طلبت الغنى، فوجدته فى القناعة: و توانگرى را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.

23)           و طلبت الانس، فوجدته فى قرائة القرآن: و آرامش و همدمى را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.

24)            و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فى حسن الخلق: و همراهى و گفتگوى با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویى یافتم.

25)            و طلبت رضى الله، فوجدته فى برالوالدین: و خوشنودى خدا تعالى را جستجو نمودم، پس آن را در نیکى به پدر و مادر یافتم.

(مستدرک الوسائل ، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810)

    

 http://www.arshnews.ir/images/docs/000117/n00117633-b.jpg

اندرزهاى دهگانه

مردى از امام صادق (ع) اندرزى درخواست نمود! آن حضرت به او فرمودند:

1)                اگر خداى تعالى روزى را به عهده گرفته است غصه خوردنت براى چیست؟!

2)                 اگر روزى تقسیم شده است، حرص و آز براى چیست؟!

3)                 و اگر سنجش (در قیامت) حق است، پس ثروت اندوزى براى چیست؟!

4)                 و اگر عوض دادن خداى تعالى حق است، پس بخل ورزیدن براى چیست؟!

5)                 و اگر کیفر الهى آتش دوزخ است، پس گناه براى چیست؟!

6)                 و اگر مرگ حق است، پس شادمانى براى چیست؟!

7)                 و اگر (کارنامه) اعمال بر خدا عرضه مى‏شود، پس فریب براى چیست؟!

8)                 و اگر گذر کردن بر صراط حق است، پس خودپسندى براى چیست؟!

9)                 و اگر تمام چیزها به قضا و قدر است، پس اندوه براى چیست؟!

10)           و اگر دنیا ناپایدار است، پس اعتماد و آرامش به آن براى چیست؟!

(خصال صدوق ، ج 2، ص 450)

با استفاده از سایت شهید آوینی

۱ نظر ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۶
فتحی
دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳

تـــــــشـــــیع ساخت لندن؟!!!

تشیعی که از انگلیس و امریکا پخش شود به درد شیعه نمی‌خورد

امام حسین(ع)، فدک، اهل البیت(ع)، مرجعیت، الزهرا(س)، خدیجه، المهدی و نام‌های دیگر از مقدسات شیعیان عناوین برخی شبکه‌های ماهواره‌ای است که چهار روز قبل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، برخی عوامل رسانه‌ای آن را دستگیر و دفاتر آنها را در استان‌های تهران، قم، خراسان‌رضوی و اصفهان پلمب نمود

امام حسین(ع)، فدک، اهل البیت(ع)، مرجعیت، الزهرا(س)، خدیجه، المهدی و نام‌های دیگر از مقدسات شیعیان عناوین برخی شبکه‌های ماهواره‌ای است که چهار روز قبل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، برخی عوامل رسانه‌ای آن را دستگیر و دفاتر آنها را در استان‌های تهران، قم، خراسان‌رضوی و اصفهان پلمب نمود؛ شبکه‌هایی که مطابق شواهد موجود و البته آنچه در بیانیه وزارت اطلاعات آمده است «مرکز پخش آنها در انگلیس و امریکاست»! بر اساس این بیانیه، «اختلاف‌افکنی بین پیروان مذاهب اسلامی از طریق توهین و افترا به مقدسات آنها، اهانت به علمای جهان اسلام‌، اعلام هفته برائت در مقابل هفته وحدت‌، تبلیغ و ترویج سبک‌های غلط‌، خرافی و خشن عزاداری‌‌، محور و رویکرد اصلی برنامه‌های تولیدی این دفاتر بوده است
اسامی و عناوین مذهبی، عمامه و ظاهر مذهبی داشتن مسئولان این شبکه‌ها، تأکیدشان بر امام حسینی بودن و. . . ظواهر فریب‌آلودی را برای بسیاری از افراد مذهبی و متأسفانه نا‌آگاه فراهم می‌کند که حسب اعتقاد جذب این شبکه‌ها و جریان منحرفی که ترویج می‌کنند، بشوند، بی‌آنکه در آغازین روزهای آشنایی با این جریان متوجه افکار انحرافی آنها به نام شیعه شوند. افراط در این شبکه‌ها تا جایی پیش رفت که چندی قبل هیئتی از سوی سیدحسن نصرالله با استاندار قم دیدار و پیام و گلایه سید‌حسن نصرالله را به وی ابلاغ کردند. در آن پیام، سیدحسن نصرالله از استاندار قم خواسته بود که برخی از این شبکه‌ها را که از قم تغذیه می‌شدند، کنترل کند. سه ماه پیش نیز معاون امور ایران مجمع تقریب مذاهب اسلامی به این شبکه‌ها تذکر داده بود: «‌تذکر بپذیرند، تذکر می‌دهیم و دوستانه صحبت و بحث می‌کنیم تا قانع‌شان کنیم اما اگر قانع نشوند و باز در حوزه جمهوری اسلامی باشند از نیروهای امنیتی و سازمان‌های مربوطه کمک می‌گیریم‌.» به نظر می‌رسد آنچه اکنون وزارت اطلاعات انجام داده است، تحقق همین هشداری است که گویا مدیران شبکه‌های مذکور چندان آن را جدی نگرفته بودند.


این نوشتار مروری بر عقاید افراطیونی است که به نام شیعه فعالیت کرده و موجبات تفرقه بین مذاهب اسلامی و بدعت‌گذاری در دین و وهن مذهب شیعه را فراهم می‌کنند؛ جریانی که شاید لازم بود پیش از اینها سربازان گمنام امام زمان(عج) را در ایران مقابل خویش ببینند؛ سفره‌ای که دشمنان اسلام برای مذهبی‌ها پهن کردند، چون می‌دانستند با شیوه‌هایی دیگر نمی‌شود آنان را فریفت.

۰ نظر ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۷
فتحی
پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۳

دوستی- 3

22 مانع دوستى

الف * سرشت پلید

* امام على علیه السّلام : شما در حقیقت ، برادران دینى یکدیگرید و جز سرشت هاى پلید و نهادهاى بد ، میان شما جدایى نیفکنده است، در نتیجه ، نه یکدیگر را یارى مى کنید ، و نه خیرخواه یکدیگرید ، و نه به یکدیگر چیزى مى بخشید ، و نه با یکدیگر دوستى مى کنید.

ب * بدخویى

* امام على علیه السّلام : هرکه بدخو شود ، مصاحب و رفیقش دشمنش گردند.

 * امام على علیه السّلام : هرکه درشت خویى کند ، پیرامونش [از دوستان] تهى گردد.

ج * عیبجویى

 *امام على علیه السّلام : هرکه عیب هاى نهانى را بکاود ، خداوند از دوستى دل ها محرومش کند.

 *امام صادق علیه السّلام : نهان مردم را مکاو ، که بى دوست مى مانى.

 *امام صادق علیه السّلام ـ به ابو بصیر ـ : اى ابو محمّد! از دین مردمان بازجویى مکن ، که بى دوست مى مانى .

*امام صادق علیه السّلام : هرکه تنها با افراد بى عیب برادرى کند ، دوستانش اندک شوند .

 *امام صادق علیه السّلام : در دنیا جویاى چهار چیز مباش که آنها را نخواهى یافت ، حال آن که به آنها نیازمندى : عالمى که علم خود را به کار بندد، پس بى عالم مى مانى ؛ عملى پاک از ریاکارى ، که در این صورت ، بى عمل مى مانى ؛ غذایى دور از شبهه [حُرمت] ، که بى غذا مى مانى ؛ و دوستى بى عیب ، که بى دوست مى مانى .

د * خرده گیرى

 *امام على علیه السّلام : هرکه در کار برادرانش خرده گیرى کند ، دوستانش کم شوند .

 *امام على علیه السّلام : هرکه بر دوستش خرده گیرى کند [و بخواهد مو را از ماست بکشد]، دوستى اش گسسته مى شود .

 *امام على علیه السّلام : آن که بر اثر هر گناهى از برادرانش کناره گیرى کند ، دوستانش کم شوند .

هـ * ستیزه گرى

 *امام على علیه السّلام : با ستیزه گرى ، دوستى در کار نیست .

 *امام على علیه السّلام : با ستیزه گرىِ بسیار ، دوستى در کار نیست .

و * نابردبارى

 *امام على علیه السّلام : از نابردبارى بپرهیز که دوستان را مى رماند .


ز * خجالت دادن

 *امام على علیه السّلام : هرگاه شخص مؤمن ، برادرش را خجالت دهد ، از او جدا شده است .

 *امام صادق علیه السّلام : هرکه برادرش را خجالت دهد ، پیوند با او نارواست و هرکه غمگینش سازد ، حرمتش مى شکند .

*امام صادق علیه السّلام : هرگاه شخص [از سر تنگدلى و درد] به برادر مؤمنش اُف بگوید ، از [حریم] دوستى اش بیرون مى رود .

لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید


۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۲
فتحی
چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳

دوستی - 2

آفات اساسى دوستى

* رسول خدا صلّى الله علیه و آله : از گمان بپرهیزید ، که گمانْ دروغ ترین سخن است . خبرگیرى و تجسّس مکنید، بر یکدیگر فزونى مجویید،بر یکدیگر حسد مورزید،با یکدیگر دشمنى و ستیزه مکنید و از یکدیگر مبُرید . بندگان خدا و برادر باشید .

* رسول خدا صلّى الله علیه و آله : از گمان بپرهیزید ، که گمانْ دروغ ترین دروغ است و همان گونه که خدا به شما فرمان داده است ، برادران خدایى باشید . از یکدیگر دورى مجویید ، [در کار دیگران] تجسّس مکنید ، به همدیگر بدى مکنید ، از یکدیگر غیبت مکنید ، با یکدیگر نزاع مکنید ، با یکدیگر دشمنى مکنید ، از یکدیگر مبُرید و به یکدیگر حسادت مورزید که حسادت ، همان گونه که آتش چوب خشک را مى سوزاند ، ایمان را مى سوزاند .

* رسول خدا صلّى الله علیه و آله : هرگاه با کسى دوست شدى ، با او نزاع ، رقابت و خصومت مکن و درباره اش از دیگران پرسش منما . چه بسا که در این راه ، با دشمن او برخورد کردى و او درباره اش چیزى برایت گفت ـ که در او نیست ـ و بدین ترتیب ، میان شما جدایى افکند .

* امام على علیه السّلام : از خودپسندى ، بدخویى و کم صبرى بپرهیز ؛ زیرا با این خصلت هاى سه گانه ، هیچ دوستى برایت راست نمى آید و همواره ، مردم از تو کناره مى گیرند .

* امام صادق علیه السّلام : هرگاه کسى به برادرش [از سر دلتنگى و درد] اُف بگوید ، دوستى میان آنها گسسته مى شود و اگر بگوید :« تو دشمن منى» ، یکى از آن دو کافر شده است ، و هر گاه به او تهمتى بزند ، ایمان در دلش چنان آب مى شود که نمک در آب ، ذوب مى شود

                                                             

۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۱
فتحی
پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳

دوستی-1

اساسى ترین ابزارهاى دوستى

انتخاب از کتاب دوستی در قرآن و حدیث - محمدی ری شهری

*امام على علیه السّلام : بهترین چیزى که مردم با آن ، دل هاى دوستانشان را به دست مى آورند و کینه ها را از دل هاى دشمنانشان مى زدایند ، خوش رویى به هنگام دیدارشان است ، پرسش حالشان در هنگام نبودشان و گشاده رویى در حضورشان .

*امام على علیه السّلام : عقل ، پرده پوشا[ى کاستى ها] است و کمال ، زیبایى آشکار . پس کاستى هاى خوى خود را با کمالت بپوشان و با عقل خویش ، هوایت را از پاى در آور ، تا دوستى تسلیمت گردد و محبّت ، برایت آشکار شود .

* امام على علیه السّلام : با گشاده رویى و خوش رویى بخشش کردن ، نیکوکارى و آغاز به سلام ، دوستى مردم را فراچنگ مى آورد .

* امام على علیه السّلام: دوستى با هیچ چیز همچون بخشندگى، نرمى وخوش خویى به دست نمى آید .

* امام على علیه السّلام : سه چیز عامل دوستى است : خوش خویى ، ملایمت نیکو و فروتنى .

* امام باقر علیه السّلام : محمّد بن شهاب زُهْرى ، افسرده و اندوهگین بر امام سجاد علیه السّلام وارد شد . حضرت زین العابدین علیه السّلام به او فرمود : «چرا غمگین و اندوهگینى ؟» گفت : «یابن رسول الله ! بر اثر آزمودنِ حسودانِ بر نعمت هایم و آزمندانِ به موقعیّتم و کسى که به او خوبى کرده و به خیرش امیدوار بودم و پندارم خطا بود ، غم و اندوه پیاپى به سراغم مى آید» . حضرت على بن الحسین علیه السّلام فرمود : «زبانت را از زیان زدن به خودت نگه دار تا مالک برادرانت شوى» . زهرى گفت : «یابن رسول الله ! من با سخنانى که مى پراکنم ، به آنان خوبى مى کنم [و بر دانش آنان مى افزایم]». امام سجاد علیه السّلام فرمود : «هیهات ! مبادا براى این کار ، دچار خودبینى شوى . مبادا چیزى بر زبان آورى که انکارش زودتر بر دل ها نشیند ، گرچه عذر و توجیه آن را داشته باشى ؛ زیرا هر آن کس که سخن ناشناخته [و قابل انکارت] را به او مى شنوانى ، چنین نیست که بتوانى عذرت را به او نیز بقبولانى» . سپس فرمود : «اى زهرى ! هرکه عقلش کامل ترین صفتش نباشد ، تباه شدنش آسان ترین ویژگى اش خواهد بود» . سپس فرمود : «اى زهرى ! چه اشکالى دارد که مسلمانان را چون خانواده ات قرار دهى ؛ پس بزرگشان را به منزلت پدر بدانى و کوچکشان را به منزلت فرزندت و همسالت را به منزلت برادرت ؟ حال به کدام یک از اینان دوست دارى ستم کنى ؟ کدام یک از اینان را دوست دارى نفرین کنى ؟ آبروى کدام یک از اینان را دوست دارى بریزى و پرده اش را بدرى ؟»

اگر هم ابلیس ـ که نفرین خدا بر او باد ـ در تو این پندار را پدید آورد که تو بر یکى از اهل قبله برترى دارى ، [اندکى درنگ کن و] بنگر . اگر آن شخص بزرگ تر از تو بود، [با خودت] بگو : 'پیش از من ایمان آورده و به عمل صالح پرداخته است ، پس از من بهتر است` . اگر کوچک تر از تو بود ، بگو : 'من پیش از او به گناهان و معصیت ها روى آوردم ، پس او بهتر از من است` و اگر همسالت بود ، بگو : 'من نسبت به گناه خود ، یقین دارم و درباره او تنها شک دارم ، پس چرا یقینم را بر اثر شک خود ، رها کنم ؟`

اگر دیدى مسلمانان به تو حرمت مى نهند ، بزرگت مى شمارند و گرامى ات مى دارند ، بگو : 'این فضیلتى است که آنان به چنگ آورده اند` و اگر از آنان درشتى و رویگردانى از خودت را دیدى ، بگو : 'این به سبب گناهى است که از من سر زده است` . در واقع ، اگر تو چنین کنى ، زندگى ات آسان مى شود ، دوستانت فراوان مى گردند ، دشمنانت اندک مى شوند و از نیکى شان شادمان مى گردى و از درشتى و جفایشان اندوهگین نمى شوى . این را بدان که گرامى ترین مردم نزد آنان ، کسى است که خیرش به آنان برسد و خود از آنان بى نیاز باشد و از درخواست چیزى خوددارى کند . پس از او گرامى ترین مردم نزدشان ، کسى است که از درخواست کردن خوددارى کند ، گرچه بدان ها نیازمند باشد . در حقیقت ، اهل دنیا اموال خود را به شدّت حفظ مى کنند و هرکه مزاحم آنچه نگهش مى دارند ، نشود ، نزدشان گرامى است و اگر مزاحم اموالشان نشود و حتّى بدانان چیزى از اموالش ببخشد ، عزیزتر و گرامى تر خواهد بود.»


 

 


* امام صادق علیه السّلام : سه چیز ، دوستى به بار مى آورد : دیندارى ، فروتنى و بخشش.

* امام حسن عسکرى علیه السّلام : هرکه پارسایىْ خوى ، کرمْ سرشت و بردبارىْ صفتش باشد ، دوستش زیاد و ستایشش بسیار گردد و بر اثر ستایش نیک از او بر دشمن خود پیروز شود .
۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۰
فتحی
چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳

کلامی با هم کلاسی ها


سلام خدمت دوستان و دانشجویان محترم
برادران و خواهران ارجمندم عبادات و نماز و روزه های شما قبول باشد ، امیدوارم موفق و سلامت باشید.
//bayanbox.ir/id/965540231996687934?view

در مدت حد اقل یک ترم تحصیلی که خدمت شما بودم از نظرات و سلیقه های شما و انتظارات و توقعات متفاوتی که در بین دوستان هست مطلع شدم . شاید بتوانم بگویم که وجه مشترک همه نظرات داشتن همکاری است در دادن نمره - و البته آن هم نمره ی بالا-  که هیچگونه کسری و معطلی در گذراندن درسی که همکلاس بودیم پیش نیاید.

لطفا ادامه مطلب را بخوانید

۰ نظر ۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۷:۲۱
فتحی
چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۳

غیبت امام زمان (عج)

 

 

میلاد نورانی حضرت صاحب الزمان ( عجل الله فرجه )
به همه عاشقان و منتظران آن حضرت مبارک باد

 

 

 

فلسفه غیبت امام زمان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

‏واقعیت آن است که به گونه اى معیّن نمى توان علت یا علل خاصى را براى غیبت امام زمان(ع) بیان کرد. شاید بر همین اساس باشد که در متون دینى علت غیبت، از مسایلى دانسته شده است که تنها خداوند حکمت و اسرار آن را مى داند.(1)

در روایات به برخى از علل غیبت اشاره شده است:

 1-  آزمایش مردم: یکى از سنت هاى مهم الهى آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است. غیبت مهدی(ع) عامل مهم آزمایش است؛ زیرا گروهى ایمان استوارى ندارند و نسبت به امام بدبین شده و چنین مى پندارند که اگر امام زمانى وجد دارد پس چرا ظهور نمى کند و غیب او طولانى است؟ از امام علی(ع) نقل شده است که حضرت دلیل غیبت را غربال انسان هاى صالح از گمراه و دانا از نادان مى داند(2) و امام ششم فرمود: «و هر جویندة باطلى در آن به شک مى افتد...».(3(

 

 

 2-  حفظ جان امام زمان(ع): امامان معصوم(ع) حجت هاى خداوند بر زمین بوده واگر وجود مقدس آن ها نباشد نظام هستى به هم خورده و آنان واسطة فیض الهى اند. مردم در هر زمانى از وجود مقدس امام زمان(ع) بهره مند مى گردند. گرچه به ظاهر امام زمان را نمى بینند و یا نمى شناسند. متأسفانه برخى از انسان هاى دنیا گرا و ریاست طلب که حضور امام را با منافع خویش در تضاد مى بینند در صدد بر مى آیند که امام را به قتل برسانند؛ همان گونه که ائمة دیگر را به شهادت رساندند. شهادت امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که فاجعه اى براى جهان اسلام بود، در راستاى سیاست خصمانه عدالت ستیزان به وجود آمد.


خداوند به وسیلة غیبت، امام زمان را از قتل حفظ کرده است، زیرا اگر حضرت از آغاز زندگى میان مردم ظاهر مى شد، او را مى کشتند. یکى از یاران امام صادق(ع) روایت مى کند که حضرت فرمود: «امام منتظر، پیش از قیام خویش مدّتى از چشم ها غایب خواهد شد».

 

 

عرض کردم: چرا؟ فرمود: «بر جان خویش بیمناک خواهد بود».(4(

 

 

 

 

 

3-  آزادى از بیعت: امام زمان(ع) هیچ رژیمى را حتى از روى تقیّه، به رسمیت نشناخته و نمى شناسد و حاکمان ستمگر را غاصب دانسته و حکومت آنان را غیر مشروع مى داند. از این رو بیعت با آنان راجایز ندانسته و تحت سلطة حکومت هیچ ستمگرى قرار نمى گیرد.(5) اگر امام زمان(ع) غایب نبود باید با طاغوت و طاغوتیان مبارزه نموده، به شهادت مى رسید؛ از این رو وجود ظاهرى امام موجب مى شد که یا حضرت با رژیم هاى ستمگر بیعت کند – که قطعاً بیعت نمى کرد – و یا در راه مبارزه با حکومت هاى غاصب به شهادت رسیده و زمین خدا خالى از حجّت مى ماند. حسن بن فضّال مى گوید: امام هشتم فرمود: «گویى شیعیانم را مى بینم که هنگام مرگ سوّمین فرزند [امام حسن عسکری] در جستجوى امام خود، همه جا را مى گردند اما او را نمى یابند». عرض کردم : چرا غایب مى شود؟ فرمود: «براى این که وقتى با شمشیر قیام مى کند بیعت کسى در گردن وى نباشد». (6 (

 

 

 

 

منبع – مرکز پاسخگویی  به سوالات دینی

 

 

 

 

پی نوشت ها:
1. لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص 330 – 331.
2. کمال الدین، ج 2، ص 158.
3. همان، ص 203.
4. اصول کافی، ج 1، ص 337؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص 202.
5. مهدى پیشوایی،‌ سیرة پیشوایان، ص 672.
6.
بحارالانوار، ج 51، ص 152.

 

 

 

 

 

 

 

 

اشعار و سرودهای میلاد را از اینجا دریافت فرمایید

 

۱ نظر ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۴۷
فتحی
شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳

ولادت اشبه الناس به رسول خدا

 

 

با عرض تبریک میلاد حضرت علی اکبر (علیه السلام)

 تعدادی شعر در این مورد آماده شده که می توانید آنهارا از اینجا دریافت فرمایید

 

التماس دعا

 

 

*******************

عطر گلهای بهشتی همه جا پیچیده

خانه فاطمه چون خلد برین گردیده

گل لبخند به لبهای حسین افتاده

حق به لیلا پسری شبه پیمبر داده

یا حسین ابن علی نذر شما گشته قبول

این پسراشبه خلق است به اوصاف رسول

دیگر از نام علی نیست تهی خانه تو

اسم زیباش بود زینیت کاشانه تو

خلق پیغمبری اش رونق اسلام شود

همه ی حسن در او کامل و اتمام شود

قد و بالاش دل خسته ی تو شاد کند

روی زیباش جهان را علی آباد کند

صوت قرآن علی جان به خلایق بخشد

عمر جاوید به هر عاشق صادق بخشد

در شجاعت مثل کامل جدش حیدر

این علی در عظمت هست علی اکبر

تا که مشتاق شدی رویت پیغمبر را

به تما شا بنشین روی علی اکبر را

این علی هدیه ای از خالق سرمد باشد

یادگاری زکمالات محمد (ص) باشد

*****

یا علی ابن حسین بن علی ای آقا

مرحبا ، بر همه خوبان جهان فخر نما

رخ تو آینه ی دلبری پیغمبر

قد و بالای تو تصویر صفات حیدر

در همه نسل بشر تو مثل اعلایی

چه بگویم ؟ تو رسول و علی و زهرایی

تو نه تنها صفت حیدر و طاها داری

« آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری»

تو به خوبی و صفا یوسف یوسف هستی

از صفات علی و خلق محمد (ص) مستی

*****

پدرت دروجنات تو نبی می بیند

مادرت از حرکات تو علی می بیند

همه اهل حرم مات کمالات تواند

عاشق صوت خوش و محو بیانات تواند

هر که را میل به دیدار پیمبر باشد

به تماشای تواش شوق فزونتر با شد

زینب از دیدن تو چشم نمی پوشاند

گویی از زلف تو اسرار مگو می خواند

پدرت عشق به ره رفتن تو می ورزد

می کند سیر، تماشا و گهی می لرزد

توگلی ازچمن کوثر و احمد هستی

حاصل عمر حسین ، عین محمد (ص) هستی

27-3-92

علی اکبر فتحی (عارف)

*************************
۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۵۵
فتحی
پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳

شهید تاجیانی

در خانه شهید مجتبی تاجیانی


در یک صبح جمعه با صفای بهاری، منزل شهید مجتبی تاجیانی شده بود محل تجمع دوستان و همرزمانش. حال و هوای خوبی بود. خیلی ها بعد از مدتها، از برکت یاد این شهید دوستان قدیمی خود را ملاقات کردند.و برنامه اصلی شامل قرائت قرآن و پخش فیلم کوتاه و قرائت زیارت عاشورا، همچنین بیان خاطرات چند نفر از هم رزمان شهید اجرا شد. در پایان این برنامه ، نوشته ای که هم درد دل بود و هم تشکر از روح مطهر شهدا، وهم نوعی خلاصه گزارش برنامه آن روز به حساب می آمد، توسط یکی از عزیزان قرائت شد که دلنشین و موثر بود . این خلاصه را تقدیم می کنم به همه کسانی که شهدا را دوست دارند و به آنها احترام می گذارند و در تداوم راه مقدس شهدا مصمم هستند:


سلام ابوالفضل اسدی! سلام احمد زکی! سلام بهرام! سلام مجتبی پژمان! سلام محسن عزیزی! سلام محمد باقر! سلام محمد منصوری! و سلام امسال ما به مجتبی! چه سری است بین خیبر و کربلای چهار که پایان سالمان خیبر است و شروع سالمان با کربلای چهاری ها؟ مگر عملیات با عملیات فرق دارد و مگر فقط باید پیروزی ظاهری داشته باشیم تا ملاکمان شود برای شهدایمان.

اصلا بگذارید بگویم همه ی کربلای چهاری ها سلام! همه ی خیبری ها سلام!من با این جمع حرف نمی زنم مجتبی جان مثل همیشه با تو هم حرف نمی زنم با مادرت حرف می زنم که این مراسم هر چه دارد به خاطر یک لبخند روی لب مادر توست.

 اردیبهشت بوی دی ماه 65 را گرفته است و مگر نه این است که شهادت بهار عمر مجتبی است. اگر ذهنم یاری کند مجتبی همین روزها عکس حجله ای انداخت و پشتش را امضا کرد و همراه مفاتیح داد به دوستهایش  . همین روزها بوده اما نه مثل روز های ما. روز های ما اگر برکت شهید پرورش دادن داشت که حالمان این نبود. مادر! باید 28 سال می گذشت باید وجدانمان درد می گرفت، باید می گذشت این روزها تا دلمان برای خودمان تنگ بشود، و بیاییم سراغت. بیاییم سراغ مجتبی را از تو بگیریم مادر! من تقصیر دارم به همان اندازه که مجتبی را ندیده ام، اما وصفش را شنیده ام. مادر! من تقصیر دارم به همان اندازه که همین چند روز صدای وصیت نامه خوانی اش را شنیده ام. مادر! من تقصیر دارم به همان اندازه که خانه ات را همین چند روز یاد گرفته ام، البته می دانم که همان خانه بمباران شده تان نیست. مادر! این صبح جمعه اردیبهشتی قبولمان کرده ای از سرمان هم زیاد است. مادر! این صبح جمعه ای دلمان را به روی ماه مجتبی باز کرده ای از سرمان هم زیاد است. مادر! اجازه داده ای با همه شرمندگی از مجتبی برای همه حرف بزنیم از سرمان هم زیاد است.

می دانم اگر مجتبی اینجاست شاید به خاطر هیچ کدام ازما نیست، شاید به خاطر نسل اولی ها و دومی ها و سومی ها نیست، اگر مجتبی با همان نجابت و حیا و تواضع اینجاست فقط به خاطر یک نفر است و تو مادر. به خاطر تو آمده است تو که عمیق و مهربان نگاهمان می کنی مادر! تو که تنها به خاطر تو مجتبی آمده است و چند ساعتی توی دلهایمان جولان می دهد آتشمان می زند و می رود. مجتبی آمده است جای پدر راپر کند، تو را آرام کند، برایت حرف بزند، از روزهای فراق بگوید، از شب کربلای چها رحرف بزند برایت، از قد خم شده ات حرف بزند، از جفای زمانه بگوید. از دلهای خالی ما از شهادت حرف بزند. برای تو از ساعت های بدون مجتبی بودن حرف بزند. مادر! ما هیچکاره ایم . مادر! این سالها که کمی یاد شهدا افتاده ایم همان حکایت کشش معشوق است، و الا ما کجا و دلهایمان کجا و چشم های امثال مجتبی کجا. مادر! تو که محور غم مجتبایی مادر! به خاطر تو است که هم مجتبی آمده است و هم همرزمهایش همدیگر را بین این همه دنیا دوباره می بینند.

مادر! می دانی فقط همین شهدا هستند که می توانند دلمان را بلرزانند، وقتی برای بار اول گریه محسن فعال و عبدالرضا بابایی را در یاد خیبری ها می بینم، می فهمم حتی همین همرزم ها را فقط شهدا می توانند بلرزانند.

مادر! دلم می خواهد همین چند لحظه دلت را بچرخانی سمت مجتبی، چشمهایت را بدوزی به مجتبی از طرف ما ازش بخواهی به حق همین زیارت عاشورا که خواندیم، به حق همین یا ابا عبدالله که گفتیم به حق همین اشک هایی که بوی مجتبی را می دهد ما رابرساند به همان پوتین هایی که هنوزبرنگشته اند، مارا برساند به همان مینی بوس های شهرک بدر که خالی برمی گشتند. ما رابرساند به قطره ای از آب مشک ابالفضل، ما رابرساند به ضمانتی از ضامن آهو! می دانم مادر همه ی این ها که گفتم از سرمان هم زیاد است، اما چه کنیم که اگر تو دعایمان نکنی کلاهمان پس معرکه است...

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۰۵
فتحی
سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳

عید مبعث مبارک

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۸
فتحی
يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳

شهادت حضرت امام کاظم(ع)

۰ نظر ۰۴ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۰۰
فتحی
سه شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۳

زیارت حضرت امیر (ع)

فضیلت زیارت حضرت امیرالمومنین(علیه السلام)

شیخ طوسى به سند صحیح،از محمّد بن مسلم،از امام صادق علیه السّلام روایت کرده:خدا مخلوقى بیشتر از ملائکه خلق نفرموده،به درستى‏ که هر روز هفتاد هزار ملک نازل مى‏شوند،و به بیت المعمور مى‏آیند و دور آن طواف مى‏کنند،چون از طواف آنجا فارغ مى‏شوند،به طواف کعبه مى‏روند،و چون از طواف کعبه فارغ شدند،به سوى قبر پیامبر صلى اللّه علیه و آله مى‏آیند،و بر آن حضرت‏ سلام مى‏کنند پس از آن سوى قبر امیر المؤمنین علیه السّلام مى‏آیند،بر آن حضرت سلام مى‏کنند،و بعد از آن نزد قبر حسین علیه السّلام‏ مى‏آیند و بر آن جناب سلام مى‏کنند،پس از آن به آسمان بالا مى‏روند،و مانند ایشان هر روز نازل مى‏شوند،تا روز قیامت.

سپس فرمود:هرکه امیر مؤمنان علیه السّلام را زیارت کند و عارف به حق آن حضرت باشد،یعنى آن جناب را امام واجب الاطاعة،و خلیفه بلا فصل بداند،و از روى جبّاریت و تکبر نیامده باشد،حق تعالى اجر صد هزار شهید براى او بنویسد و گناهان گذشته و آینده او را بیامرزد،و روز قیامت از جمله ایمنان از هولهاى آن روز برانگیخته شود.و خدا حساب‏ را بر او آسان نماید،و هنگام حرکت به سوى زیارت،ملائکه از او استبقبال کنند،و چون از زیارت برگردد او را مشایعت نمایند تا به خانه خود برگردد،و اگر بیمار شود به عیادت او بیایند،و اگر بمیرد جنازه او را مشایعت کنند،و براى او تا کنار قبرش طلب آمرزش نمایند.

لطفا ادامه مطلب را بخوانید


۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۶:۳۳
فتحی
شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳

میلاد ابن الرضا(ع)

السلام علیک یا جوادالائمه

میلاد حضرت امام محمد تقی علیه السلام برهمه دوستداران

و پیروان اهل بیت علیهم السلام مبارک باد

جهت مشاهده اشعار ولادت امام جواد (علیه السلام) از اینجا وارد شوید

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۰۸
فتحی
پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳

میزان نیاز ما به معصوم

ولادت حضرت امام باقر(علیه السلام ) و حلول ماه با عظمت رجب را به همه دوستان تبریک می گویم

****************

جابر ابن عبدالله انصاری یکی از سابقین در اسلام است که از روزهای نخست با پیامبر(صلی الله علیه و آله) بیعت نمود و در اغلب جنگها در رکاب آن حضرت بود .او علاوه بر میدان جنگ و جهاد در میدان علم و معارف الهی نیز چهره ممتازی به شمار می رود، وازعلوم ومعارف خاندان رسالت بهره های زیادی اندوخته ، و در نقل آثار و احادیث پیامبر ( صلی الله علیه و آله ) و امامان شیعه شهرت فراوانی دارد.
افتخار و سعادت دیگر جابر این است که به سبب عمر طولانی توفیق معاشرت و استفاده از محضر هفت تن از چهارده معصوم (علیهم السلام) را داشته است .

 

 

با این مقدمه توجه شما دوستان عزیز را به جریان ملاقات او با حضرت امام باقر (علیه السلام(  جلب می کنم :
روی أن جابر بن عبد الله الأنصاری رضی الله عنه ابتلی فی آخره بضعف الهرم و العجز فزاره محمد بن علی الباقر (علیه السلام) فسأله عن حاله
فقال أنا فی حالة أحب فیها الشیخوخة على الشباب و المرض على الصحة و الموت على الحیاة
فقال (ع) أما أنا یا جابر فإن جعلنی الله شیخا أحب الشیخوخة و إن جعلنی شابا أحب الشیبوبة و إن أمرضنی أحب المرض و إن شفانی أحب الشفاء و الصحة و إن أماتنی أحب الموت و إن أبقانی أحب البقاء
فلما سمع جابر هذا الکلام منه قبل وجهه و قال صدق رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) فإنه قال ستدرک لی ولدا اسمه اسمی یبقر العلم بقرا کما یبقر الثور الأرض فلذلک سمی باقر علم الأولین و الآخرین أی شاقه

 

 

(از کتاب مسکن الفئواد – نوشته شهید ثانی - ص87 )

 

 

***************************

 

 

ترجمه: جابر در آخر عمر به ضعف و پیری مبتلا شد ، امام باقر (علیه السلام ) به دیدار او رفت و از حال او پرسید. جابر گفت حالی دارم که در این حال پیری را بر جوانی ، و بیماری را بر تندرستی ،ومردن را به زیستن ترجیح می دهم.
امام باقر (علیه السلام ) فرمود : اما من اگر خدا مرا پیر گرداند ، حال پیری را دوست میدارم ،واگر جوان سازد جوانی را. اگر بیمار سازد بیماری را و اگرشفا دهد شفا و سلامتی را دوست دارم ، اگر بمیراند مردن را دوست میدارم و اگر زنده بدارد زندگی را.

 

 

جابر چون این سخنان را شنید صورت آن حضرت را بوسید و عرض کرد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) راست فرمود . او به من فرمود : یکی از فرزندان مرا خواهی دید که نام او نام من است ، و مشکلات علم را خواهد شکافت چنان شکافتنی که زمین را شخم می زنند . واز این جهت به او لقب باقر علم اولین و آخرین خواهند داد

 

 

*************************

 

 

 

 

 

بعضی بزرگان فرموده اند از این گفتار امام برمی آید که جابر در مقام صبر بوده ولی سخن امام باقر (علیه السلام) مربوط به مقام رضاست.

 

 

 

 

یکی درد و یکی درمان پسندد                        یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و دردو وصل و هجران                 پسندم آنچه را جانان پسندد

 

 

 

 

آری دوستان عزیز می بینیم که حتی جابر ابن عبدالله نیز پس از یک عمر استفاده از آموزش ها و راهنمایی معصومین به قله نهایی تکامل نمی رسد و از «استاد خاص» که خدای متعال برای انسانها تعیین فرموده بی نیاز نمی شود . پس وضع ما چگونه خواهد بود ؟ !!

۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۵۴
فتحی
جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳

میلاد کوثر

۰ نظر ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۲۵
فتحی
يكشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۳

وفات مادر وفا

وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را به دوستداران

اهلبیت علیهم السلام تسلیت عرض می کنیم

دریافت اشعار وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها)

مشاهده مروری بر زندگی حضرت ام البنین سلام الله علیها

۰ نظر ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۴۷
فتحی
چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۳

بخشی از خطبه فدکیه

 

بخشی از خطبه حضرت فاطمه سلام الله علیها

. . . . .پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک، و نماز را براى پاک نمودن شما از تکبّر، و زکات را براى تزکیه نفس و افزایش روزى، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى استحکام دین، و عدالت‏ ورزى را براى التیام قلبها، و اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن ملتها، و امامتمان را براى رهایى از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى کمک در بدست آوردن پاداش قرار داد.

و امر به معروف را براى مصلحت جامعه، و نیکى به پدر و مادر را براى رهایى از غضب الهى، و صله ارحام را براى طولانى شدن عمر و افزایش جمعیت، و قصاص را وسیله حفظ خونها، و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت الهى قرار گرفتن، و دقت در کیل و وزن را براى رفع کم‏ فروشى مقرر فرمود.

و نهى از شرابخوارى را براى پاکیزگى از زشتى، و حرمت نسبت ناروا دادن را براى عدم دورى از رحمت الهى، و ترک دزدى را براى پاکدامنى قرار داد، و شرک را حرام کرد تا در یگانه‏ پرستى خالص شوند.

پس آنگونه که شایسته است از خدا بترسید، و از دنیا نروید جز آنکه مسلمان باشید، و خدا را در آنچه بدان امر کرده و از آن بازداشته اطاعت نمائید، همانا که فقط دانشمندان از خدا مى ‏ترسند.

*****************

. . . . . آگاه باشید مى ‏بینم که به تن ‏آسائى جاودانه دل داده، و کسى را که سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته ‏اید، با راحت‏ طلبى خلوت کرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیده ‏اید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندید، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خداى بزرگ از همگان بى ‏نیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بى ‏وفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینه ‏ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول‏ دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله ‏ور خدا که بر قلبها احاطه مى ‏یابد متصل است. آنچه مى‏ کنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودى مى ‏دانند که به کدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر کسى هستم که شما را از عذاب دردناک الهى که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را مى ‏کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر مى ‏بریم.

مشاهده متن کامل و ترجمه خطبه حضرت زهرا ( سلام الله علیها)

۰ نظر ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۱۱
فتحی
دوشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۲

چهل منقبت فاطمة سلام الله علیها

گفتار علامه امینی نویسنده کتاب الغدیر
 

مرحوم علامه امینی در مقدمه کتاب فاطمه الزهرا سلام الله علیها می فرمایند:
باید معتقد بود که حضرت فاطمه علیهاسلام صاحب ولایت کبرى است ، یعنى همانطور که باید به ولایت رسول اکرم ، امیرالمؤ منین، و حسنین علیهم السلام ایمان داشت ، مى بایست به ولایت حضرت صدیقه زهراء سلام الله علیها نیز همانگونه اعتراف کرد و معتقد بود.
براى اثبات این موضوع ، مى توان مطالب را از دو نظر تحقیق و بررسى کرد و در دو بخش آنها را خلاصه نمود:
ایشان پس از بحث های مفصل و بررسی آیات قران کریم  و روایات معصومین علیهم السلام چنین نتیجه گیری می کنند:

حاصل گفتار و نتیجه بحث ما، همین چهل منقبت است که به ترتیب و بطور اختصار یک به یک اشاره مى کنیم :

در اینجا خلاصه هر منقبت را آوردیم . علاقمندان می توانند متن چهل منقبت را از فهرست کامل کتاب مطالعه فرمایند

منقبت اول :آفرینش زهرا سلام الله علیها قبل از خلقت دیگران ، همانند پدر و همسر و فرزندانش، و خلقت بشر، در پیشگاه عرش عظمت حق تبارک و تعالى
منقبت دوم : آفرینش زهرا علیها سلام از نور عظمت حضرت حق تبارک و تعالى ،همان نور واحدى که حضرت رسول اکرم (ص ) و على ابن ابیطالب (ع ) نیز از آن آفریده شده اند.
 منقبت سوم : فاطمه علیها سلام ، همتاى پدر و همسر و فرزندانش ، سبب آفرینش آسمانها و زمین ، بهشت و دوزخ ، عرش و کرسى و فرشتگان ، و انس و جن بوده است .

لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

 

۰ نظر ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۴۰
فتحی
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲

نماز بدون وضوی شیخ هادی

حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن‌های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می‌رفتیم. پیش‌نماز مسجد، حاج آقایی بود به‌نام شیخ هادی که امور مسجد از قبیل نماز جماعت، مراسم شب‌های قدر، نماز عید و جشن نیمه شعبان را برگزار می‌کرد. اگر کسی می‌خواست دخترش را شوهر بدهد و یا برای پسرش زن بگیرد با شیخ هادی مشورت می‌کرد و در آخر هم شیخ خطبه عقد را جاری می‌کرد. اگر کسی در محله فوت می‌کرد شیخ هادی برای او نماز میت می‌خواند و کارهای بسیار دیگر ... .

یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم. منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حین، درِ یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد. با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد! من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند! من که کاملاً گیج شده بودم سریعاً به حاج علی که سال‌های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم: حاجی! شیخ هادی وضو ندارد، خودم دیدم از دستشویی آمد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فردا می‌خوانم.

این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مأمومین کم‌کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جایی‌که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت، بچه‌های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند. دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود؛ آیا اصلاً مسلمان است؟! آیا جاسوس است؟! و آیا ... .

 شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود. ما هم به‌همراه دوستان و متدینین خوشحال از این پیروزی، در پوست خود نمی‌گنجیدیم. بعد از مدتی از حوزه علمیه یک طلبه جوان [به مسجد] فرستادند و اوضاع به حالت عادی برگشت.

بعد از دو سال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم. در مکه به‌خاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد. روز بعد وقتی می‌خواستم برای نماز به مسجد بروم، تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم. پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. در حال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم. چشمانم سیاهی می‌رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می‌خواسته جای آمپول را آب بکشد؟!! نکند ؟!! نکند؟!! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می‌کردم که چگونه منِ نادان و دوستان و متدینین نادان‌تر از خودم، ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم؛ خانواده‌اش را نابود کردیم؛ و ... .

از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می‌گردم او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم(ع) داشت و گاه گاهی به دیدنش می‌رفت، اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. پس از خداحافظی یک‌راست به بازار شاه عبدالعظیم(ع) رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم. بعد چند دقیقه جستجو پیرمردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن می‌خواند. سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد. گفتم: ببخشید من دنبال شیخ هادی می‌گردم؛ ظاهراً از دوستان شماست، شما او را می‌شناسید؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت: دو سال پیش شیخ هادی در حالی‌که بسیار ناراحت و دلگیر بود و خیلی هم شکسته شده بود، پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم، او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده‌ام؛ خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده‌ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی‌توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین(ع) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند. من هم هرکاری کردم که مانعش شوم نشد. او گفت دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم. او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.

ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک‌هایم جاری شد، که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم. ‌ای کاش آن موقع کور می‌شدم و این جنایت را نمی‌کردم. ‌ای کاش حاج علی آن موقع به‌جای گوش دادن به حرفم توی گوشم می‌زد. ‌ای کاش‌ای کاش... . و این ‌ای کاش‌ها که بیچاره‌ام می‌کرد. الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می‌گذرد و هر کس به نجف مشرف می‌شود من سراغ شیخ هادی را از او می‌گیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.

دوستان! ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می‌بریم؟! زندگی‌ها را نابود می‌کنیم؟! به‌خاطر خدا چه ظلم‌هایی که نمی‌کنیم! به‌خاطر خدا دعایم کنید. آیا خدا از گناهم می‌گذرد؟ چه خاکی باید به سرم بریزم؟... . ‌ای کاش و ‌ای کاش.

منبع – مجله معارف شماره 101

 

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۰۲
فتحی
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲

یا زهرا

السلام علی الصدیقة الطاهرة

ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنم
برای استفاده از اشعار و نوحه های ایام فاطمیه از پیوند زیر وارد شوید

 نغمه های فاطمیه       

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۵۸
فتحی
پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۲

ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها )

 زینب! ای آینه ی فاطمه نما!

 

 

ای تندیس صبر و وفا، ای چکیده ی فضیلت ها، ای عصاره ی خوبی ها!

زادروز تو میلاد عفاف و شهامت است و خاطره ی حماسه آفرینی هایت، زینت بخش تاریخ کربلا.

 

تو، آموزگار جهاد و صبر و حیا و عفّتی.

 

تو از دریای خون گذشتی و شهادت هفتاد و دو ستاره را با چشم دیدی و بر پیکر خورشید و حنجر خونین بوسه زدی.

 

در اوج قدرت دشمن، علی وار خطبه خواندی و غرور امویان را در هم شکستی و یزید را به هراس افکندی.

«نهضت حسینی»، جدا از کتاب «صبر زینبی» قابل مطالعه نیست.

 

تو بودی که موج خون های کربلا را فراتر از آن دشت سرخ، تا ساحل بیداری ملت ها رساندی.

 

تو بودی که با اسارت آزادی بخش خویش، سند جنایت آل امیه را به همگان نشان دادی و «کتاب شهادت» را تفسیر کردی و پیام رسان خون های عاشورا شدی.

 

تو، هنوز هم به تاریخ بشریت الهام و درس می دهی. هنوز هم زنان و دختران ما به درس های حجاب و عفاف، از زبان تو محتاجند.

 

تو، هم دختر شهید بودی، هم مادر شهید، هم خواهر شهید. «شهادت»، میراث گران بهای شما خاندان شرف بود و کرامت و بزرگواری، درسی که هرگز از یاد نمی رود.

 

جواد محدثی

 

۰ نظر ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۳۴
فتحی
سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲

که غم با یار گفتن غم نباشد

تو را نادیدن ما غم نباشد ........... که در خیلت به از ما کم نباشد

من از دست تو در عالم نهم روی........... ولیکن چون تو در عالم نباشد

عجب گر در چمن برپای خیزی........... که سرو راست پیشت خم نباشد

مبادا در جهان دلتنگ رویی ........... که رویت بیند و خرم نباشد

من اول روز دانستم که این عهد ...........که با من بسته ای محکم نباشد

ندانستم که هرگز سازگاری........... پری را با بنی آدم نباشد

مکن یارا دلم مجروح مگذار........... که هیچم در جهان مرهم نباشد

بیا تا جان شیرین در تو ریزم ........... که بخل و دوستی با هم نباشد

نخواهم بی تو یک دم زندگانی........... که طیب عیش بی همدم نباشد

نظر گویند سعدی با که داری ........... که غم با یار گفتن غم نباشد

حدیث دوست با دشمن نگویم ........... که هرگز مدعی محرم نباشد

 

۱ نظر ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۰۱
فتحی