مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۱ ثبت شده است

يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۱

وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

هذا ما اوصت به فاطمة بنت رسول‏الله وهى تشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول‏الله  و ان الجنة حق والنار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فى القبور. یا على انا فاطمه بنت محمد زوجنى الله منک لاکون لک فى الدنیا و الاخرة انت اولى بى من غیرى حنطنى و غسلنى و کفنى باللیل وصل على و ادفنى باللیل و لا تعلم احدا و استودعک الله  و اقراء على ولدى السلام الى یوم القیامة
 
 
این است وصیت فاطمه دختر رسول خدا و او شهادت مى‏دهد به یگانگى و یکتایى ذات باریتعالى و رسالت حضرت محمد رسول‏الله و گواهى مى‏دهد که بهشت حق است و آتش جهنم حق است و بدون شک قیامت در پیش است و خواهد آمد و خدا در آن روز همه را از قبرها برمى‏انگیزد یا على من فاطمه دختر محمدم که خداوند مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت همسر تو باشم و از آن تو، تو از هرکس بر من نزدیکترى مرا شبانه حنوط کن و شب غسل بده و شبانه کفنم کن و شب به خاک بسپار و کسى را از دفن من مطلع مکن. تو را به خدا مى‏سپارم و سلام من به فرزندانم تا روز قیامت برسان.

 و در بعضى از روایات دارد که زهرا علیهاالسلام به على علیه‏السلام گفت: یابن عم دلم تمناى مرگ دارد ساعتى نخواهد گذشت جز آن که از تو مفارقت نمایم. على علیه‏السلام فرمود: اى دختر رسول خدا وصیت کن به آنچه مى‏خواهى و هر چه در دل دارى بیان کن على علیه‏السلام نشست بالاى سر فاطمه و خانه را از بیگانه خالى کرد جز فاطمه و على کسى نبود فاطمه عرض کرد: اى پسر عم هیچگاه در زندگى به شما دروغ نگفته‏ام و در زندگى زناشویى با تو راه خیانت نپیموده‏ام و لا خالفتک منذ عاشرتنى. و هرگز در معاشرت با تو از در مخالفت وارد نشده‏ام و پیوسته مطیع فرمان تو بوده‏ام.

على علیه‏السلام فرمود:

پناه مى‏برم به خدا (اى دختر رسول خدا) تو بانوى راستگویى و داناتر و پرهیزگارتر و نیکوکارتر و گرامى‏تر از هرکسى، من نیز از خدا در مخالفت با تو بیمناک بوده‏ام و فراق تو بر من سخت ناگوار است فقدان تو بر من تجدید مصیبتى است که از رحلت پیغمبر بر من وارد شد به خدا قسم مصیبت فراق تو بر من چنان است که هیچ چیز نمى‏تواند مرا تسلیت دهد در آن حال هر دو به گریه افتادند و مدتى زار زار اشک ریختند (بعضى نوشته‏اند که چون اطاق خلوت شد زهرا علیهاالسلام به على علیه‏السلام عرض کرد پسر عم جلوتر بیا و دستت را روى سینه من بگذار على علیه‏السلام خواهش آن بانو را عمل کرد آنگاه عرض کرد پسر عم از من راضى باش على علیه‏السلام فرمود: زهرا جان از تو راضیم خداى نیز از تو راضى باشد. عرض کرد نه على جان مى‏دانى من از چه چیزى از شما رضایت مى‏خواهم روزى که دشمن به صورت من سیلى زد و با خستگى و درد جسمانى و روح افسرده آمدم منزل دیدم تو در کنج حجره نشسته‏اى و مشغول جمع‏آورى قرآنى با تندى با شما سخن گفتم و به شما گفتم یابن ابیطالب اى پسر ابى‏طالب در کنج حجره نشسته‏اى و مثل جنین در رحم حجره قرار گرفته‏اى دشمن به همسرت تعدى کرده. . . غصه‏دار بودم و با تو پرخاش کردم اینک از تو رضایت مى‏خواهم از من راضى باش) مولاى متقیان سر فاطمه را به سینه چسباند و با مهربانى فرمود:

 زهرا جان از تو راضیم خدا و رسول از تو راضى باشند هرچه مى‏خواهى بگو که اجرا خواهم کرد. آن بانو در حالى که اشک مى‏ریخت گفت شوهر گرامیم خداوند تو را جزاى خیر دهد وصیت من این است که دختر خواهر من امامه را تزویج کنى (امامه دختر زینب بنت رسول‏الله بود که مادرش در زمان پدر فوت کرده بود) زیرا امامه به فرزندان من مهربانى خواهد کرد و بهترین پرستار آنها است و مرد هم ناگزیر است زنى در خانه داشته باشد.
از جمله وصایاى حضرت زهرا علیهاالسلام به همسرش این بود که گفت: شوهر عزیزم براى من تابوتى بساز که فرشتگان صورت آن را به من نشان داده‏اند و امام علیه‏السلام از وى خواست که وصف آن را برایش بیان کند تا طبق خواسته‏اش عمل نماید.
«مورخین نوشته‏اند که وصف تابوت در متن وصیت آن بانوى بزرگ اسلام نیست» و باز گفت: همسرم وصیت دیگرم این است که هیچکس به جنازه من حاضر نشود.
من از این مردم که به من ستم کردند و حق مرا غصب نمودند متنفرم.
اینها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند اجازه نده از این قوم و هوادارانشان کسى بر جنازه من حاضر شوند و نماز بخوانند یا على مرا در تاریکى شب آنگاه که دیدگان مردم به خواب رفت به خاک بسپار تا از دفن من بى‏خبر باشند.

*********************

منبع : سایت مرکز جهانی آل البیت(علیهم السلام)

۰ نظر ۲۷ فروردين ۹۱ ، ۱۹:۲۰
فتحی
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۱

خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س)

این خطبه تاریخى از خطبه هاى معروف اهل بیت(علیهم السلام) است، که بسیارى از متعهدان شیعه فرزندان خود را هموارهتوصیه به حفظ این خطبه مى کردند، تا با گذشت زمان گرد و غبار نسیان بر آن ننشیند، و از سوى دشمنان مغرض زیر سؤال قرار نگیرد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

متن خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

 

(توحید پروردگار )

 

خدا را بر نعمت هایش سپاس مى گویم، و بر توفیقاتش شکر مى کنم، و بر مواهبى که ارزانى داشته، ثنا مى خوانم. بر نعمت هاى گسترده اى که از آغاز به ما داده و بر مواهب بى حسابى که به ما حسان فرموده. و بر عطایاى پى در پى که همواره ما را مشمول آن ساخته. نعمت هایى که از شماره واحصا بیرون است. و بخاطر گستردگى در بستر زمان هرگز قابل جبران نیست. وانتهاى آن از ادراک انسان ها  خارج است.

 

 

بندگان را براى افزایش و استمرار این مواهب به شکر خویش فراخوانده. و خلایق را براى تکمیل آن به ستایش خود دعوت نموده. و آنان را براى بدست آوردن همانند آنها تشویق فرموده. و من شهادت مى دهم که معبودى جز خداوند یکتا نیست. بى مثال است، و شریک و مانند  ندارد. این سخنى است که روح آن اخلاص است، و قلوب مشتاقان با آن گره خورده، و آثار آن در  افکار پرتوافکن شده. خدایى که رؤیتش با چشم ها غیر ممکن است، و بیان اوصافش با این زبان، محال، و درک ذات مقدّسش براى عقل و اندیشه ها ممتنع است. موجودات جهان هستى را ابداع فرمود، بى آن که چیزى پیش از آن وجود داشته باشد. و همه آنها را ایجاد کرد، بى آن که الگو و مثالى قبل از آن موجود باشد. آنها را به قدرتش تکوین نمود، و به اراده اش خلق کرد، بى آن که به آفرینش آنها نیاز داشته باشد، یا فایده اى از صورت بندى آنها عائد ذات پاکش شود. جز این که مى خواست حکمتش را از این طریق آشکار سازد و مردم را به اطاعتش دعوت کند. قدرت بى پایان خود را از این دریچه نشان دهد. خلایق را به عبودیت خود رهنمون گردد. و دعوت پیامبرانش را از طریق هماهنگى تکوین و تشریع قوت بخشد. سپس براى اطاعتش پاداش ها مقرّر فرموده، و براى معصیتش کیفرها. تا بندگان را بدینوسیله از خشم و انتقام و عذاب خویش رهایى بخشد، و به سوى باغ هاى بهشت و کانون رحمتش سوق دهد.

 

نبوت

 

و گواهى مى دهم که پدرم محمّد(صلى الله علیه وآله)بنده و فرستاده اوست; پیش از آن که او را بفرستد، برگزید;      

 بقیه خطبه را در ادامه مطلب یا پیوند های روزانه بخوانید

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۳۴
فتحی
سه شنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۱

زینب قهرمان کربلا

  بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

نامگذارى حضرت زینب (س) از طرف خداوند

هنگامى که زینب (س ) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س ) او را نزد پدرش امیرالمؤمنین (ع ) آورده و گفت : این نوزاد را نامگذارى کنید!
حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم .
در این ایام حضرت رسول اکرم (ص ) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، امیرالمؤمنین على (ع ) به آن حضرت عرض کرد: نامى را براى نوزاد انتخاب کنید.
رسول خدا (ص ) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گیرم .
در این هنگام جبرئیل (ع ) فرود آمده و سلام خداوند را به پیامبر(ص ) ابلاغ کرده و گفت :
نام این نوزاد را ((زینب )) بگذارید! خداوند بزرگ این نام را براى او بر برگزیده است .
بعد مصایب و مشکلاتى را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم (ص ) گریست و فرمود: هر کس بر این دختر بگرید، همانند کسى است که بر برادرانش حسن و حسین گریسته باشد.

القاب حضرت زینب (س )

عالمه غیر معلمه : داناى نیاموخته
فهمة غیر مفهمه : فهمیده بى آموزگار
کعبة الرزایا: قبله رنجها.
نائبة الزهراء: جانشین و نماینده حضرت زهرا (س )
نائبة الحسین : جانشین و نماینده حضرت حسین (ع )
ملیکة الدنیا: ملکه جان ، شهبانوى گیتى .
عقیلة النساء: خردمند بانوان .
عدیلة الخامس من اهل الکساء: همتاى پنجمین نفر از اهل کساء.
شریکة الشهید: شریک شهید.
کفیلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد.
ناموس رواق العظمه : ناموس حریم عظمت و کبریایى .
سیة العقائل : بانوى بانوان خردمند.
سر ابیها: راز پدرش على (ع )
سلالة الولایة : فشرده و خلاصه و چکیده ولایت .
ولیدة الفصاحة : زاده شیوا سخنى .
شقیقة الحسن : دلسوز و غمخوار حضرت حسن (ع ).
عقیلى خدر الرسالة : خردمند پرده نشینان رسالت .
رضیعة ثدى الولایة : کسى که از پستان ولایت شیر خورده .
بلیغة : سخنور رسا.
فصیحة : سخنور گویا.
صدیقة الصغرى : راستگوى کوچک (در مقابل صدیقه کبرى ).
الموثقة : بانوى مورد اطمینان .
عقیلة الطالبین : بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان ).
الفاضلة : بانوى با فضیلت .
الکاملة : بانوى تام و کامل .
عابدة آل على : پارساى خاندان على
عقلیة الوحى : بانوى خردمند وحى
شمسة قلادة الجلالة : خورشید منظومه بزرگوارى و شکوه .
نجمة سماء النبالة : ستاره آسمان شرف و کرامت .
المعصومة الصغرى : پاک و مطهره کوچک .
قرینة النوائب : همدم و همراه ناگوارى ها.
محبوبة المصطفى : مورد محبت و محبوب حضرت رسول (ص ).
قرة عین المرتضى : نور چشم حضرت على (ع ).
صابرة محتسبة : پایدارى کننده به حساب خداوند براى خداوند.
عقیلة النبوة : بانوى خردمند پیامبرى .
ربة خدر القدس : پرونده پرده نشینان پاکى و تقدیس .
قبلة البرایا: کعبه آفریدگان .
رضیعة الوحى : کسى که از پستان وحى شیر مکیده است .
باب حطة الخطایا: دروازه آمرزش گناهان .
حفرة على و فاطمه : مرکز جمع آورى دوستى و محبت على (ع ) و فاطمه (س ).
ربیعة الفضل : پیش زاده فضیلت و برترى .
بطلة کربلاء: قهرمان کربلا.
آیة من آیات الله : نشانى از نشانه هاى خداوند.
مظلومة و حیدة : ستمدیده بى کس

عظیمة بلواها: بانویى که امتحانش بس بزرگ بود.
عقلیة القریش : بانوى خردمند از قریش .
الباکیة : بانوى گریان .
سلیلة الزهراء: چکیده و خلاصه حضرت زهرا (س ).
امنیة الله : امانت دار الهى .
****************************************************
{این القاب را از کتاب (زینب کبرى ) تالیف نقدى و (الخصائص الزینبیه)  تاءلیف جزائرى و (الانوار القدسیة) دیوان آیة الله غرورى اصفهانى و(عقیلة الوحى) تاءلیف سید شرف الدین)  مى توانید به دست آورید}


از کتاب (200 داستان فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب (ع )- عباس عزیزى)
۰ نظر ۰۸ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۴۰
فتحی
يكشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۱

شیطان در نقش استاد عرفان

خاطره ای از عالم ربانی آیت‌الله سید موسی زرآبادی(ره)

زمانی که در قزوین امام جماعت بودم، به سیر و سلوک عرفانی می‌پرداختم. در این مسیر تا آنجا پیش رفتم که پرده‌ها از جلوی چشم من برداشته شد و دیگر دیوار، حائل برای من نبود؛ و به‌راحتی از داخل خانه، رهگذران را در کوچه و خیابان می‌دیدم!!
روزی در کنار سجاده نشسته بودم که صدایی از سقف آمد و می‌گفت: "حالا که به این مقام رسیدی اگر بخواهی به مقام‌های بالاتر برسی فقط یک راه دارد و آن ترک اعمال ظاهری است." (یعنی نماز، روزه، خمس و.... را باید ترک کنی!!) من گفتم: "اما من با استدلالات قطعی شرعی به این احکام رسیده‌ام و باید واجبات را تا زنده‌ام به‌جا آورم و هرگز حاضر نیستم آنها را ترک کنم. "آن صدا گفت: "پس کراماتی که به تو دادیم، پس می‌گیریم"!! گفتم: "به جهنم!"
تا این جمله را گفتم، تمام آن حال به‌ظاهر عرفانی از من گرفته شد! ولی آنچه بیشتر مرا عذاب می‌داد این بود که فهمیدم شیطان در حقیقت با این سیر و سلوک مرا بازیچه خودش قرار داده است!
بعد از یک هفته ناراحتی و غم زیاد، تصمیم گرفتم به رسول اکرم حضرت محمد(ص) متوسل شوم. توسلم نتیجه داد و غم و اندوه از من رفت. بعد از آن تلاش فوق‌العاده‌ای در انجام واجبات و مستحبات به‌کار بستم و از فضل پروردگار به چیزهایی رسیدم که حالات قبلی پیش آن ناچیز بود.

 ( منبع: مجله معارف)

۰ نظر ۰۶ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۲۶
فتحی
چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۱

نوبهار است . . .

حضرت امام خامنه ای :
ملت آماده، عازم و با نشاط ایران، در فکر تهاجم و تجاوز نیست اما به هستی، ثروت، هویت، اسلام و جمهوری اسلامی خود با تمام وجود دلبسته است و از آنها دفاع خواهد کرد.

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی

که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی

من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش

که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

چنگ در پرده همین می دهدت پند ولی

وعظت آنگاه کند سود که قابل باشی

در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است

حیف باشد که ز کار همه غافل باشی

نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف

گر شب و روز در این قصه مشکل باشی

گر چه راهی است پر از بیم ز ما تا بر دوست

رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی

حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد

صید آن شاهد مطبوع شمایل باشی

۰ نظر ۰۲ فروردين ۹۱ ، ۱۶:۰۰
فتحی