مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان
پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴

روز آخر روح الله

و آن روز قلب ملت از کار ایستاد

آنروز که عاشق جمالت گشتم        دیوانه روى بى مثالت گشتم

دیدم نبود در دو جهان جز تو کسى      بیخود شدم و غرق کمالت گشتم

 ساعت 8 و30 بعدازظهر روز شنبه سیزده خرداد  1368 اولین خبر نگران کننده از اخبار شبکه سراسرى پخش شد:

این اطلاعیه امشب از سوى دفتر حضرت امام به این شرح انتشار یافت:

بسمه تعالى

به اطلاع ملت‏شریف و عزیز ایران مى‏رسانیم امروز در ساعت‏سه بعدازظهر در سیر درمان حضرت امام مدظله العالى مشکلى پیش آمد. پزشکان با همه کوشش خستگى ناپذیر خود براى درمان حضرت امام به مراقبت و درمانهاى لازم سرگرمند و از همه ملت‏خداجوى درخواست مى‏کنیم دعاهاى خالصانه خود را ادامه دهند. امید و انتظار مى‏رود که ادعیه شما مردم مورد اجابت‏حضرت حق قرار گیرد.               دفتر امام خمینى

 

متعاقب پخش این اطلاعیه از اخبار شبکه سراسرى، هزاران دلباخته امام به سوى جماران شتافتند تا از حال امام خویش با خبر شوند. مردم با ناله و اشک راه جماران را در پیش گرفته بودند تا بیقرارى و اضطراب خویش را تسکین دهند. در میان آنان صدها تن از جانبازان انقلاب به چشم مى‏خوردند. خانواده‏هاى شهدا، زنان، مردان، پیر و جوان خیابانى را که به جماران منتهى مى‏شد پر کرده بودند و اندوهبار حال امام خود را جویا مى‏شدند، ولى هیچ‏کس پاسخى نمى‏داد. رفت و آمدهاى پر جنب و جوشى به بیت‏حضرت امام صورت مى‏گرفت و چشمهاى راهیان بیت، بیشتر اوقات گریان بود. نزدیکهاى صبح خبرهاى رسیده غم‏انگیز و غم‏انگیزتر مى‏شد. تا اینکه در اخبار ساعت هفت‏بامداد روز چهارده خرداد. . . و اما بشنوید از روزهاى پس از عمل جراحى از داخل بیمارستان . . . . .

 

روز شنبه سیزدهم خرداد دفع ادرارى به کلى مختل شده بود و کلیه‏ها که وظیفه دفع ادرار را به عهده دارند به درمانها جواب نمى‏دادند و این موضوع باعث تشدید مساله ریوى نیز مى‏گشت و ریه‏ها نیز پر از مایعى بود که خروج آن با درمانهاى انجام شده امکانپذیر نبود.

ساعت‏یازده صبح همان روز، نوار قلب تغییراتى را نشان داد و فشار خون کم‏کم کاهش یافت، در بیمارستان پزشکان، حاج احمد آقا، بعضى از مسئولان مملکتى و نوه امام نزد معظم له بودند و بنا به اظهارات نوه حضرت امام ایشان شاید بیش از 100 بار شهادتین گفته بود. امام نماز ظهر و عصر را خواند و حدود ساعت‏سه بعدازظهر یک ایست قلبى پیش آمد که با ماساژ قلبى و تنفس مصنوعى دوباره قلب به کار افتاد و دستگاهى جهت کمک به ایجاد ضربان قلب در جلوى سینه امام کار گذاشته شد. این وضعیت تا ساعت 30 / 8 بعدازظهر ادامه داشت که وضع نگران کننده از طریق اخبار شبکه سراسرى سیماى جمهورى اسلامى به اطلاع مردم رسید و موج عاشقان امام به سوى جماران روان گشت. وضعیت عمومى حضرت امام اصلا خوب نبود ولى بعدازظهر گویى مجددا کمى به هوش آمده بود. کهولت‏سن، بیمارى صعب‏العلاج و وضع نامناسب قلبى دست‏به دست هم داده بودند تا ملتى را داغدار کنند. کارى از دست پزشکان بر نمى‏آمد. على‏رغم تلاش همه جانبه و درمانهاى متعدد و مختلف، کارى از پیش نمى‏رفت. انبوه جمعیت هر لحظه در جماران بیشتر و بیشتر مى‏گشت، اشکها از نگرانى جارى بود و دستها به سوى آسمان بلند. چشم حاج احمد آقا مانند چشم میلیونها انسان دیگر، چشم میلیونها فرزند دیگر امام، اشک آلود بود. دستان امام لرزش داشت و در لحظات آخر با صدایى لرزان فرموده بود: "من مى‏دانم زنده نمى‏مانم، اگر مرا براى خودم نگهداشته‏اید به حال خودم بگذارید و اگر براى مردم است هر کارى مى‏خواهید بکنید. "

در سراسر ایران دستها به دعا برداشته شد، حتى در خارج از مرزها عاشقان امام ضجه‏کنان بقاى امام را از خدای یگانه استدعا مى‏کردند، ولى در ساعت 20/22 دقیقه بعدازظهر روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368، دعاى امام بر دعاى میلیونها انسان غلبه یافت و قلب ملت از کار ایستاد.

 انالله و انا الیه راجعون.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی