مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان
سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۶

حقوق بشر آمریکایی


حقوق بشر برای سرخپوستان آمریکا

پیش از کشف قاره امریکا توسط کریستف کلمب تمدنهای بسیار کهنی در قاره امریکا وجود داشت از جمله اولمک، آزتک‌ها، مایاها و امپراتوری اینکا. مایاها مشهورترین قبایل سرخپوست بودند. قوم مایا پدیدآورنده یکی از تمدن‌های بسیار پیشرفته آمریکای مرکزی بوده که دست‌آوردهای بسیار چشمگیری در هنر، معماری، ستاره‌شناسی و ریاضیات داشته ‌است. این اقوام صاحبان اصلی قاره امریکا هستند که هویتشان برای دنیا مخفی مانده و فراموش شده اند. امروزه کسان دیگری خود را صاحبان این قاره می نامند.

با ورود اروپاییان به قاره امریکا، دست یازی این تازه واردان به سرزمینهای سرخپوستان شروع شد. در پی حملات مهاجرین به سرخپوستها و آغاز تجاوزگری، قوم سرخ پوست سینیکا، جرج واشنگتن، پیشوا و بینانگذار جمهوری آمریکا را "ویرانگر شهرها" نامید چرا که به دستور مستقیم او بود که 28 شهر از 30 شهر اصلی قوم سینیکا را ظرف پنج سال به کلی ویران و با خاک یکسان نمودند. جرج واشنگتن گفت: گسترش تدریجی شهرکهای سفید پوست نشین مستلزم آن است که سرخ پوستان وحشی از مناطق سکونت خود فرار کنند. همانگونه که گرگها فرار می کنند . گرگها و سرخ پوستان هر دو موجودات درنده هستند هر چند که منظرشان متفاوت است.

 

 اروپاییان برای از بین بردن ساکنان اصلی قاره آمریکا از روش های گوناگون برده داری، گرسنگی، کوچ جمعی، حمله و غارت استفاده کردند. آنها به شهرهای سرخ پوستان حمله می کردند. ابتدا مزارع آنها را به آتش می کشیدند بعد هم هر کدام از آنها را که در برابر خود می دیدند می کشتند. حتی تا مدتی برای کسانی که پوست سر سرخ پوستان را می کندند و تحویل می دادند جایزه تعیین شده بود. به این ترتیب مسابقه بر سر کشتن سرخپوستان و کندن پوست سر آنان به وجود آمد. این مسابقه تا جایی پیش رفت که دیگر به سختی می توانستند سرخ پوستی پیدا کنند.

 

 دادگاه‌ آمریکا برای پوست سر سرخپوستان جایزه گذاشت
در 12 سپتامبر سال 1694دادگاه ماساچوست برای سفید پوستانی که پوست کله سرخ پوستی را ارائه می دادند به طور رسمی پاداش تعیین کرد که برای یک شهرک نشین معمولی 50 پوند، شبه نظامیان 20 پوند و به سربازان 10 پوند پرداخت می‌شد. 20  سال بعد نرخ «پوست سر» سرخ‌پوستان به 100 پوند افزایش پیدا کرد.

پیوستن به شرکتهای «پوست کنی» با صرفه تر از جستجو معادن طلا
در جنگ‌های شش ساله 1760 - 1754 که در تاریخ به نام انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها به ثبت رسیده و توسط آن دو کشور اداره می‌شده است. تنها سرخ‌پوستان بودند که در این جنگ‌ها مانند گوسفند به کشتارگاه می‌رفتند. در پی شکست سنگینی که فرانسوی ها به ادوارد برادوک ژنرال انگلیسی و سرخ پوستان هم پیمان او در سومین سال جنگ وارد آوردند، انگلیسی‌ها ناچار شدند بهای پاداش پوست کنی را افزایش دهند. با این تصمیم صدها شهرک‌ نشین سفید پوست از جستجوی معادن طلا صرف نظر کردند و به شرکت‌ها و گروه‌های پوست کنی پیوستند که از یکدیگر سبقت می‌گرفتند. میان این شرکت‌ها رقابت سختی وجود داشت و هر کدام آنها به افزایش درآمد و غنیمت جنگی و شکار انبوه جمجمه مباهات می‌کرد. به تدریج پوست کنی به یکی از ورزش‌های دوست داشتنی سفید پوستان بدل گشت.

 "جان سوگدن" در کتابش آورده که اندرو جکسون یکی از رئیسان جمهوری پیشین آمریکا به مثله کردن پیکر سرخ پوستان و بریدن سر آنان عشق می‌ورزید. جکسون برای شمارش تعداد کشتگان سرخ پوست دستور داده بود بینی و گوش بریده آنان را بشمارند.

 کشتار ساند کریک    Sand Ceek 1864 و قتل عام سرخپوستان

 قتل عام وندد نی 1890 (Wounded Knee)

 پس از قتل عام 800 سرخ پوست بی دفاع در منطقه ساندکریک، کنگره آمریکا برای رسیدگی به اقدامات جنایت کارانه سربازان و فرمانده‌شان جان چونگتون به ناچار کمیته حقیقت یاب تشکیل داد. اما امروزه مردم آمریکا چونگتون را یکی از قهرمانان مشهور تاریخ خود می‌نامند و به منظور قدردانی و پاسداری از خدمات و زحمات او تعدادی از شهرها و خیابان‌ها و اماکن تاریخی آمریکا را به او نامگذاری کرده‌اند. چونگتون در زمان حیات این شعار را برای خود برگزیده بود: "سرخ پوستان را بکشید و پوستشان را دباغی کنید، یک سرخ پوست کوچک و بزرگ را آزاد نگذارید. چرا که شپش تنها از تخم شپش متولد می‌شود."

  تئودور روزولت رئیس جمهور وقت امریکا شجاعت سربازان خود را در این اتفاقات ستود و به وجود آنان افتخار کرد. او نظرش را درباره این کشتار چنین بیان کرد:"حادثه ساندکریک یک حرکت اخلاقی و برای جامعه امریکا سودمند بوده است. از بین بردن نژادهای پست و فرومایه ضرورتی اجتناب ناپذیر است"

در دهه چهارم قرن گذشته نام و نقشه ژاپن در اطلس سرزمین های ناشناخته و گمنام امریکایی ها به ثبت رسید و در پی آن ژاپنی ها هم به فهرست خلق های وحشی پیوستند. دیری نپایید که اداره انتوبولوژی موسسه فرهنگی اسمیت سونیان امریکا نژاد ژاپنی را در ردیف نژادهای پست و فرومایه روی زمین قرار داد. سپس آنها گفتند که جمجمه ژاپنی به اندازه دو هزار سال از جمجمه ما انگلوساکسون ها عقب مانده تر است. به این ترتیب طبق معمول ماشین تبلیغات امریکا پیش از حمله به ژاپن جنگ روانی گسترده ای برای وحشی جلوه دادن ژاپنی ها به راه انداخت. آنها سپس به سراغ سایر ملل رفتند. ویتنامی ها را مورچه سفید نامیدند همانگونه که سرخ پوستان را انگل و فیلیپینی ها را حشره و اعراب و عراقی ها را سوسک و سوسمار و مردمانی احمق نامیده بودند.
سربازان امریکایی بر اساس این تحلیل هیچ مانعی نداشتند که بخشی از اعضاء بدن مورچه های سفید ویتنامی را به عنوان یادگاری نگه دارند یا برای دوستان خود کادو کنند، آنگونه که پدرانشان در جریان جنگ جهانی دوم جمجمه ژاپنی ها را به یادگاری نگه داشته بودند. درسال 1971 هیو مانکه رئیس بخش داوطلبان بین المللی اعزام به ویتنام هنگام حضور در کنگره امریکا و ادای توضیحات تاکید کرد سربازان امریکا تصمیم جدی گرفته اند ویتنامی های ساکن مناطق کوهستانی را یکی پس از دیگری از بین ببرند. او گفت: ما مشکل ویتنامی ها را حل خواهم کرد آنگونه که مشکل سرخ پوستان را حل کردیم. ژنرال مکسویل بایلور نیز در سخنانی در کنگره امریکا ویت کنگ های ویتنامی را سرخ پوست توصیف کرد و افزود آنان بهتر از شپش که در پوست سگ لانه می کند نیستند.

دیگر ابزار آنها برای از بین بردن سرخ پوستان کوچ اجباری و برده داری بود. آنها سرخ پوستان را با اعمال زور واردار به کوچ از سرزمین های خود می کردند. و برخی از آنها را به عنوان برده می گرفتند و به سایر کشور ها می بردند و می فروختند.

پس از مدتی ساکنین جدید قاره آمریکا تصمیم گرفتند فرهنگ ساکنین اصلی این سرزمین را از بین ببرند. آنها برای این کار اردوگاه هایی تاسیس کردند. فرزندان سرخ پوستان را به این اردوگاه ها می بردند و به آنها تعالیم خود را آموزش می دادند تا آنها تعالیم خود را از یاد ببرند و فرهنگ و تمدن خود را بر آنان تحمیل کنند. آنها به بهانه های مختلف بچه ها را از خانواده های خودشان جدا می کردند و به این اردوگاه ها می بردند.

کتاب «نسل‌کشی سرخ پوستان آمریکا» به قلم نویسنده آن یعنی منیر العکش که نشر عروج منتشر کرده است، حاوی مطالب مستند به همراه منابع معتبر فراوانی است که چگونگی عملکرد پدران و بنیانگذاران آمریکا را نشان می دهد.

 

اعتراف دولت آمریکا به قتل‌عام سرخپوستان:

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در تلاش برای اعاده حیثیت از دست رفته آمریکا به قتل عام بیرحمانه سرخپوستان این کشور اعتراف کرد.

در دهه پنجم قرن بیستم، دانشگاه کالیفرنیا در شهر برکلی با استناد به آنچه را دانش آثار کشاورزی نامید تحقیقاتی را آغاز کرد و به این نتیجه دست یافت که تعداد جمعیت آمریکا در زمان کریستف کلمب بیش از صد میلیون تن بوده است.

هنری دوبینز در کتاب خود با عنوان "آمار و ارقام سست آنان"، با استفاده از تکنیک یاد شده در مناطق شمالی آمریکا به این نتیجه رسید که تعداد سرخ پوستان امریکا هنگام آمدن کریستف کلمب، حدود 112 میلیون نفر بوده که 18.5 میلیون نفر از آنان در سرزمین‌هایی می‌زیسته‌اند که امروزه ایالت متحده آمریکا نامیده می‌شود.

 

اردیبهشت 91 در BBC فارسی پخش شد:

 سرخپوستان آمریکا همچنان مورد تبعیض قرار دارند

 گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در پایان تحقیقات خود در مورد وضعیت بومیان در آمریکا گفت: بومیان به دلیل تبعیض های موجود، احساس بیگانگی و رنجش می کنند.

 در سال ۲۰۰۷ برای اولین بار اعلامیه سازمان ملل متحد در مورد حقوق بومیان تصویب شد. در این بیانیه که ۴۶ بند دارد، حقوق بومیان از جمله آزادی پیروی از آیین و رسوم شان مورد توجه قرار گرفت.در آن زمان، دولت آمریکا از این اعلامیه پیروی نکرد. اما چند سال بعد، با ورود باراک اوباما به کاخ سفید، آمریکا نیز به جمع کشورهای پیرو این اعلامیه پیوست. اما بر اساس گزارش ها، اعلام حمایت از این اعلامیه، لزوما باعث بهبود زندگی سرخ پوستان در آمریکا نشده است.

 سران قبیله سرخ پوستان گفتند:

 - کنگره آمریکا قدرت چشمگیری در محدود کردن قبیله های سرخ پوست در آمریکا دارد.

 -خشونت علیه زنان سرخ پوست در آمریکا بالا است.

 -احتمال تجاوز به آنها، در مقایسه با دیگر زنان ۲.۵ برابر بیشتر است.

 -اگر فردی که به زن سرخ پوستی تجاوز کرده باشد، خارج از محدوده قبیله های سرخ پوستان باشد در اکثر مواقع جرم او از سوی مقام های مسئول نادیده گرفته می شود.

 در پایان، گزارشگر ویژه سازمان ملل گفت این موضوع که دولت آمریکا اعلامیه سازمان ملل متحدرا بپذیرد یک چیز است، اما اینکه آنرا به اجرا درآورد، یک چیز دیگر است

 

در BBC فارسی پخش شد:

گفتگو با راسل مینز، رهبر سابق جنبش سرخپوستان امریکا و بزرگ قوم سرخپوست امریکا:

وی گفت: آمریکا یک کشور یاغی است. همیشه هم یاغی بوده. مثل شیطانی می مونه که به مردم خودش هم رحم نمی کنه و مردم هم این را درک نمی کنند. رقت آوره.

آمریکا تنها کشوری است که در کل تاریخ دنیا از وقت بوجود آمدنش هر سال در جنگ بوده. از وقتی که بوجود آمده. هر سال. در جنگ بوده. گاهی همزمان در چند جنگ.

پدر و مادر من به اجبار به مدارس شبانه روزی برده شدند. گیسوان سرخپوستی شون بریده شد و مجبور شدن یونیفرم بپوشن و با بقیه رژه برن. اونها تنبیه فیزیکی می شدن و مورد سوء استفاده جنسی قرار می گرفتند. به مادر من تعرض جنسی شده بود. اولش نمی دونستم و تنها بعد از مرگش فهمیدم. تاثیرات وحشتناک و ضربه های روحی که بیشتر از ۸۰ سال، حدود یک قرن، در این مدارس شبانه روزی بر اونها وارد شد و هزاران بچه که از گرسنگی مردن و یا از بیماری جون دادن و از صحنه روزگار محو شدند.

ماموریت من تا روزی که ما آزاد نشویم تمام نخواهد شد و به همین دلیل هم ما در مرحله رجوع به کمیسیون داخلی آمریکا در زمینه حقوق بشر هستیم تا اونجا معاهده های میان ما و سفید پوستان را در آنجا به عنوان سندهای بین المللی ثبت کنیم و بعد با حمایت یک کشور در قاره امریکا، به دادگاه بین المللی خواهیم رفت. دادگاهی که آمریکا عضو آن نیست.

اوباما جایزه نوبل را دریافت می کند اما تمام سخنانش در اصل توجیه جنگ است. سخنرانی دریافت جایزه نوبلش را ببینید. {متوجه می شوید} دنیا خودش شاهد است که اوباما کیست و چه می کند.

سوال: آیا امروز، دولت امریکا بیشتر به صدای بومیان آمریکا گوش می دهد؟

اوضاع فقط بدتر شده است. ما هیچ صدایی نداریم. ما مردمی هستیم که از دیده ها و ذهن ها پاک شدیم.

فقط زمانی که خودمان برخیزیم، دیگران شروع می کنند به شنیدن و گوش دادن به ما. من تاریخ سفید پوستها را می دانم، از ان اول که پایشان را به اروپا گذاشتند می دانم که چطوری این کشور (آمریکا) را ساخته اند، این کشور شروری که مبنایش بر اساس مرگ شکل گرفته است و همه ‌اش در خدمت طمع بنگاههای اقتصادی است.

سوال: بزرگترین مشکلی که بومیان آمریکا در قرن بیستم با آن مواجه هستند چیست؟

ما داریم می میریم. ما کمترین میانگین طول عمر روی زمین را داریم. روی کره زمین آقا

وضعیت ما از هاییتی بدتر است. چه از نظر بهداشتی چه از نظر فقر و تنگدستی. میانگین سن مردهای ما فقط چهل و سه و نه دهم سال است. اگر ایدز را در نظر نگیریم، فقط هشت کشور میزان متوسط عمرشان از ما کمتر است. آنها هم همه در قاره آفریقا هستند. این وضع زندگی اسف باری است که ما اینجا داریم و در کانادا. آنها آشغال به خوردمان می دهند. این وضع تغذیه ماست. شما خودتون اینجا بودید ما فقط یه فروشگاه ارزاق عمومی در سه هزار و پانصد مایل مربع یا حدود ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ هکتار داریم.

آیا این مشکلات از سمت دولت آمریکاست؟

ما اختیاردار زندگی خودمان نیستیم. این دولت آمریکاست که سرزمین ها و زندگی ما را کنترل می کند. فقط ۲۲ خانواده مالک اکثر زمین های ما هستند، می بینی، 1100 هکتار را. فقط ۲۲ خانواده. بقیه ما همه فقیریم.

اطلاعات بیشتردر این مورد : طولانی‌ترین نسل‌کشی تاریخ چگونه در آمریکا اتفاق افتاد

منبع : فارس نیوز


۹۶/۰۱/۲۹
فتحی

امریکا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی