دریای علم وپاکی در کودکی
دریای علم وپاکی در کودکی
مبنای اعتقادی:
1- امامت چون یک منزلت الهی است ، پس همچون نبوت توسط خداوند تعیین می شود
2- امامت چون منصبی الهی است ، علم امام ازجانب خدا به او اعطا می شود
3- امامت چون با تایید و تعیین خداوندی است ، پس مقید به سن خاصی نیست
پیشوای نه ساله :
امام جواد (علیه السلام ) در هنگام شهادت پدر بزرگوارش امام رضا (علیه السلام ) نه سال داشت و شیعیان از کوچکی سن او نگرانی و تامل داشتند . علما و بزرگان شیعه پس از انجام اعمال حج به خدمت آن حضرت رسیدند و در این دیدار از کرامات و علوم سرشار و کمالاتی که از آن بزرگوار دیدند ، اقرار به امامت ایشان نمودند و زنگ شبهه و تردید از دلها زدوده شد .
طبق روایات وارده توسط مخالفین نیز درچندین مجلس متوالی هزاران مسئله از مسائل مشکل و غامض از آن دریای علوم و فضائل سئوال کردند و در تمام موارد جواب کامل شنیدند .
جوان ترین امام شهید :
امام محمد تقی الجواد (علیه السلام ) بنا بر تحمیل مامون با ام الفضل دختر او ازدواج کرد . ام الفضل نازا بود و امام (علیه السلام ) با زنی پاک به نام سمانه ازدواج کرد که امام دهم (علیه السلام ) از ایشان به دنیا آمد .
ام الفضل کینه امام را به دل گرفت . مرتب جاسوسی می کرد و خبر های خانه امام را برای مامون و بعد از او برای معتصم می برد . عمویش معتصم عباسی نتوانست وجود امام (علیه السلام ) را تحمل کند و سر انجام توطئه قتل امام جواد (علیه السلام ) به دست ام الفضل عملی شد . او زهری در انگور قرار داد و حضرت جواد (علیه السلام ) را مسموم و شهید نمود .
وقتی امام (علیه السلام ) در بستر شهادت افتاد آن زن پشیمان شد و گریه می کرد . امام جواد (علیه السلام ) به او فر مود : (( چرا گریه می کنی ؟ گریه تو سودی ندارد . سوگند به خدا به زودی به فقر و دردی گرفتار می شوی که نه در مان دارد و نه نجات می یابی ))
مدتی پس از شهادت امام (علیه السلام ) ام الفضل بیمار شد و هرچه دارایی داشت برای درمان صرف کرد ولی بهبودی نیافت و با وضع بدی از دنیا رفت .
علم بی کران امامت :
یحیی ابن اکثم قاضی بغداد بود ، او را انتخاب کردند تا در مجلسی با حضور مامون و عده ای دیگر با امام جواد (علیه السلام ) که در سن کودکی بود، مباحثه علمی نموده و او را نزد همه شکست دهد . یحیی سئوال کرد :
- چه می فرمایی در مورد کسی که در حال احرام صیدی را کشته است ؟
امام (علیه السلام ) برای اینکه نشان دهد این مسئله شاخه های زیادی دارد و هر شاخه و فرع آن جواب خاص خود را دارد فرمود : به من بگویید که
1- آن شخص در محل حرم صید را کشته یا در غیر حرم ؟
2- به مسئله علم داشته ویا جاهل بوده ؟
3- از روی عمد کشته یا از خطا و غیر عمد ؟
4- آن فرد بنده بوده یا آزاد بوده ؟
5- صغیر بوده یا کبیر بوده ؟
6- این اولین صید او بوده یا قبلا هم صید کرده ؟
7- آن فرد بر کار خود اصرار دارد یا پشیمان شده ؟
8- در شب صید نموده یا در روز ؟
9- در احرام عمره بوده یا در احرام حج ؟
10- صید او از پرندگان بوده یا از غیر پرنده؟
11- آن حیوان صغیر بوده یا کبیر بوده ؟
یحیی با شنیدن این همه فروعات و شاخه های مسئله حیران شد و هوش از سرش رفت و عجز و درماندگی از چهره اش پیدا شد ، زبانش در لکنت افتاد و در اینجا مامون به حاضران گفت حالا دانستید با چه کسی طرف هستید ؟
چند سخن گهر بار از امام تقی علیه السلام
1- لا تکن ولی الله فی العلانیه و عدوا له فی السر = در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن خدا نباش
2- ایاک والمصاحبه الشریر ، فانه کالسیف المسلول ، یحسن منظره و یقبح آثاره = بپرهیز از رفاقت با آدم بد ، زیرا که مثل شمشیر کشده است . ظاهرش زیباست ولی اثرش زشت است .
3- کفی بالمرء خیانه ان یکون امینا للخونه = در خیانتکاری انسان همین بس که برای خائنان مورد اطمینان باشد
4- الموءمن یحتاج الی ثلاث خصال : توفیق من الله ، و واعظ من نفسه ، و قبول ممن ینصححه = موءمن به سه خصلت نیاز دارد : توفیق از طرف خداوند ، و واعظ و پند دهنده ای ازدرون خودش ، و قبول از کسی که او را نصیحت می کند.
5- من اطاع هواه ، اعطی عدوه مناه = هرکس خواسته دل خود و هوای نفسش را اطاعت کند آرزوی دشمن خود را برآورده کرده