مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان
جمعه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۷

بی نیازی از انسان کامل ؟؟!!

بی نیازی از انسان کامل در کدام مرحله ؟؟

 در یادداشت قبل به این نکته اشاره شد که عالم ما ظاهر و باطنی دارد. ظاهر آن با علم و تجربه دانشمندان قابل شناخت و بررسی است . و از راه این علوم می توان قواعد و فرمول زندگی در طبیعت را به تدریج و با آزمون وخطا بدست آورد.
چنانکه دانشمندان پدیده های مختلف را در شرایط مشخص شناسایی و یا تجزیه و ترکیب نموده و مورد استفاده قرار می دهند. و انسانها به کمک علوم از نعمتهای ارزشمند طبیعت در زمین و دریا و هوا بهره مند می شوند . دستاوردهای علم در رشته های گوناگون تجربی ، تولیدی ، صنعتی ، کشاورزی ، علوم پایه و غیره حاصل تلاش انسان در همین راستا بوده ، و البته مفید و شایسته شکرگزاری است .
اما باطن این عالم  (که در وجودش هیچ تردیدی نیست ) نه با علوم عادی قابل شناخت است و نه قابل کنترل و استفاده . در میان انسانها کسانی هستند که عالم به تعلیم الهی شده اند و خدای حکیم به آنها عطا فرموده آنچه را که بشر هرگز قادر به درک آن نبود . که نمونه کامل و اتم این بزرگان حضرات معصومین (سلام الله علیهم ) می باشند . آنها با اذن الهی علاوه بر  ظاهر عالم ، هم  باطن عالم و هم قواعد و قوانین روابط و اسرار باطنی عالم را شناخته اند .  چنانکه
حضرت علی (علیه السلام ) فرمود من به راههای آسمان آشناتر از راههای زمین هستم .
و یشر تنها از طریق راهنمایی و دستگیری این بزرگان می تواند به آنچه که نیاز دارد اما هیچگاه برایش قابل حصول نیست دست یابد .
(( و علمکم ما لم تکونوا تعلمون ))

عارف و مفسر و فیلسوف بزرگ شیعه ، حضرت علامه طباطبایی با تعبیر "استاد خاص " از این پاکان و راهنمایان بی بدیل یاد می فرماید : « و اما استاد خاص آن است که بخصوصه منصوص به ارشاد و هدایت است و آن رسول خدا و خلفای خاصه حقه او هستند و سالک را در هیچ حالی از احوال از مرافقت وهمراهی استاد خاص گزیری نیست ، اگرچه به وطن مقصود رسیده باشد .» 
                                       ( از رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب )
آری انسان کامل که که معصوم و پاک از هر رجس و پلیدی است ،بر همه عوالم وجود و ظاهر و باطن و روابط و اسرارهمه موجودات عالم آگاه است، و نیاز ما و امثال ما به او هیچ پایان و حدی ندارد . یعنی در هیچ مرحله ای از مراحل پیشرفت و تکامل بی نیاز ازدستگیری و راهنمایی آن بزرگان نخواهیم بود حتی اگر سالهای طولانی عمر خود را از تعالیم و ارشاد آنها بهره مند شده باشیم .
در این باب توجه عزیزان همراه را به قضیه تاریخی برخورد یک شاگرد خوب و مطیع و با سعادت مکتب معصومین (علیهم السلام ) جلب میکنم . کسی که از میان چهارده نور پاک عصمت با هفت تن از آنان معاشرت و موانست و همنشینی داشته یعنی جابر ابن عبدالله انصاری . او که در جوانی از یاران پیامبر اکرم (ص) بود و تمام عمر خود را در ارتباط و خدمت اهلبیت ایشان گذراند ، دراواخر عمر برخوردی با حضرت امام باقر (علیه السلام ) داشت و طی گفتگویی با ایشان برایش معلوم شد که پس از این همه سال هنوز پله های بسیاری از راه تکامل را طی نکرده و در حضور امام نه می تواند اظهار وجود کند و نه به هیچ وجهی با معصوم قابل مقایسه است .
چون قصد من پرهیز از طولانی شدن مطلب است ،دوستان می توانند برای اطلاع به کتاب مسکن الفواد نوشته شهید ثانی مراجعه فرمایند . امیدوارم همه عزیزان در راه رشد و رسیدن به قله های بلند انسانیت با عنایت خدای متعال مورد توجه و لطف وجود مقدس معصومین (علیهم السلام ) قرار گیرند . محتاج دعای همه شما - التماس دعا

۸۷/۰۲/۱۳

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی