مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان
يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۸۹

خاطره ای از آقامجتبی تهرانی

 یک توصیه آیت الله آقا مجتبی تهرانی

تقی دژاکام در وبلاگ «آب و آتش» به نقل خاطره‌ای عبرت آموز از آیت‌ا... آقا مجتبی تهرانی پرداخته است. وی در این خاطره نوشته است:

خیلی سال پیش، ناگهان متوجه شدم که رفتارهای من عوض شده است. خیلی بد رفتار شده بودم، خیلی گناهانی که پیش‌تر از آن‌ها دوری می‌کردم مرتکب می‌شدم - هم زبانی و هم غیر زبانی - و کلاً متوجه شدم از آن شخص ِ یکی دو ماه پیش، بسیار فاصله گرفته ام. فکر می‌کنم آن روزها حاج آقا مجتبی جلسه نداشت؛ رفتم مسجد جامع چهلستون که ظهرها نماز می‌خواند. بعد از نماز به ایشان ماجرا را گفتم. حاج آقا پرسید: شغلت را عوض کرده‌ای؟ گفتم: نه. دیگر سؤال دوم را نپرسید. گفت: نماز اول وقتت را ترک کرده‌ای. برو رعایت کن، حل می‌شود. ناگهان یادم آمد کلاس‌های کانون زبان که همیشه ساعت یک بعد از ظهر تشکیل می‌شود، به علت تغییر ساعت رسمی کشور در دو نیمسال اول و دوم، درست مصادف شده است با اذان و نماز ظهر و عصر و من نمازم را وقتی به روزنامه می‌رسم، با دو سه ساعتی تأخیر می‌خوانم. همان طور که مسیر بازار تا روزنامه را رکاب می‌زدم، به این فکر می‌کردم که چگونه حاجی مثل یک طبیب، اول یک سؤال کرد و بعد بدون این‌که سؤال دیگری بکند، درد را تشخیص داد و نسخه را پیچید. ( نقل از هفته نامه پرتو سخن - ۱۳/۱۱/۸۹ )

۸۹/۱۱/۱۷

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی