مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۶ مطلب در دی ۱۳۸۴ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۳۸۴

غدیر عید سروری و برادری

غدیر عید سروری و برادری
علی در نگاه محمد ( صلوات الله علیهما )

1- یا علی - انا منک ، و انت منی ، روحک روحی ، و شیعتک شیعتی و اولیاوک اولیائی
2- یا علی- تو وصی و جانشین من هستی ، هر کس بر سر خلافت با تو نزاع کند ، به هیج وجه در اسلام نیست ، ومن روز قیامت دشمن او خواهم بود
3- یا علی-  تو امام بعد از من هستی و تو وزیر و یاور منی ، و تقسیم کننده بهشت و جهنم می باشی
4- یا علی- خداوند مرا برای نبوت و تو را برای امامت برگزید ، پس هرکس امامت تو را انکار کند نبوت مرا انکار کرده
5- یا علی- تو مولای هر مسلمان و امام هر مومن و پیشوای هر پرهیزکار هستی
6- یا علی- خوشا بر کسی که تو را دوست بدارد ، و وای بر کسی که تو را دشمن بدارد
7- یا علی- من دوستم با کسی که دوست تو باشد و دشمن هستم با کسی که دشمن تو باشد
8- یا علی-  شیعه تو شیعه خداست ، و یاران تو یاران خدا هستند ، و حزب تو حزب خداست و آنها رستگار هستند
9- یا علی- آنکه ولایت تو را دارد سعادتمند است ، و آنکه دشمن تو است شقی است
10- یا علی- تو و شیعیان تو قائم بر قسط هستید
11- یا علی- شیعیان تو آنهایند که در پنهان و آشکار از خدا می ترسند
12- یا علی- اعمال شیعیان تو در هر جمعه بر من عرضه می شود ، پس من از اعمال صالح آنها خوشحال می شوم واز کار های بدشان نزد خدا اسغفار می کنم (شرمنده می شوم )
13- یا علی- ذکر شیعیان تو در آسمان بیشتر از ذکر آنها در زمین است ، پس این را به آنها بشارت بده
14- یا علی-  به شیعیان و دوستانت بگو خود را از اعمالی که دشمنان آنها انجام می دهند منزه کنند . پس روز و شبی نیست که رحمت خدا بر آنها نازل نشود
15- یا علی- جانشینان بعد از من دوازده نفرند که تو اولین آنها هستی ، و آخرین آنها قائمی است که خدا به وسیله او شرق و غرب عالم را فتح می کند

 از کتاب مشارق انوار الیقین صص 88-89-90-107-108 -

 عهد اخوت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  علی علیه السلام را به عنوان برادر خود انتخاب کرد و از اعمال روز عید غدیر انجام صیغه برادری است و طی جملات زیبایی که در مفاتیح آمده انجام می شود . و در ان تعهد می کنند که دیدار و دعا و شفاعت را در حق یکدیگر فراموش نکنند
 یاد عزیزانی را که با ما این عهد را بستند و امروز خیلی جلو و بالا هستند گرامی میداریم ، به این امید که آنها هم در نزد مولا یادی از به جا ماندگان و عقب افتاده ها بکنند 


و جانبازان عزیزکه  همچون گل ها و ستاره های نورانی زندگی ما و فضای جامعه اسلامی  را نورانی و معطر کرده اند.

برای سلامتی و شفای کامل و طول عمر همه عزیزان جانباز صلوات

۰ نظر ۲۸ دی ۸۴ ، ۱۰:۲۸
فتحی
دوشنبه, ۲۶ دی ۱۳۸۴

امام هدایت - درس ولایت

تولد پیشوای هدایت هادی امت حضرت علی بن محمد الهادی ( علیه السلام ) مبارک باد
 امام هدایت ، درس ولایت

حضرت امام هادی ( علیه السلام ) پدران و اجداد گرامی خویش را با زیارت های خاصی زیارت می کرد که مشهورترین آنها  زیارت جامعه کبیره است .
این زیارت مجموعه گرانبهایی است که در بردارنده اوصاف و مقامات و فضائل و مناقب آن بزرگواران است . و برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه اطهار است . و شیعیان به این زیارت اقبال خاصی نشان می دهند . و حفظ آن و زیارت ائمه اطهار با این زیارت را خصوصا در روزهای جمعه اهمیت می دهند . علمای بزرگ عنایت و توجه خاصی به آن دارند . در مورد حضرت امام خمینی (ره ) نوشته اند تمام سالهایی که در نجف بودند هر روز صبح و در حرم امام علی  ( علیه السلام ) این زیارت را قرائت می کردند .

 زیارت جامعه کبیره یک کلاس و درس کامل بلکه اکمل از امام شناسی است . سند صحت آن به درجه قطع و یقین می رسد . شیخ طوسی در تهذیب ، شیخ صدوق در الفقیه ، و دیگران آن را نقل کرده اند و مرحوم محدث قمی با عنایت ویژه ای آن را در مفاتیح الجنان آورده است .

علامه مجلسی در باره آن گفته است : این زیارت دارای بهترین سند ، عمیق ترین مفهوم ، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معنی ، وعالی ترین شأن  است. و از جمله بهترین زیارات بشمار می رود .
زیارت جامعه کبیره از استواری ، بزرگی بیان ، و فصاحت شگفت انگیزی برخوردار است . و با الفاظ شیرین و دلنشین مزین شده است . ضمنا زیباترین تعابیر و دقیق ترین معانی و مفاهیم را بیان می کند . همه این موارد دلیل محکم و روشنی است که متن این زیارت از طرف معصوم ( علیه السلام ) صادر شده است .

سند زیارت : موسی بن عبدالله نخعی می گوید به حضرت علی بن محمد الهادی ( علیه السلام ) عرض کردم : یابن رسول الله مرا کلامی نیک ، رسا و بسیار شیوا بیاموز تا هر وقت خواستم یکی از شما را زیارت کنم آن را به زبان بیاورم .

 

حضرت  ( علیه السلام ) فرمود : چون بدرگاه رسیدى بایست و بگو شهادتین را با حال غسل و چون داخل حرم شوى و قبر را به بینى باءیست و سى مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو پس اندکى راه برو به آرام دل و آرام تن و گامها را نزدیک یکدیگر گذار پس باءیست و سى مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو پس نزدیک قبر مطهّر رو و چهل مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو تا صد تکبیر تمام شود
 (و شاید چنانکه مجلسى اوّل گفته وجه تکبیر این باشد که اکثر طباع مایلند بغُلوّ مبادا از عبارات امثال این زیارت بغُلوّ افتند یا از بزرگى حق سبحانه و  تعالى غافل شوند یا غیر اینها)
 پس بگو

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 
 سلام بر شما اى خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان و جاى فرود آمدن وحى (الهى ) . . . . 
 سلام بر جایگاههاى شناسائى خدا و مسکن هاى برکت خدا و کانهاى حکمت و فرزانگى خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و اوصیاء پیامبر خدا . . . .
پس آنکه از شما رو گرداند از دین خارج گشته و آنکه ملازم شما بود به حق رسیده و آنکه کوتاهى کرد در حق شما نابود گردید، و حق همراه شما و در میان شما خاندان و از جانب شما است و به سوى شما بازگردد و شمائید اهل حق ومعدن آن ، ومیراث نبوت  نزد شما است . . . .
 هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته و هرکس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هرکس با شما کینه توزد با خدا کینه توزى کرده و هرکه . . . . . .

 . . .  وَعادَتُکُمُ الاِْحْسانُ وَسَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ وَشَاْنُکُمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ  . . . .
 بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا وَبِمُوالاتِکُمْ  . . . . .
 فَاِنّى لَکُمْ مُطیعٌ مَنْ اَطاعَکُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللَّهَ وَمَنْ عَصاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَمَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللَّهَ وَمَنْ اَبْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ  اللَّهَ

اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاَّءَ اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الاَْخْیارِ الاَْئِمَّةِ الاَْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعاَّئى فَبِحَقِّهِمُ الَّذى اَوْجَبْتَ لَهُمْ  عَلَیْکَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ وَفى  زُمْرَةِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ اِنَّکَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ  الْوَکیلُ

متن کامل زیارت جامعه کبیره در مفاتیح الجنان هست مراجعه بفرمایید.
التماس دعا  -  عارف ۲۶-۱۰-۸۴

۰ نظر ۲۶ دی ۸۴ ، ۱۲:۵۰
فتحی
دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۴

قیامت میقات

قیامت میقات

امروز در کشور ما هشتم ذیحجه است . و در برخی نقاط زمین نهم ذیحجه . چه ترکیب زیبایی! و نیز امروز نوزدهم دی ماه است . ببین تاریخ و جغرافیا باهم دست به یکی شدند و قیامتی بر پا کرده اند ، تا من و تو ساعتی را به تماشای قیامت بنشینیم .  با من بیا ! بیا . .  نگاه کن !


آنجا را ببین ! حجاز را می گویم . روز نهم ذیحجه است  بعد از نماز ظهر و عصر. بیرون از مکه ، کنار آن کوه ، جبل الرحمه  . در آن صحرا  خیمه هایی برپاست . حسین ( علیه السلام ) از خیمه اش بیرون می آید . و خانواده و دوستانش با عشق و اشتیاق به دنبالش. در کنار کوه رو به طرف کعبه می ایستد . چه وقار و ابهتی ! اما چقدر متواضع و فروتن ! دستها را بالا می گیرد و زمزمه می کند :  الحمد لله الذی لیس لقضائه دافع . . .
نزدیک غروب است اما حسین ( علیه السلام ) همچنان در حال خواندن دعا است . ازچشمان مبارکش بی وقفه اشک می ریزد . . .

مولای همه آزادگان و جوانمردان حسین ابن علی ( علیه السلام ) دعای عرفه را می خواند و می گرید  . . . . . . اِلهى اَنَا الْفَقیرُ فى غِناىَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقیراً فى فَقْرى اِلهى اَنَا الْجاهِلُ فى عِلْمى فَکَیْفَ لا اَکُونُ جَهُولاً فى جَهْلى

***************

دل نمی کنی ؟  بیا تا صحنه دیگر را با هم نگاه کنیم
ببین ! آنجا را ! حجاز ، مکه ، هشتم ذیحجه است . همه حجاج با شوق و امید مکه را ترک می کنند . تا خود را به صحرای عرفات برسانند . شب همه باید در عرفات باشند . وقوف در عرفات را درک کنند . . . اما گروهی به صورت یک کاروان مسیر دیگری را می پیمایند . آنها از مکه خارج می شوند ولی راه آنها به طرف عرفات نیست !  این چه کاری است که می کنند ؟ مگر نمی دانند که اتمام اعمال و مناسک حج واجب است ؟  آنها باید شب را در عرفات بمانند و بعد از آن هم وقوف در مشعر و بعد منی و قربانی و  . . .
کسانی دارند می روند تا به آنها تذکر بدهند . وظیفه را به آنها یاد آوری کنند . . . . اما وقتی با آنها روبرو می شوند بیشتر تعجب می کنند !! این کاروان از آن حسین ابن علی
 ( علیه السلام ) است !!!   
-        
یابن رسول الله ! حسین جان ! شما چرا ؟؟  مگر به عرفات نمی روید ؟ چرا حج خود را نیمه تمام گذاشتید ؟ شما باید به عرفات و مشعر بروید باید در منی قربانی کنید و باید اعمال حج را کامل کنید !
-         قربانگاه می روم ولی قربانگاه من جای دیگری است . من قربانیانی  همراه خودم دارم . از قربانی شش ماهه تا سیزده ساله ، و هفتادساله !!  میقات من در کربلااست . . . . . .

*******************
حالا یکبار دیگر نگاه کن ! نوزدهم دی ماه سال پنجاه شش شمسی . ایران .  قم . ببین چه قیامتی است ! مردم فریاد می زنند . نام مراد خود را می برند : خمینی رهبر ماست . . . درود بر خمینی
آنها مصمم و با اراده قیام کرده اند تا اعلام کنند که بندگی طاغوت وشیطان را نمی پذیرند . . . . این شروع شعله ور شدن قیامی است که تا چند صباح دیگر دنیا را  به تعجب و تمکین وا می دارد . انقلابی که دنباله همان حرکت کاروان حسینی است .  . . . .

باز هم ببین ! این بار هم ایران . همان ایران که نوزدهم  دی را دیدی . خوزستان شلمچه . جبهه های نبرد با شیطان . نوزدهم دی ماه است.  سال شصت و پنج . عملیات کربلای پنج !
چه قیامتی برپاشده است ! جوانان با ایمان ، عاشق ، دلاور ، دل از دنیا شسته و به یار  دلبسته ، کربلای دیگری برپا کرده اند ! کربلای پنج . عاشقان خمینی با درس از مکتب حسینی  چه زیبا دشمن تا دندان مسلح را که از تمام دنیا حمایت می شود زمین گیر و خوار کرده اند .
آنجا را ببین ! آن سنگر تیربار ، یکی به طرف آن می رود ، تصمیم دارد شر آن تیر بار لعنتی را از یاران هم رزمش دور کند ! ببین او موفق می شود ! تیر بار خاموش شد ! سنگر منفجر شد !!! آفرین به این دلاور . . . .
 اما  چرا بر نمی خیزد . . . چرا . . بیا جلوتر ! آخ ! ببین ! این که غلام است  .  . برادرت  . . .  تیر به سینه اش خورده  . . . . . .  برادر شهیدم شهادتت مبارک !!!

حالا دیگر خودت می دانی ! راحت باش . این قیامت را دیدی ! دیگر به فکر تاریخ یا جغرافی نباش ! زمین و زمان را نادیده بگیر ! هر جا و هر زمان ! چه فرقی دارد ! همه جا کربلاست ! همه جا عرفات است . همیشه روز عرفه است ! و همیشه روز کربلای پنج است !
برو به فکر خودت باش ! در ایران یا حجاز ، روز نهم یا هشتم ! چه می دانم در عرفات یا در یک مسجد ، حسینیه ، گوشه اتاقت  هر جا شده یگ گوشه ای را اختیار کن ! ببین دلها را چه اشتیاقی برای مناجات با خدا دارند ! ببین جوانها را ! ببین عرفات را ! دعای عرفه را بخوان !
می خواهی چه کنی ؟؟؟  یک کاری بکن !     ۱۹-۱۰-۸۴

۰ نظر ۱۹ دی ۸۴ ، ۱۲:۴۸
فتحی
شنبه, ۱۷ دی ۱۳۸۴

سلام بر شکافنده علم

سلام بر گسترش دهنده علم اولین و آخرین

روز هفتم ذی الحجه سال 114 قمری پنجمین امام معصوم شیعیان و جانشین برحق رسول الله حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام ) به شهادت رسید . این مصیبت بزرگ را به همه دوستداران و پیروان اهلبیت ( علیهم السلام ) خصوصا حجت خدا مهدی فاطمه ( علیه السلام ) تسلیت عرض می کنیم .
آن حضرت در اول ماه رجب سال 57 قمری به دنیا آمد . پدر بزرگوارش امام سجاد ( علیه السلام ) و مادرش فاطمه دختر امام مجتبی ( علیه السلام ) بود . لذا  ایشان هم از طرف پدر و هم از مادر علوی بود .
در چهار سالگی در کربلا حضور داشت و شاهد همه حوادث عاشورا بود . و با همان سن کم مصائب کربلا و اسارت را تحمل کرد و یکی از راویان کربلا می باشد .   بیشتر دوران امامتش مصادف با حکومت هشام ابن عبدالملک ظالم و ستگر اموی بود . که امام ( علیه السلام ) را شدیدا تحت نظر و سانسور قرار می داد.
 به سبب ضعف و آغاز افول حکومت اموی فرصتی پیش آمد که امام ( علیه السلام ) توانست حوزه تدریس و تعلیم تشکیل دهد و معارف ناب اسلام محمدی را به مردم بیاموزد .

آن حضرت را باقر لقب دادند چون علوم اولین وآخرین را شکافت و ظاهر ساخت . و دلش دریای پهناور و چشمه جوشان علم و دانش بود . 
جابر ابن عبدالله انصاری که از اصحاب رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم) بود نقل کرده که پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم) به من فرمود : (( ای جابرتو زنده می مانی تا پسرم محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب را ، که در تورات به باقر معروف است ملاقات می کنی . پس چون او را دیدی از جانب من به او سلام برسان ))
بیشترین احادیث و روایات که شیعیان در علوم دینی و تفسیر قرآن و آداب و احکام استفاده می کنند از حضرت باقر ( علیه السلام ) و فرزندش حضرت صادق ( علیه السلام ) می باشد .

جلوه هایی نورانی از باقر العلوم:
1- کمال ، و تمام کمال : تفقه و بصیرت یافتن در دین ، صبر در مصیبت و دشواری ها ، و اندازه نگهداشتن در معیشت است .
2- سه چیز از مکارم دنیا و آخرت است : کسی را که بر تو ستم کرده عفو کنی ، آنکه از تو پیوند قطع کرده با او متصل شوی ، وبا کسی که از روی نادانی به تو ستم کرده حلم بورزی.
3- عالمی که مردم از او بهره ببرند از هفتاد هزار عابد برتر است .
4- چهار چیز از گنج های نکو کاری است : کتمان حاجت ،کتمان صدقه ، کتمان درد ، و کتمان مصیبت .
5- حیا و ایمان در یک ریسمان مقرون همند، و هرگاه یکی از آنها برود دیگری هم به دنبالش خواهد رفت .

یا وجیها عندالله ، اشفع لنا عندالله

ای دومین محمد و ای پنجمین امام 
از خلق و از خدای تعالی تو را سلام
چشم و چراغ فاطمه خورشید هفت نور
روح روان احمد و فرزند چار امام

صف تو را نگفته خدا جز به افتخار
نام تو را نبرده نبی جز به احترام
حکم خدا به همت تو گشته پایدار
دین نبی به دانش تو مانده مستدام

با آن همه جلال و مقامی که داشتی
دیدی ستم زخصم ستمگر علی الدوام
گه دید چشم پاک تو بیداد از یزید
گاهی شنید گوش تو دشنام از هشام

گاهی به دشت کرببلا بوده ای اسیر
گاهی به کوفه بر تو ستم شد گهی به شام
گه کف زدند اهل ستم پیش رویتان
گه سنگ ریختند به سرهایتان زبام

داریم حاجتی که زلطف و عنایتت
بر قبر بی چراغ تو گوئیم ما سلام
(( میثم )
)

۰ نظر ۱۷ دی ۸۴ ، ۲۲:۴۶
فتحی
يكشنبه, ۱۱ دی ۱۳۸۴

دریای علم وپاکی‎ ‎در کودکی

دریای علم وپاکی در کودکی

مبنای اعتقادی:
1-   امامت چون یک منزلت الهی است ، پس همچون نبوت توسط خداوند تعیین می شود
2-
    امامت چون منصبی الهی است ، علم امام ازجانب خدا به او اعطا می شود
3-
     امامت چون با تایید و تعیین خداوندی است ، پس مقید به سن خاصی نیست

پیشوای نه ساله :
امام جواد (علیه السلام ) در هنگام شهادت پدر بزرگوارش امام رضا  (علیه السلام ) نه سال داشت و شیعیان از کوچکی سن او نگرانی و تامل داشتند . علما و بزرگان شیعه پس از انجام اعمال حج به خدمت آن حضرت رسیدند و در این دیدار از کرامات و علوم سرشار و کمالاتی که از آن بزرگوار دیدند ، اقرار به امامت ایشان نمودند و زنگ شبهه و تردید از دلها زدوده شد .
طبق روایات وارده توسط مخالفین نیز  درچندین مجلس متوالی هزاران مسئله از مسائل مشکل و غامض از آن دریای علوم و فضائل سئوال کردند و در تمام موارد جواب کامل شنیدند .

جوان ترین امام شهید :
امام محمد تقی الجواد  (علیه السلام ) بنا بر تحمیل مامون با ام الفضل دختر او ازدواج کرد . ام الفضل نازا بود و امام  (علیه السلام ) با زنی پاک به نام سمانه ازدواج کرد که امام دهم  (علیه السلام ) از ایشان به دنیا آمد .
ام الفضل کینه امام را به دل گرفت . مرتب جاسوسی می کرد و خبر های خانه امام را برای مامون و بعد از او برای معتصم می برد . عمویش معتصم عباسی نتوانست وجود امام  (علیه السلام ) را تحمل کند و سر انجام توطئه قتل امام جواد  (علیه السلام ) به دست ام الفضل عملی شد .  او زهری در انگور قرار داد و حضرت جواد  (علیه السلام ) را  مسموم و شهید نمود .
وقتی امام  (علیه السلام ) در بستر شهادت افتاد آن زن پشیمان شد و گریه می کرد . امام جواد  (علیه السلام ) به او فر مود : (( چرا گریه می کنی ؟ گریه تو سودی ندارد . سوگند به خدا به زودی به فقر و دردی گرفتار می شوی که نه در مان دارد و نه نجات می یابی ))

مدتی پس از شهادت امام  (علیه السلام ) ام الفضل بیمار شد و هرچه دارایی داشت برای درمان صرف کرد ولی بهبودی نیافت و با وضع بدی از دنیا رفت .

علم بی کران امامت :
  
یحیی ابن اکثم قاضی بغداد بود ، او را انتخاب کردند تا در مجلسی با حضور مامون و عده ای دیگر با امام جواد  (علیه السلام ) که در سن کودکی بود، مباحثه علمی نموده و او را نزد همه شکست دهد . یحیی سئوال کرد :
-       
چه می فرمایی در مورد کسی که در حال احرام صیدی را کشته است ؟
امام  (علیه السلام ) برای اینکه نشان
دهد این مسئله شاخه های زیادی دارد و هر شاخه و فرع آن جواب خاص خود را دارد فرمود : به من بگویید که
 
1- آن شخص در محل حرم صید را کشته  یا در غیر حرم ؟

2-    به مسئله علم داشته ویا جاهل بوده ؟
3-
    از روی عمد کشته یا از خطا و غیر عمد ؟
4-
   آن فرد بنده بوده یا آزاد بوده ؟
5-
   صغیر بوده یا کبیر بوده ؟
6-
    این اولین صید او بوده یا قبلا هم صید کرده ؟
7-
     آن فرد بر کار خود اصرار دارد یا پشیمان شده ؟
8-
    در شب صید نموده یا در روز ؟
9-
    در احرام عمره بوده یا در احرام حج ؟
10-
  صید او از پرندگان بوده یا از غیر پرنده؟
11-
آن حیوان صغیر بوده یا کبیر بوده ؟

یحیی با شنیدن این همه فروعات و شاخه های مسئله حیران شد و هوش از سرش رفت و عجز و درماندگی از چهره اش پیدا شد ، زبانش در لکنت افتاد و در اینجا مامون به حاضران گفت حالا دانستید با چه کسی طرف هستید ؟

چند سخن گهر بار از امام تقی علیه السلام

1-    لا تکن ولی الله فی العلانیه و عدوا  له فی السر = در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن خدا نباش
2-    ایاک والمصاحبه الشریر ، فانه کالسیف المسلول ، یحسن منظره و یقبح آثاره = بپرهیز از رفاقت با آدم بد ، زیرا که مثل شمشیر کشده است . ظاهرش زیباست ولی اثرش زشت است .
3-  کفی بالمرء خیانه ان یکون امینا للخونه = در خیانتکاری انسان همین بس که برای خائنان مورد اطمینان باشد
4-  الموءمن یحتاج الی ثلاث خصال : توفیق من الله ، و واعظ من نفسه ، و قبول ممن ینصححه = موءمن به سه خصلت نیاز دارد : توفیق از طرف خداوند ، و واعظ و پند دهنده ای ازدرون خودش ، و قبول از کسی که او را نصیحت می کند.
5-  من اطاع هواه ، اعطی عدوه مناه = هرکس خواسته دل خود و هوای نفسش را اطاعت کند آرزوی دشمن خود را برآورده کرده

۰ نظر ۱۱ دی ۸۴ ، ۱۲:۱۹
فتحی
سه شنبه, ۶ دی ۱۳۸۴

حسرت دیدار

در حسرت دیدار

دلم هوایی شده بود . میل کعبه داشت ، راهم نمی دادند . که تو در برون چه کردی؟؟؟ . . . .

 به جملاتی از الهی نامه برخوردم خیلی بیشتر از ظرفیت من بود ، به شما تقدیم می کنم :

منتخب از الهی نامه استاد حسن زاده آملی:

الهى! خانه کجا و صاحب خانه کجا؟
 طائف آن کجا و عارف این کجا؟

آن سفر جسمانى است و این روحانى؛
 آن براى دولتمند است و این براى درویش؛

 آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را؛
 آن ترک مال کند و این ترک جان؛

 سفر آن در ماه مخصوص است و این راه همه ماه؛
 و آن را یک بار است و این را همه عمر؛
 آن سفر آفاق کند و این سفر انفس، راه آن را پایان است و این را نهایت نبود؛
 آن مى ‏رود که
برگردد و این مى رود که از او نام و نشانى نباشد؛

 آن فرش پیماید و این عرش؛
 آن مُحرم مى ‏شود و این مَحرم؛
 آن لباس احرام مى‏پوشد و این از خود عارى مى شود؛
آن لبیک مى گوید و این لبیک مى شنود؛

آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصى بگذرد؛
 آن استلام حجر کند و این اشتقاق قمر؛
آن را کوه صفاست و این را روح صفا؛
 سعى آن چند مرّه بین صفا و مروه است و سعى این، یک مرّه در کشور هستى؛

 آن هروله مى کند و این پرواز؛
 آن مقام ابراهیم طلب کند و این مقام ابراهیم؛
 آن آب زمزم نوشد او این آب حیات؛
 آن عرفات بیند و این عرصات؛

 آن را یک روز وقوف است و این را همه روز؛
 آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر؛
 آن رمى جمرات کند و این رجم
همزات؛
آن حلق رأس کند و این ترک سر؛

آن را «لافسوق و لاجدال فى الحج» است و این را « فى العُمر»؛
 آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین؛
 لاجرم آن حاجى شود و این ناجى؛
 خنک آن حاجى که ناجى است؛

 الهى توانگران را به دیدن خانه خوانده اى و درویشان را به دیدار خداوندِخانه؛
 آنان سنگ و گل دارند و اینان جان ودل؛
 آنان سرگرم درصورتندو اینان ‏محو در معنا؛
 خوشا آن توانگرى که درویش است.

الهى! تن به سوى کعبه داشتن چه سودى دهد آن را که دل به سوى خداوند کعبه ندارد؟

۰ نظر ۰۶ دی ۸۴ ، ۲۱:۱۸
فتحی