مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۴ مطلب با موضوع «امام مجتبی (ع)» ثبت شده است

سه شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۴

زندگی امام مجتبی علیه السلام

نگاهی به زندگی امام حسن علیه السلام

 ولادت

 در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری، اولین فرزند علی علیه‌السلام و فاطمه سلام الله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.

تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید چون علی برای تو همانند هارون برای موسی است، نام فرزندش را نام فرزند حضرت هارون علیه السلام یعنی شبّر قرار ده!

رسول خدا فرمود:  زبان من عربی است و شبّر، عبری است.

جبرئیل گفت:  شبّر در زبان عرب به معنای« حسن» است.

۰ نظر ۰۹ تیر ۹۴ ، ۲۳:۴۳
فتحی

ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام (کریم اهل بیت ) بر همه شیعیان
و برشما مهمانان عزیز مهر خوبان مبارک باد

 

 

خوش نسیمی می وزد از کوی عشق

مژده می آید ز فیض روی عشق

بر علی داده خدا دردانه ای

شد مشید پرچم اردوی عشق

شکر لله فاطمه مادر شده

بیت احمد جنت مینوی عشق

آمده تاویل کوثر آشکار

حضرت زهرا شده بانوی عشق

۰ نظر ۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۵
فتحی
سه شنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۰

صلح قیام آفرین امام حسن(ع)

میلاد حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام ) را به همه شیعیان و دوستداران آن حضرت تبریک می گویم. مطلب زیر خلاصه شده از صفحات(82 تا 108) کتاب سیری در سیره ائمه اطهار، استاد شهید مطهری است و تقدیم شما می گردد.

بـه طور کلى صلح  براى امام و پـیـشـواى مـسلمین، در یک شرایط خاصى جایز است ـ و احیانا لازم و واجب است ـ که قرارداد صـلح امـضا کند. حال باید دید که چه شرایطى بود که امام حسن در آن شرایط، صلح کرد و در واقع مجبور شد که صلح کند، و با شرایط زمان امـام حـسـیـن چـه تـفـاوتى داشت که امام حسین حاضر نشد صلح کند.

1- مسند خلافت
اولیـن تـفـاوت ایـن اسـت که امام حسن علیه السلام در مسند خلافت بود، و معاویه معترض در مقابل ایشان ، ولی امام حسین در مسند خلافت نبود بلکه معترض بود در مقابل یزید.

امـام حـسـن عـلیـه السـلام بـعد از امیرالمؤ منین علیه السلام در مسند خلافت قرار مى گیرد. مـعـاویـه هـم حرکت مى کند براى فتح عراق ، در اینجا وضع امام حسن یک وضع خاصى است ، یعنى خلیفه مسلمین است که یک نیروى طاغى و یاغى علیه او قیام کرده است . کشته شدن امام حسن در این وضع یعنى کشته شدن خلیفه مسلمین و شکست مرکز خلافت . مقاومت امام حسن تا سـرحـد کـشـتـه شـدن نـظیر مقاومت عثمان بود در زمان خودش نه نظیر مقاومت امام حسین علیه السلام .
ولی امـام حـسـین یک معترض بود در مقابل حکومت موجود، اگر کشته مـى شـد کشته شدنش ‍ افتخارآمیز بود. اعـتـراض کـرد و روى حرف خودش هـم آن قـدر پـافشارى کرد تا کشته شد. این بود که قیامش ‍ یک قیام افتخارآمیز و مردانه تلقى مى شد و تلقى هم شد.
امام حسن وضعش از این نظر درست معکوس وضع امام حسین است. و اگر کشته مى شد خلیفه مسلمین در مـسـنـد خـلافـت کـشـتـه شـده بود. امـیـرالمـؤ مـنـیـن علیه السلام هم در وقـتـى کـه شـورشـیـان در مقابل عـثـمـان شـورش ‍ مـى کنند ، فوق العاده کوشش دارد که خواسته هاى آنها انجام شود نه این که عثمان کشته شود. (این در نهج البلاغه هست) از طـرف دیـگـر، امـیـرالمـؤ مـنـین نمى خواست به شورشیان بگوید: کار نداشته باشید، حـرفـهـاى حق خودتان را نگوئید ، اما این را هم نمى خواست که عثمان در مسند خلافت کشته شود.

2- بى نتیجه بودن جنگ . . . . . .

برای مطالعه کامل  مواد صلحنامه ،ادامه مطلب را بخوانید

۰ نظر ۲۵ مرداد ۹۰ ، ۱۶:۳۰
فتحی
دوشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۸۴

تولد کریم اهلبیت

تولد کریم اهلبیت

امام سجّاد زین العابدین  ( (علیه السلام ))مى فرماید:
چون حضرت فاطمه زهراء علیها السلام اوّلین نوزاد خود را به دنیا آورد، از همسرش امام علىّ  ( (علیه السلام ))درخواست نمود تا نامى مناسب براى نوزادشان انتخاب نماید.
امام علىّ  ( (علیه السلام ))فرمود: من در این امر هرگز بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله) سبقت نخواهم گرفت
.
هنگامى که حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) وارد منزل شد، قنداقه نوزاد را تحویل حضرتش دادند
.
. . . .ایشان  به امام علىّ  ( (علیه السلام ))خطاب کرد، و فرمود: آیا اسمى برایش تعیین کرده اید؟

حضرت على  ( (علیه السلام ))اظهار داشت : یا رسول اللّه ! ما بر شما سبقت نخواهیم گرفت ، و حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) فرمود: و من نیز بر پروردگارم سبقت نمى گیرم .
در همین بین خداوند متعال توسّط جبرئیل  ( (علیه السلام ))وحى فرستاد: اى محمّد! چون علىّ بن ابى طالب براى تو همانند هارون براى موسى است ؛ پس اسم این نوزاد را همنام فرزند هارون قرار ده
.
حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) پرسید: فرزند هارون چه نام داشته است ؟

جبرئیل  ( (علیه السلام ))پاسخ داد : شُبَّر.
حضرت رسول اظهار داشت : زبان من عربى است و زبان هارون عِبْرى بوده است ، جبرئیل پاسخ داد، نام او را حسن بگذارید
.
و آن گاه رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در گوش راست نوزاد اذان ؛ و در گوش چپ اقامه گفت و سپس فرمود: خداوندا! این نوزاد را از تمام آفات و شرور شیطان رجیم در پناه تو قرار مى دهم

*************************************

1-  مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ
ترجمه : هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.

2-  وَ إ نّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
ترجمه : همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بیت رسول اللّه (صلى الله علیه و آله) ) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - مى شود، همان طورى که وزش باد، برگ درختان را مى ریزد

3-  مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إ مّا مُعَجَّلةٌ وَإ مّا مُؤ جَلَّةٌ.
ترجمه : کسى که قرآن را - با دقّت - قرائت نماید، در پایان آن - اگر مصلحت باشد - دعایش سریع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آینده مستجاب مى گردد

4- مَنْ أ کْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ اءطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَةِ فى نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَةٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إ فادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.
ترجمه : هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه مى یابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند دیگران را هدایت نماید.

5-  مَنْ عَرَفَ اللّهَ اءحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.
ترجمه : هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسى که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد
.
6-  هَلاکُ الْمَرْءِ فى ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ،، وَبِهِ لُعِنَ إ بْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ

ترجمه :هلاکت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است : تکبّر، حرص ، حسد.
تکبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر شیطان - با آن همه عبادت ملعون گردید
.
حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است ، همان طورى که حضرت آدم  ( (علیه السلام ))به وسیله آن از بهشت خارج شد
.
حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

7-  بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اءرْبَعُ اءصابِع ، ما رَاءَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِاءُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیرا
ترجمه : بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است ، آنچه که را با چشم خود ببینى حقّ است ؛ و آنچه را شنیدى یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.   

 از سایت غدیر

۰ نظر ۲۵ مهر ۸۴ ، ۲۱:۳۷
فتحی