مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۱۸ مطلب با موضوع «احادیث معصومین(ع)» ثبت شده است

شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۷

علم اهل بیت

علم اهل بیت

در این متن به علم اهل بیت با موضوع مقامات اهل بیت(علیه السلام) پرداخته شده است.



قلب نبی اکرم، جایگاه معارف و حقایق

علم، نورانیتی است که خدای متعال به بنده اش، برای بندگی کردن عطا کرده است. اگر کسی بندگی می کند، به واسطه انوار و معارفی است که خدای متعال، به قلب او بخشیده است.

اصل این علوم و حقایقی که اسرار عبادت و بندگی هستند، به وجود مقدس نبی اکرم (ص) اهل بیت عصمت و طهارت (ع) عطا شده که بنده خدا هستند و از انوار معارف آن ها، معصومین است. حتی اگر ملائکه مقرب نیز خدا را عبادت کنند، عبادت آن ها از انوار معرفت و علوم نبی اکرم (ص) است که به آنان عنایت شده است. آن ها به واسطه این انوار، خدا را عبادت می کنند.

انوار الهی و چراغ دانی که همه انوار معارف و حقایق در او برافروخته شده، قلب مقدس نبی اکرم (ص) است که در روایات ما این مشکات به این قلب نورانی تفسیر شده است. هم چنین منظور از چراغی که در اوست، معارف و حقیقت نبوت کامله ای است که به حضرت عنایت شده است. بنابراین، همگی باید معارف را از این آستان رفیع دریافت کنند.

معارف به میزان تحمل و ظرفیتی که انسان ها دارند، به آن ها عطا می شود. این مقدار، تنها مرتبه ای از معارفی است که به اولیای معصوم عطا شده، چرا که مراتب اعلای آن مختص به آن هاست و هیچ کس توان تحمل و درک آن مراتب را ندارد. در روایات، این مطلب با تعابیر مختلف بیان شده است. از جمله این که فرمودند: علم ما سنگین است و کسی نمی تواند بر این علم مجهز و مسلط شود. [1]
۱ نظر ۲۸ مهر ۹۷ ، ۱۰:۳۵
فتحی

برتری حضرت محـمـد صلی الله علیه و آله بر همه انبیاء

************************

عن معمربن راشد قال: سمعت أبا عبدالله الصادق (علیه السلام) یقول:

 أتی یهودی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقام بین یدیه یحد النظر الیه

 فقال: یا یهودی ما حاجتک؟
 قال: أنت أفضل ام موسی بن عمران النبی الذی کلمه الله و أنزل علیه التوراه و العصا و فلق له البحر و الظله بالغمام؟
فقال له النبی (صلی الله علیه و آله و سلم): انه یکره للعبد أن یزکیی نفسه و لکنی اقول:

* أن آدم (علیه السلام) لما اصاب الخطیئه کانت توبته أن قال: اللهم انی أسألک بحق محـمـد و آل محـمـد لما غفرت لی فغفره الله له.
* و ان نوحا لما رکب فی السفینه و خاف الغرق قال: اللهم انی اسألک بحق محـمـد و آل محـمـد لما أنجیتنی من الغرق، فنجاه الله عنه.
* و ان ابراهیم (علیه السلام) لما القی فی النار قال: اللهم انی اسألک بحق محـمـد و آل محـمـد لما أنجیتنی منها، فجعلها الله علیه برداً و سلاماً.
* و ان موسی لما ألقی عصاه و أوجس فی نفسه خیفه قال: اللهم انی أسألک بحق محـمـد و آل محـمـد لما آمنتنی فقال الله جل جلاله: لا تخف انک أنت الأعلی، یا یهودی ان موسی لو أدرکنی ثم لم یؤمن بی و بنبوتی ما نفعه ایمانه شیئاً و لا نفعته النبوه،
* یا یهودی و من ذریتی المهدی اذا خرج نزل عیسی بن مریم (علیه السلام) لنصرته فقدمه و صلی خلفه.
 بحارالانوار، ج 26، ص 319.

*******

معمربن راشد می گوید: از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم می فرمود:

مردی یهودی خدمت پیامبر (علیه السلام) رسید و در مقابل حضرت ایستاد و به ایشان خیره شد،
 حضرت فرمود: ای یهودی درخواست تو چیست؟

۰ نظر ۱۵ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۸
فتحی
جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶

شما را دعوت کرده اند

متن خطبه شعبانیه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله )


شما را دعوت کرده اند


پیامبراکرم ص در واپسین روزهای ماه شعبان خطبه ای درفضیلت ماه مبارک رمضان ایراد کردند و به خصوصیات این ماه اشاره کردند.متن و ترجمه این خطبه را از کتاب وسائل الشیعه مرورمی کنیم:

عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.
ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است.
ماهی که نزد خدا، بهترین ماههاست و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتهاست.
هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ.
ماهی که در آن شما را به مهمانی خدا دعوت کرده اند و شما در آن از اهل کرامت خدا شده اید. نفسهای شما در آن ثواب تسبیح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت.
اعمال شما در آن پذیرفته است و دعاهای شما مستجاب، پس، از پروردگار خویش با نیت های راستین و دلهای پاک، بخواهید که توفیق روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنایت فرماید.

ادامه مطلب


۱ نظر ۰۵ خرداد ۹۶ ، ۱۹:۱۲
فتحی
چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۵

سه دلیل‏ برای زندگی

سه دلیل‏ برای زندگی

پیغمبر عزیز صلى الله علیه و آله دوستى داشتند، یک نفر به او گفت: آیا به زندگى علاقه دارى؟

گفت: آرى. گفت: براى چه؟ گفت: براى سه کار 
1- عبادت شب، وقتى که همه خواب هستند، من بیدار باشم.  نه این که همه شب را بیدار باشى، چون این را اجازه نمی ‏دهند، همان طور که خدا به پیغمبر صلى الله علیه و آله نیز اجازه نداد:
 
«قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا» 

دو سوم شب را بخواب، و کمى از شب را بیدار باش.

گفت: زندگى را می خواهم، اما براى عبادت در شب. چقدر قرآن از شب تعریف کرده است. همه واقعیات عظیم معنوى در شب اتفاق افتاده است.

۰ نظر ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۱۰
فتحی
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵

شرط لازم برای مغفرت حق

شرط لازم برای مغفرت حق

یکی از جلوه های رحمت بیکرانه خدای متعال، مغفرت او است. از اسماء او غفور، غفار، تواب، غافر الذنب وخیر الغافرین است که خداوند صد وده بار در قرآن به این اوصاف، توصیف گردیده است. ولی برخورداری از مغفرت خداوند متعال، شرائطی دارد که : مهمترین آنها شرط ایمان است

 )یا قَوْمَنا أَجِیبُوا داعِیَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ یَغْفِرْ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَیُجِرْکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍای قوم ما، دعوت پیامبر را اجابت کرده، به او ایمان آورید تا خداوند، گناهان شما را ببخشاید وشما را از عذاب دردناک پناه دهد.(23) بدین جهت کسانی که از ایمان بهره ندارند، از این رحمت واسعه الهی بی بهره اند،

۱ نظر ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۲:۱۵
فتحی
دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵

ویژگی های روزه دار واقعی

 روزه دار واقعی از نظر حضرت امام صادق علیه السلام

مولاى ما حضرت صادق علیه السّلام وصیت فرموده که:

1)    هرگاه روزه هستى باید گوش و چشم و پوست و همه اعضاى تو روزه باشند، یعنى از انجام محرّمات بلکه مکروهات دورى کنند

2)    و نیر فرمود: گاه روزه تو نباید همانند روز افطار تو باشد،

3)     و همچنین فرمود: روزه نه همین خوددارى از خوردن و آشامیدن تنهاست،

4)    بلکه باید در هنگام روزه، زبان خود را از دروغ نگاه دارید،

5)    و دیده هاى خود را از حرام بپوشانید

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۲
فتحی
يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵

صفحه ای از چهل حدیث

صفحه ای از چهل حدیث

. . . . ما بیچاره ها که از مشاهدات و تجلیات به کلی محرومیم از ایمان به این معانی هم، که خود یک درجه از کمال نفسانی است و ممکن است ما را به جایی برساند، دوریم. از مرتبه علم که شاید بذر مشاهدات شود، نیز فرار می کنیم، و چشم و گوش خود را به کلی می بندیم و پنبه غفلت در گوش ها می گذاریم که مبادا حرف حق در آن وارد شود. 
اگر یکی از حقایق را از لسان عارف شوریده یا سالک دلسوخته یا حکیم متألهی بشنویم، چون سامعه ما تاب شنیدن آن ندارد و حب نفس مانع شود که به قصور خود حمل کنیم، فوراً او را مورد همه طور لعن و طعن و تکفیر و تفسیقی قرار می دهیم و از هیچ غیبت و تهمتی نسبت به او فروگذار نمی کنیم.

۰ نظر ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۴۱
فتحی
چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴

رفتارشایسته روزه داری

رفتارشایسته روزه داری

مولاى ما حضرت صادق علیه السّلام وصیت فرموده که: هرگاه روزه هستى باید گوش و چشم و پوست و همه اعضاى تو روزه باشند، یعنى از انجام محرّمات بلکه مکروهات دورى کنند.

و نیر فرمود: گاه روزه تو نباید همانند روز افطار تو باشد.
و همچنین فرمود: روزه به همین خوددارى از خوردن و آشامیدن تنها نیست، بلکه باید در هنگام روزه، زبان خود را از دروغ نگاه دارید، و دیده‏ هاى خود را از حرام بپوشانید و با یکدیگر نزاع نکنید، و بر هم حسد نورزید، و غیبت و گفتگوى بى ‏منطق ننمایید، و سوگند دروغ بلکه حتى سوگند راست به زبان نیاورید

۱ نظر ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۰۵:۴۰
فتحی

نصایحی زیبا از پیامبراسلام(صلی الله علیه و آله)به ابوذر غفاری

عقیق: آنچه در این نوشتار می آید نصیحت های پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله ـ به ابوذر غفاری است. این حدیث در کتاب «مکارم الاخلاق» اثر رضی الدین، حسن بن فضل طبرسی، از علمای قرن ششم هجری، فرزند امین الإسلام طبرسی(صاحب تفسیر مجمع البیان) آمده است.

ایشان این حدیث را از پدرشان با ذکر سلسه سند ذکر می نماید؛[1] سپس این حدیث در کتاب« تنبیه الخواطر و نزهة النواظر» معروف به« مجموعه ورّام» نوشته ورام بن ابی فراس مالکی اشتری (متوفای 605 هجری) آمده است. [2] مرحوم مجلسی نیز این حدیث را به نقل از کتاب«مکارم الاخلاق» در جلد 74 بحار الانوار آورده است. ایشان پس از نقل این روایت، سندهای دیگری را ذکر می نمایند.[3] این روایت از طریق ابو أسود دؤلی نقل شده است.



ابوذر گفت: روزی در مسجد، خدمت رسول گرامی رسیدم.در مسجد، جز پیامبر اسلام و علی ـ علیهما و آلهما السلام ـ کسی دیگر نبود. خلوت مسجد را مغتنم شمردم و پیش رسول اللّه رفته، گفتم:«ای رسول خدا!پدر و مادرم فدایت. .. مرا وصیت و سفارشی کن، تا خداوند مرا به خاطر آن سود دهد.»

فرمود: چه خوب، ای ابوذر! تو از مایی.تو از خانواده مایی، و تو را سفارش می کنم که آن را خوب فراگیری، وصیت و توصیه ای که در بردارنده تمام راه ها و روش های خیر و خوبی است. اگر آن را بیاموزی و پاسدارش باشی به منزله دو بالی خواهد بود که تو را در پرواز مدد کند.

۰۳ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۲۸
فتحی
سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۳

آغاز ماه ربیع

آیا خبر فرا رسیدن ماه ربیع و پایان ماه صفر مژده بهشت دارد؟!؟

با اتمام ماه صفر و فرا رسیدن ماه ربیع الاول پیامک هایی بر روی صفحه تلفن های همراه و یا بعضا در محافل دیگر به چشم می خورد که "پیامبر(ص)فرمود: هرکس پایان ماه صفر را به من خبر دهد بهشت بر او واجب می شود."

اما آیا واقعا چنین است؟! واجب شدن بهشت فقط با رساندن خبر اتمام ماه صفر؟!!!!

اصل حدیث از این قرار است که :

از ابن عباس نقل شده که گفت : روزی پیامبر (ص) به همراه تعدادی از اصحابشان در مسجد قبا نشسته بودند ، رسول خدا (ص) فرمود : "اولین کسی که بر شما وارد می شود مردی از اهالی بهشت است"...برخی از اصحاب تا این سخن را شنیدند ، برخواسته و از مسجد خارج شدند تا دوباره وارد شده و اولین کسی باشند که بهشت بر او واجب می شود.پیامبر (ص) متوجه موضوع شدند و به بقیه اصحاب که نزد ایشان بودند فرمودند : "اکنون جماعتی در حال سبقت گرفتن از یکدیگر ، بر شما وارد می شوند (ولی از میان آنها) کسی که پایان ماه آذار (از ماه های رومی معادل خرداد ماه و درآن زمان معادل صفر) را بر من بشارت دهد ، اهل بهشت است." آن جماعت برگشتند و وارد شدند و ابوذر (ع) نیز همراهشان بود. پیامبر به آن ها فرمود : ما در کدامیک از ماه های رومی هستیم؟ ابوذر گفت:"یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است ." پیامبر فرمود : "ای اباذر! من این مساله را می دانستم ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهالی بهشتی، و چطور اینگونه نباشد در حالی که تو بعد از من به دلیل محبتت به اهل بیتم ، از حرم من تبعید می شوی ، تنها زندگی می کنی و تنها می میری و قومی که امر کفن و دفن تو را انجام دهند به واسطه تو خوشبخت می شوند . آن ها دوستان من در بهشتی هستند که به پرهیزکاران وعده داده شده است..."

تنها روایت برای خبر پایان ماه صفر همین روایت است که در کتب علل الشرایع مرحوم صدوق(جلد اول - صفحه 175) و روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه اثر مرحوم محمد تقی مجلسی(جلد 13 - صفحه 3) بیان شده است....

با مقایسه اصل حدیث با آنچه که امروزه در بین عوام رواج دارد و به گوش می رسد می توان به عمق فاجعه که همان تحریف در دین و احادیث معصومین(علیهم السلام) است ( که البته بعضا از روی جهل و ندانستن هم هست) پی برد...

نتیجه : یعنی اصلا پیامبر نمی خواستند بگن که هر کس مژده ماه ربیع رو بده من مژده بهشت رو به او میدم بلکه می خواستن از بین جمعیت یه علامت بدهند که با این علامت(خبررسیدن ربیع) شخص ابوذر مشخص بشه نه اینکه خبر دادن ربیع موجب بهشتی شدن باشه.

 

پس روایتی که به این مضمون ("پیامبر(ص)فرمود: هرکس پایان ماه صفر را به من خبر دهد بهشت بر او واجب می شود.") پخش شده معتبر نیست.

منبع – سایت علمی نخبگان جوان

۰۲ دی ۹۳ ، ۲۳:۳۵
فتحی
پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳

40 حدیث امام رضا (ع)

چهل حدیث گهر بار از حضرت امام رضا علیه السلام :

 

 

{روز بیست‏ وسوم ذیقعده : سال دویست ‏وسه به قولى شهادت حضرت رضا علیه السّلام واقع شده و زیارت آن حضرت از نزدیک و دور مستحبّ است.

 

 

سیّد ابن طاووس در کتاب « اقبال» گفت که در بعضى از کتابهاى علماى شیعه غیر عرب‏(رضوان اللّه علیهم) دیدم که مستحبّ است مولایمان حضرت رضا(درود خدا بر او) در روز بیست‏ وسوم از ماه ذى القعده از نزدیک و دور زیارت شود،به بعضى از زیارتهاى معروف، یا به آنچه که همانند زیارت باشد از روایاتى که در این باب رسیده است.} نقل از مفاتیح الجنان.

 

 

علاقمندان و دوستداران آن حضرت سعی دارند در این روز خود را به مشهد مقدس برسانند و فضیلت این زیارت عظیم را دریابند. خداوند نصیب همه ما بفرماید.

 

 

**************************************

 

 

1ـ سه ویژگى برجسته مومن

 

 

لایکـون المـومـن مـومنـا حتـى تکـون فیه ثلاث خصـال :

 

 

 1ـ سنة من ربه    2ـ وسنة من نبیه.     3ـ و سنة من ولیه.

 

 

فـاما السنة مـن ربه فکتمان سـره. و امـا السنة من نبیه فمـداراة  الناس . و امـا السنة مـن ولیه فـالصبـر فـى البـاسـاء و الضـراء.

 

 

مـومـن , مـومـن واقعى نیست, مگـر آن که سه خصلت در او بـاشــد:

 

 

سنتـى از پـروردگـارش و سنتـى از پیـامبـرش و سنتـى از امـامـش.

 

 

اما سنت پروردگارش , پـوشاندن راز خود است, اما سنت پیغمبرش , مدارا و نرم رفتارى با مردم است, اما سنت امامـش صبر کردن در زمان تنگدستـى و پریشان حالى است.

 

 

**************

 

 

2ـ پـاداش نیکـى پنهانـى و سزاى افشـا کننـده بــدى

 

 

الـمستتر بـالـحسنه یـعـدل سبعین حسنه, و المذیع بالسیئه مخذول, و المستتر بالسیئه مغفور له.

 

 

پنهان کننده,کار نیک (پاداشش) برابر هفتاد حسنه است, و آشکار کننده کار بد سـر افکنـده است, و پنهان کننـده کـار بـد آمـرزیـده است.

 

 

**************

 

 

3ـ نظافت

 

 

من اخلاق الانبیاء التنظف.

 

 

از اخلاق پیـامبـران, نظافت و پـاکیزگــى است.

 

 

**************

 

 

4ـ امین و امیـن نمـا

 

 

لـم یخنک الامیـن و لکـن ائتمنت الخــائن.

 

 

امین به تو خیانت نکرده(و نمى کند) و لیکن ( تو ) خائن را امین تصور نموده اى.

 

 

**************

 

 

5 ـ مقام برادر بزرگتر

 

 

الاخ الاکبر بمزلة الاب.

 

 

برادر بزرگتر به منزله پدر است.

 

 

**************

 

 

6ـ دوست ودشمن هر کس

 

 

صدیق کل امرء عقله و عدوه جهله.

 

 

دوست هرکس عقل او, و دشمنش جهل اوست.

 

 

**************

 

 

7ـ دوستى با مردم

 

 

التودد الى الناس نصف العقل.

 

 

دوستى با مردم, نیمى از عقل است.

 

 

**************

 

 

8ـ بدى قیل و قال

 

 

ان الله یبغض القیل والقـال واضـاعة المـال و کثـرة السـوال.

 

 

به درستى که خداوند,داد وفریاد وتلف کردن مال و پرخواهشى را دوشمن مى دارد.

 

 

**************

 

 

 

۰ نظر ۲۷ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۹
فتحی
يكشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۳

چه کسی شیعه است ؟

ویژگی های شیعه در کلمات امام رضا (علیه السلام )

 

یابن ابی محمود اذا اخذ الناس یمینا و شمالا فالزم و طریقتنا فانه من لزمنا لزمناه و من فارقنا فارقناه)  عیون اخبار الرضا: 615:1) 

امام رضا علیه‏ السلام فرمود:   ای پسر ابی ‏محمود! وقتی دیدی مردم به چپ و راست می‏روند و تو ملازم طریقه و روش ما باش زیرا هر کس با ما ملازم و همراه باشد ما با او همراه خواهیم بود و هرکس از ما جدا شود ما نیز از او جدا خواهیم شد.

********************

 

حمیری از حضرت رضا علیه ‏السلام روایت می‏کند که آن حضرت فرمود، امام صادق علیه ‏السلام می‏فرماید:   و الله لا یکون الذی تمدون الیه اعینکم حتی تمیزون و تمحصون ثم یذهب و لا یبقی من کل عشرة منکم و الا الاندر ثم تلا: ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین. (آل عمران: 142)

بخدا سوگند آنچه انتظارش را می‏کشید، و برای وقوع آن، چشم دوخته ‏اید (دولت حق) بوجود نخواهد آمد تا این که آزمایش و گرفتار شوید و از هر ده نفر شما اندکی باقی بماند. خداوند می‏فرماید: آیا چنین پنداشته‏ اید که (تنها با ادعای ایمان) وارد بهشت خواهید شد در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران و را مشخص نساخته است؟ 

در نقل دیگر، این حدیث چنین آمده است: 

عن الرضا علیه‏ السلام قال: لا یکون ما تمدون اعینکم الیه حتی تمیزوا و تمحصوا فلا یبقی منکم الا القلیل ثم قرأ: الم - احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون (عنکبوت: 2)

ابن ابی ‏نصر می‏گوید: امام رضا علیه‏ السلام می‏فرماید: آنچه چشمهایتان را برای وقوع آن کشیده‏اید به وجود نخواهد آمد تا این که گرفتار و آزمایش شوید و عده کمی از شما باقی و پایدار بماند. سپس این آیه را قرائت فرمود: الم: آیا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم و به حال خود رها شوند و آزمایش نخواهند شد؟ 

//bayanbox.ir/id/2614782912828506177?view


۰ نظر ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۱۷:۱۲
فتحی
يكشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۳

حدیث امام رئوف

گزیده ای از سخنان امام رضا علیه ‏السلام

 

 

اَلإیمانُ هُوَ مَعرِفَةٌ بِالقَلبِ وإقرارٌ بِاللِّسانِ وعَمَلٌ بِالأرکانِ؛

 

 

ایمان ، شناخت به دل ، اقرار به زبان و کردار به اندام‏هاست.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

إنَّ الإمامَ زِمامُ الدّینِ ونِظامُ المُسلِمینَ وصَلاحُ الدُّنیا وعِزُّ المُؤمنینَ؛

 

 

امام ، زمام دین و [مایه] نظام یافتن مسلمانان و صلاح جهان و عزّت مؤمنان است.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

صاحِبُ النِّعمَةِ یَجِبُ أن یُوَسِّعَ عَلى عِیالِهِ؛

 

 

بر صاحب نعمت واجب است که به نانخورَش گشایش رساند.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

مِن أخلاقِ الأنبِیاءِ التَّنَظُّفُ؛

 

 

پاکیزگى از اخلاق پیامبران است.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

لَم یَخُنکَ الأَمینُ ولکِنِ ائتَمَنتَ الخائِنَ؛

 

 

امین به تو خیانت نمى‏کند ؛ بلکه این تویى که به خائنى امانت سپرده‏اى.
------------------------------------------------------

 

 

اَلصَّمتُ بابٌ مِن أبوابِ الحِکمَةِ إنَّ الصَّمتَ یَکسِبُ المَحَبَّةَ ، إنَّهُ دَلیلٌ عَلى کُلِّ خَیرٍ؛

 

 

خاموشى درى از درهاى حکمت است . خموشى محبّت آورد و بر هر خیرى رهنماست.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

إذا ذَکَرتَ الرَّجُلَ وهُوَ حاضِرٌ فَکَنِّهُ وإذا کانَ غائباً فَسَمِّهُ؛

 

 

چون شخص حاضرى را نام برى ، [از جهت احترام] کنیه او را بگو ، و اگر غایب باشد ، نامش را بگو.

 

 

------------------------------------------------------

 

 

 

 

۰ نظر ۰۹ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۴۱
فتحی
پنجشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۳

شهادت حضرت صادق (ع)

شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام به همه شیعیان آن حضرت تسلیت با د

 شعر و نوحه شهادت حضرت را از اینجا بخوانید

کلمات قصارامام صادق (ع(

1)                طلبتُ الجنة، فوجدتها فى السخاء :بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگى و جوانمردى یافتم.

2)                 و طلبتُ العافیة، فوجدتها فى العزلة: و تندرستى و رستگارى را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏گیرى (مثبت و سازنده) یافتم.

3)                 و طلبت ثقل المیزان، فوجدته فى شهادة «ان لا اله الا الله و محمد رسول الله »  و سنگینى ترازوى اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهى به یگانگى خدا تعالى و رسالت حضرت محمد (ص) یافتم.

4)                 و طلبت السرعة فى الدخول الى الجنة، فوجدتها فى العمل لله تعالى: سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در کار خالصانه براى خداى تعالى یافتم.

5)                 و طلبتُ حب الموت، فوجدته فى تقدیم المال لوجه الله: و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پیش فرستادن ثروت (انفاق) براى خشنودى خدا یافتم.

6)                و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها فى ترک المعصیة: و شیرینى عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترک گناه یافتم.

7)                 و طلبت رقة القلب، فوجدتها فى الجوع و العطش: و رقت (نرمى) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگى و تشنگى (روزه) یافتم.

8)                 و طلبت نور القلب، فوجدته فى التفکر و البکاء: و روشنى قلب را جستجو نمودم، پس آن را در اندیشیدن و گریستن یافتم.

9)                 و طلبت الجواز على الصراط ، فوجدته فى الصدقة: و (آسانى) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه یافتم.

10)            و طلبت نور الوجه، فوجدته فى صلاة اللیل: و روشنى رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب یافتم.

11)            و طلبت فضل الجهاد، فوجدته فى الکسب للعیال: و فضیلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزینه زندگى زن و فرزند یافتم.

12)            و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته فى بغض اهل المعاصى: و دوستى خداى تعالى را جستجو کردم، پس آن را در دشمنى با گنهکاران یافتم.

13)            و طلبت الرئاسة، فوجدتها فى النصیحة لعبادالله: و سرورى و بزرگى را جستجو نمودم، پس آن را در خیرخواهى براى بندگان خدا یافتم.

14)            و طلبت فراغ القلب، فوجدته فى قلة المال: و آسایش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در کمى ثروت یافتم.

15)            و طلبت عزائم الامور، فوجدتها فى الصبر :و کارهاى پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شکیبایى یافتم

16)            و طلبت الشرف، فوجدته فى العلم: و بلندى قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش یافتم.

17)            و طلبت العبادة فوجدتها فى الورع: و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهیزکاری یافتم .

18)            و طلبت الراحة، فوجدتها فى الزهد: و آسایش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسایى یافتم.

19)            و طلبت الرفعة، فوجدتها فى التواضع: برترى و بزرگوارى را جستجو نمودم، پس آن را در فروتنى یافتم.

20)            و طلبت العز، فوجدته فى الصدق: و عزت (ارجمندى) را جستجو نمودم، پس آن را در راستى و درستى یافتم.

21)            و طلبت الذلة، فوجدتها فى الصوم: و نرمى و فروتنى را جستجو نمودم، پس آن را در روزه یافتم.

22)            و طلبت الغنى، فوجدته فى القناعة: و توانگرى را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت یافتم.

23)           و طلبت الانس، فوجدته فى قرائة القرآن: و آرامش و همدمى را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن یافتم.

24)            و طلبت صحبة الناس، فوجدتها فى حسن الخلق: و همراهى و گفتگوى با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخویى یافتم.

25)            و طلبت رضى الله، فوجدته فى برالوالدین: و خوشنودى خدا تعالى را جستجو نمودم، پس آن را در نیکى به پدر و مادر یافتم.

(مستدرک الوسائل ، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810)

    

 http://www.arshnews.ir/images/docs/000117/n00117633-b.jpg

اندرزهاى دهگانه

مردى از امام صادق (ع) اندرزى درخواست نمود! آن حضرت به او فرمودند:

1)                اگر خداى تعالى روزى را به عهده گرفته است غصه خوردنت براى چیست؟!

2)                 اگر روزى تقسیم شده است، حرص و آز براى چیست؟!

3)                 و اگر سنجش (در قیامت) حق است، پس ثروت اندوزى براى چیست؟!

4)                 و اگر عوض دادن خداى تعالى حق است، پس بخل ورزیدن براى چیست؟!

5)                 و اگر کیفر الهى آتش دوزخ است، پس گناه براى چیست؟!

6)                 و اگر مرگ حق است، پس شادمانى براى چیست؟!

7)                 و اگر (کارنامه) اعمال بر خدا عرضه مى‏شود، پس فریب براى چیست؟!

8)                 و اگر گذر کردن بر صراط حق است، پس خودپسندى براى چیست؟!

9)                 و اگر تمام چیزها به قضا و قدر است، پس اندوه براى چیست؟!

10)           و اگر دنیا ناپایدار است، پس اعتماد و آرامش به آن براى چیست؟!

(خصال صدوق ، ج 2، ص 450)

با استفاده از سایت شهید آوینی

۱ نظر ۳۰ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۰۶
فتحی
پنجشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۳

دوستی- 3

22 مانع دوستى

الف * سرشت پلید

* امام على علیه السّلام : شما در حقیقت ، برادران دینى یکدیگرید و جز سرشت هاى پلید و نهادهاى بد ، میان شما جدایى نیفکنده است، در نتیجه ، نه یکدیگر را یارى مى کنید ، و نه خیرخواه یکدیگرید ، و نه به یکدیگر چیزى مى بخشید ، و نه با یکدیگر دوستى مى کنید.

ب * بدخویى

* امام على علیه السّلام : هرکه بدخو شود ، مصاحب و رفیقش دشمنش گردند.

 * امام على علیه السّلام : هرکه درشت خویى کند ، پیرامونش [از دوستان] تهى گردد.

ج * عیبجویى

 *امام على علیه السّلام : هرکه عیب هاى نهانى را بکاود ، خداوند از دوستى دل ها محرومش کند.

 *امام صادق علیه السّلام : نهان مردم را مکاو ، که بى دوست مى مانى.

 *امام صادق علیه السّلام ـ به ابو بصیر ـ : اى ابو محمّد! از دین مردمان بازجویى مکن ، که بى دوست مى مانى .

*امام صادق علیه السّلام : هرکه تنها با افراد بى عیب برادرى کند ، دوستانش اندک شوند .

 *امام صادق علیه السّلام : در دنیا جویاى چهار چیز مباش که آنها را نخواهى یافت ، حال آن که به آنها نیازمندى : عالمى که علم خود را به کار بندد، پس بى عالم مى مانى ؛ عملى پاک از ریاکارى ، که در این صورت ، بى عمل مى مانى ؛ غذایى دور از شبهه [حُرمت] ، که بى غذا مى مانى ؛ و دوستى بى عیب ، که بى دوست مى مانى .

د * خرده گیرى

 *امام على علیه السّلام : هرکه در کار برادرانش خرده گیرى کند ، دوستانش کم شوند .

 *امام على علیه السّلام : هرکه بر دوستش خرده گیرى کند [و بخواهد مو را از ماست بکشد]، دوستى اش گسسته مى شود .

 *امام على علیه السّلام : آن که بر اثر هر گناهى از برادرانش کناره گیرى کند ، دوستانش کم شوند .

هـ * ستیزه گرى

 *امام على علیه السّلام : با ستیزه گرى ، دوستى در کار نیست .

 *امام على علیه السّلام : با ستیزه گرىِ بسیار ، دوستى در کار نیست .

و * نابردبارى

 *امام على علیه السّلام : از نابردبارى بپرهیز که دوستان را مى رماند .


ز * خجالت دادن

 *امام على علیه السّلام : هرگاه شخص مؤمن ، برادرش را خجالت دهد ، از او جدا شده است .

 *امام صادق علیه السّلام : هرکه برادرش را خجالت دهد ، پیوند با او نارواست و هرکه غمگینش سازد ، حرمتش مى شکند .

*امام صادق علیه السّلام : هرگاه شخص [از سر تنگدلى و درد] به برادر مؤمنش اُف بگوید ، از [حریم] دوستى اش بیرون مى رود .

لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید


۰ نظر ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۲
فتحی
چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۳

دوستی - 2

آفات اساسى دوستى

* رسول خدا صلّى الله علیه و آله : از گمان بپرهیزید ، که گمانْ دروغ ترین سخن است . خبرگیرى و تجسّس مکنید، بر یکدیگر فزونى مجویید،بر یکدیگر حسد مورزید،با یکدیگر دشمنى و ستیزه مکنید و از یکدیگر مبُرید . بندگان خدا و برادر باشید .

* رسول خدا صلّى الله علیه و آله : از گمان بپرهیزید ، که گمانْ دروغ ترین دروغ است و همان گونه که خدا به شما فرمان داده است ، برادران خدایى باشید . از یکدیگر دورى مجویید ، [در کار دیگران] تجسّس مکنید ، به همدیگر بدى مکنید ، از یکدیگر غیبت مکنید ، با یکدیگر نزاع مکنید ، با یکدیگر دشمنى مکنید ، از یکدیگر مبُرید و به یکدیگر حسادت مورزید که حسادت ، همان گونه که آتش چوب خشک را مى سوزاند ، ایمان را مى سوزاند .

* رسول خدا صلّى الله علیه و آله : هرگاه با کسى دوست شدى ، با او نزاع ، رقابت و خصومت مکن و درباره اش از دیگران پرسش منما . چه بسا که در این راه ، با دشمن او برخورد کردى و او درباره اش چیزى برایت گفت ـ که در او نیست ـ و بدین ترتیب ، میان شما جدایى افکند .

* امام على علیه السّلام : از خودپسندى ، بدخویى و کم صبرى بپرهیز ؛ زیرا با این خصلت هاى سه گانه ، هیچ دوستى برایت راست نمى آید و همواره ، مردم از تو کناره مى گیرند .

* امام صادق علیه السّلام : هرگاه کسى به برادرش [از سر دلتنگى و درد] اُف بگوید ، دوستى میان آنها گسسته مى شود و اگر بگوید :« تو دشمن منى» ، یکى از آن دو کافر شده است ، و هر گاه به او تهمتى بزند ، ایمان در دلش چنان آب مى شود که نمک در آب ، ذوب مى شود

                                                             

۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۱
فتحی
پنجشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۳

دوستی-1

اساسى ترین ابزارهاى دوستى

انتخاب از کتاب دوستی در قرآن و حدیث - محمدی ری شهری

*امام على علیه السّلام : بهترین چیزى که مردم با آن ، دل هاى دوستانشان را به دست مى آورند و کینه ها را از دل هاى دشمنانشان مى زدایند ، خوش رویى به هنگام دیدارشان است ، پرسش حالشان در هنگام نبودشان و گشاده رویى در حضورشان .

*امام على علیه السّلام : عقل ، پرده پوشا[ى کاستى ها] است و کمال ، زیبایى آشکار . پس کاستى هاى خوى خود را با کمالت بپوشان و با عقل خویش ، هوایت را از پاى در آور ، تا دوستى تسلیمت گردد و محبّت ، برایت آشکار شود .

* امام على علیه السّلام : با گشاده رویى و خوش رویى بخشش کردن ، نیکوکارى و آغاز به سلام ، دوستى مردم را فراچنگ مى آورد .

* امام على علیه السّلام: دوستى با هیچ چیز همچون بخشندگى، نرمى وخوش خویى به دست نمى آید .

* امام على علیه السّلام : سه چیز عامل دوستى است : خوش خویى ، ملایمت نیکو و فروتنى .

* امام باقر علیه السّلام : محمّد بن شهاب زُهْرى ، افسرده و اندوهگین بر امام سجاد علیه السّلام وارد شد . حضرت زین العابدین علیه السّلام به او فرمود : «چرا غمگین و اندوهگینى ؟» گفت : «یابن رسول الله ! بر اثر آزمودنِ حسودانِ بر نعمت هایم و آزمندانِ به موقعیّتم و کسى که به او خوبى کرده و به خیرش امیدوار بودم و پندارم خطا بود ، غم و اندوه پیاپى به سراغم مى آید» . حضرت على بن الحسین علیه السّلام فرمود : «زبانت را از زیان زدن به خودت نگه دار تا مالک برادرانت شوى» . زهرى گفت : «یابن رسول الله ! من با سخنانى که مى پراکنم ، به آنان خوبى مى کنم [و بر دانش آنان مى افزایم]». امام سجاد علیه السّلام فرمود : «هیهات ! مبادا براى این کار ، دچار خودبینى شوى . مبادا چیزى بر زبان آورى که انکارش زودتر بر دل ها نشیند ، گرچه عذر و توجیه آن را داشته باشى ؛ زیرا هر آن کس که سخن ناشناخته [و قابل انکارت] را به او مى شنوانى ، چنین نیست که بتوانى عذرت را به او نیز بقبولانى» . سپس فرمود : «اى زهرى ! هرکه عقلش کامل ترین صفتش نباشد ، تباه شدنش آسان ترین ویژگى اش خواهد بود» . سپس فرمود : «اى زهرى ! چه اشکالى دارد که مسلمانان را چون خانواده ات قرار دهى ؛ پس بزرگشان را به منزلت پدر بدانى و کوچکشان را به منزلت فرزندت و همسالت را به منزلت برادرت ؟ حال به کدام یک از اینان دوست دارى ستم کنى ؟ کدام یک از اینان را دوست دارى نفرین کنى ؟ آبروى کدام یک از اینان را دوست دارى بریزى و پرده اش را بدرى ؟»

اگر هم ابلیس ـ که نفرین خدا بر او باد ـ در تو این پندار را پدید آورد که تو بر یکى از اهل قبله برترى دارى ، [اندکى درنگ کن و] بنگر . اگر آن شخص بزرگ تر از تو بود، [با خودت] بگو : 'پیش از من ایمان آورده و به عمل صالح پرداخته است ، پس از من بهتر است` . اگر کوچک تر از تو بود ، بگو : 'من پیش از او به گناهان و معصیت ها روى آوردم ، پس او بهتر از من است` و اگر همسالت بود ، بگو : 'من نسبت به گناه خود ، یقین دارم و درباره او تنها شک دارم ، پس چرا یقینم را بر اثر شک خود ، رها کنم ؟`

اگر دیدى مسلمانان به تو حرمت مى نهند ، بزرگت مى شمارند و گرامى ات مى دارند ، بگو : 'این فضیلتى است که آنان به چنگ آورده اند` و اگر از آنان درشتى و رویگردانى از خودت را دیدى ، بگو : 'این به سبب گناهى است که از من سر زده است` . در واقع ، اگر تو چنین کنى ، زندگى ات آسان مى شود ، دوستانت فراوان مى گردند ، دشمنانت اندک مى شوند و از نیکى شان شادمان مى گردى و از درشتى و جفایشان اندوهگین نمى شوى . این را بدان که گرامى ترین مردم نزد آنان ، کسى است که خیرش به آنان برسد و خود از آنان بى نیاز باشد و از درخواست چیزى خوددارى کند . پس از او گرامى ترین مردم نزدشان ، کسى است که از درخواست کردن خوددارى کند ، گرچه بدان ها نیازمند باشد . در حقیقت ، اهل دنیا اموال خود را به شدّت حفظ مى کنند و هرکه مزاحم آنچه نگهش مى دارند ، نشود ، نزدشان گرامى است و اگر مزاحم اموالشان نشود و حتّى بدانان چیزى از اموالش ببخشد ، عزیزتر و گرامى تر خواهد بود.»


 

 


* امام صادق علیه السّلام : سه چیز ، دوستى به بار مى آورد : دیندارى ، فروتنى و بخشش.

* امام حسن عسکرى علیه السّلام : هرکه پارسایىْ خوى ، کرمْ سرشت و بردبارىْ صفتش باشد ، دوستش زیاد و ستایشش بسیار گردد و بر اثر ستایش نیک از او بر دشمن خود پیروز شود .
۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۴۰
فتحی
سه شنبه, ۳ خرداد ۱۳۸۴

دنیای بی ثبات

دنیا متحول است و ثبات و قرار ندارد

 
روِیَ عَن رسولِ الله صلّی الله علیه و آله و سلّم:
الدُّنْیَا دُوَلٌ فَمَا کَانَ لَکَ أَتَاکَ عَلَى ضَعْفِکَ وَ مَا کَانَ مِنْهَا عَلَیْکَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِکَ وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ وَ مَنْ رَضِیَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَیْنُهُ.[1]
ترجمه حدیث: از رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) منقول است که فرمود: دنیا متحول است و ثبات و قرار ندارد. آنچه که براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسید، گرچه در نهایت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه که به ضرر و زیان تو باشد باز هم به تو خواهد رسید، گرچه در کمال قدرت و نیرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر کس که امید خود را از آنچه که از دست رفته قطع کند، بدنش آسایش خواهد داشت و آن کس که راضى باشد به آنچه که خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد.
شرح حدیث: «الدُّنْیَا دُوَلٌ». حضرت در ابتدا وضع دنیا را بیان می­فرمایند. دنیا در گردش است. یعنی دنیا هیچ­گاه برای هیچ‏کس ثابت نیست. دنیا هیچ ثبوت و قراری برای هیچ‏کس ندارد. این وضع دنیا است.
«فَمَا کَانَ لَکَ أَتَاکَ عَلَى ضَعْفِکَ». آنچه که خدا تقدیر کرده به تو خواهد رسید گرچه در نهایت ضعف و ناتوانى باشى. چه بسا انسان فکر می­کند که از نظر امور دنیایی توان به دست آوردن فلان منفعت را ندارد، ولی چون مقدّر شده است به او خواهد رسید.
«وَ مَا کَانَ مِنْهَا عَلَیْکَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِکَ» در جایی هم که مواردی به ضرر و زیان تو باشد باز به تو خواهد رسید هر چند تو در کمال قدرت و نیرومندى باشى؛ هرگز نمی­توانی آنها را از خودت دفع کنی. بنابر این، تو نه می‏توانی برای خودت ‌جلب منفعت کنی و نه می­توانی از خودت دفع ضرر کنی.
«وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ اسْتَرَاحَ بَدَنُهُ». اگر انسان از چیزهایی که دلش می­خواسته به دست بیاورد امّا ‌به دست نیاورده قطع امید کند، بدنش راحت می­شود. به عبارت ساده ‌ضعف اعصاب نمی‏گیرد! یعنی در فکر این نباش که ای کاش به دست می­آوردم! ‌ای وای که فلان چیز از دستم رفت!... این افکار و خیالات، باعث فشار عصبی و ‌روحی برای تو می‏شود. این به نفع تو است که به چیزهایی که به آن دست پیدا نکردی امید نبندی. به دست نیامده که نیامده! نشد که نشد!
«وَ مَنْ رَضِیَ بِمَا قَسَمَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَیْنُهُ». اگر کسی به آنچه که خدا داده است ‌خشنود باشد، چشمش روشن می‏شود. چون خدا داده است خوشحال هم می­شود.
هسته مرکزی این جملات چیست؟ این است که خیال نکن که تو می‏توانی کاری انجام بدهی. نافع خدا است، ‌ضارّ‌ هم خدا است. او است که امور را برای تو تقدیر می­کند. بی­جهت خودت نقشه نکش. اگر نقشه بکشی،‌ خدا به نقشه ات ضربه می­زند. بنابر این، ‌تو ‌برو به وظیفه‏ات عمل کن. این چیزها را به او واگذار کن. برو سراغ خودش که سرنخ منافع و مضارّ به دست او است. این را بدان که تو هیچ کاره‏ای. او گفته در محدوده شرع بلند شو و به دنبال روزی برو، تو هم بگو چشم! بقیه‏اش را به او واگذار کن. نفع مال او است، دفع ضرر هم از او است. منافع را از او بخواه، ‌از او این را هم بخواه که ضررها را از تو دفع کند.
روی خودت، ‌توانت و‌ فکرت هیچ‏وقت تکیه نکن. هنگامی هم که ‌او برای تو تدبیر کرد و ‌به دستت رسید، آن را که به تو داده قبول کن، ‌خوشحال شو و راضی شو. اگر این رضایت باشد، آن‏وقت یک زندگی شیرین پیدا می‏کنی؛ نه ضعف اعصاب می­گیری،‌ نه بی­جهت دنبال دنیا می­دوی، بی­جهت خودت را، فکرت را و بدنت را هم ناراحت نمی­کنی. هم روحت راحت است هم بدنت. در آخر هم خوشحال و راضی هستی و چشمت روشن می­شود.
اینها همه در صورتی است که به او اتکا کرده باشی. از او خواستی، ‌او هم به تو عطا کرده است. و ‌آنچه را هم که به تو نداده صلاحت نبوده است. اگر این حالت در تو باشد زندگی تو در همین نشئه دنیایت،‌ همراه با خوشی درونی و حتی خوشی بیرونی خواهد بود و ناخوشی بیرونی هم به سراغ تو نمی­آید.                     از سایت آیت الله مجتبی تهرانی
 
[1]. بحارالانوار، جلد 74، صفحه 145                                                     
۰۳ خرداد ۸۴ ، ۲۳:۳۰
فتحی