مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دعا و مناجات» ثبت شده است

پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲

دعا

دعا طبق بیان نورانی امام سجاد(ع) بهترین عبادت است و ذات اقدس اله در این آیه مبارکه که فرمود: «ادْعُونی اَستَجِبْ لَکُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَکْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین»؛ به سه نکته اشاره کرد:

 نکته اول این که دعا عبادت است،
دوم این که ترک دعا استکبار است
و سوم این که خداوند مستکبران را، یعنی تارکان دعا را به دوزخ تهدید کرده است.

آیت الله جوادی آملی

۰ نظر ۲۴ مرداد ۹۲ ، ۰۰:۳۱
فتحی
سه شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۲

دعای افتتاح

نگاهی به دعای افتتاح

 

پیشوایان معصوم علیهم السلام ، پرچمداران دین، ترجمان قرآن، رکن توحید، جانشینان خداوند، درهاى ایمان، امینان پروردگار، وارثان پیامبر، جایگاه شناخت خدا، کانون برکت و حکمت، حافظان اسرار الهى، و در یک کلام، آینه تمام نماى حق مى‏باشند و معرفى مقامات و جایگاه والاى آنان، در حقیقت، معرفى و شناساندن دین حق و شریعت الهى است. شخصى از امام حسن عسکرى علیه السلام  درخواست کرد که ایشان چگونگى صلوات و درود بر معصومین علیهم السلام  را به او بیاموزد. آن حضرت چگونگى آن را به او آموخت و هنگامى که به نام پاک خود رسید، سکوت کرد. راوى نحوه صلوات بر خود آن حضرت و امام بعد از ایشان را نیز درخواست کرد. حضرت عسکرى علیه السلام  فرمودند: «اگر نه این بود که این کار (صلوات بر خودم و بیان فضایل و کمالاتم)، از معالم و معارف دین است و خداوند به ما امر فرموده تا آن را به اهلش برسانیم، دوست داشتم ساکت باشم و چیزى در این مورد نگویم. »
دعاى افتتاح، در شب‏هاى ماه مبارک رمضان خوانده مى‏شود و دربردارنده چندین بخش است:
1. حمد و ثناى الهى و بیان کمالات و صفات جمال و جلال حق و لطف و احسان او به بندگانش. به چند قسمت از این بخش اشاره مى‏شود:
1-1. «اللهم إنّى افتتح الثناء بحمدک و انت مسدّد للصواب بمنّک و ایقنت انّک ارحم الراحمین فى موضع العفو و الرحمة و اشدّ المعاقبین فى موضع النکال و النقمة و اعظم المتجبّرین فى موضع الکبریاء و العظمة؛ خدایا من مدح و ثناى ذات پاکت را با حمد و ستایش تو آغاز مى‏کنم و تو با لطف و کرمت، کار درست و نیک را استوار ساخته و استحکام مى‏بخشى، و من یقین دارم که تو در جایگاه گذشت و رحمت، از همه مهربان‏تر و در هنگام کیفر و انتقام، از همه سخت‏گیرتر و در بزرگى و عظمت، از همه سرآمدى».

 


2- 1. «الحمد لله الفاشى فى الخلق امره و حمده، الظاهر بالکرم مجده، الباسط بالجود یده الذى لاتنقص خزائنه ولا تزیده کثرة العطاء الّا جوداً و کرماً انّه هو العزیز الوهاب؛ ستایش از آن خداوندى است که فرمان و ستایشش، در میان آفریدگان، گسترده و عظمت و بزرگى‏اش با لطف و کرمش هویدا گشته است. خدایى که گنجینه‏هایش بى‏پایان است و فزونى بخشش و عطاى او، بر سخاوت و لطفش مى‏افزاید. بى‏تردید، او قدرتمند و بسیار بخشنده است».

 

لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

۰ نظر ۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۲:۲۰
فتحی
جمعه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۲

این الرجبیون ؟

در آستانه ماه مبارک رجب هستیم ، ماهی که مقدمه ی ماه شعبان و ماه رمضان است . این سه ماه روی هم یک اردو ویک برنامه فشرده از مجموعه اعمال و اذکاری است که نتیجه آن می تواند خود سازی و پاک سازی درونی، کسب معرفت ، عبادت و در نهایت تقرب خدای متعال و محبوب حقیقی باشد. نگاهی گذرا و سریع به فضیلت های ماه رجب، و مناسبت ها و اعمال و اذکار ویژه هریک، موید این نظر است.

 

ویژگی ها و فضیلت های ماه مبارک رجب:

1-                 رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در احترام و فضیلت به آن نمى‏رسد

2-                 رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امّت من است،

3-                 روزه یک روز از ماه رجب ،مستحقّ خشنودى بزرگ خدا شده و خشم حق از او دور مى‏گردد

4-                 هرکه یک روز از ماه رجب را روزه بدارد بهشت بر او واجب مى‏شود.

5-                 رجب نام نهرى در بهشت که از شیر سپیدتر و از عسل شیرین‏تر است،هرکه یک روز از رجب را روزه بدارد به یقین از آن نهر بیاشامد.

6-   ماه رجب ماه استغفار امّت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزگار و مهربان است

7-   بسیار بگویید،استغفر اللّه و اساله التّوبة  

                                                                      

                    

 

                                                      لطفا متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید      

۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۴۲
فتحی
چهارشنبه, ۳۰ اسفند ۱۳۹۱

یا مقلب القلوب

بسم الله الرحمن الرحیم

یا مقلب القلوب و الابصار

یا مدبر اللیل و النهار

یا محول الحول والاحوال

حول حالنا الی احسن الحال

این عید به نور فاطمیه زیباست

روزی تمام سال ما با زهراست

با بردن نام فاطمه باید گفت

سالی که نکوست از بهارش پیداست

سال جدید و بهار زیبا را به تمام ارادتمندان حضرت فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) تبریک عرض می کنم و از خدای بزرگ می خواهم که در بهار جدید ، سرسبزی و پویایی و نشاط و تحول به احسن الحال را به همه دوستان و عزیزان عطا فرماید.

 

 

۰ نظر ۳۰ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۲۷
فتحی
جمعه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۱

یا قاضی الحاجات

مناجات با قاضی الحاجات

باز کن در که گدای سحرت برگشته

عبد عصیان زده و در به درت برگشته

بنده ی بی خرد و خیره سرت برگشته

سفره را چیدی و دیدم نظرت برگشته

 اصلا انگار نه انگار گنه کارم من

به تو اندازه ی یک عمر بدهکارم من

**************
 گرچه آلوده ام و خوار ولی برگشتم

طبق آن فطرت پاک ازلی برگشتم

دیدم از غیر درت بی محلی، برگشتم

دستِ پر هستم و با نام علی برگشتم

 از عقوبات من غم زده تعجیل بگیر

عبد آلوده پشیمان شده تحویل بگیر

**************
 بنده وقتی که فرو رفت به مرداب گناه

خواست از چاله در آید ولی افتاد به چاه

وای از دست رفیقی که مرا برد ز راه

من زمین خوردم و او جای دعا کرد نگاه

 حرف پرواز زد اما همه طنازی بود

دوستت دارمِ آن دوست ،دغل بازی بود

**************
 هیچ کس با دل من هم دل و هم راز نشد

این در آن در زدم اما گره ام باز نشد

این پر سوخته دیگر پرِ پرواز نشد

سدّ راه گنه خانه برانداز نشد

 ناگهان هاتفی از سوی خدا گفت بیا

گفتم آلوده ام و پر ز خطا گفت بیا

**************
 حال من آمده ام حالِ مرا بهتر کن

دیگر از دست خودم خسته شدم باور کن

با چنین بنده که داری به مدارا سر کن

دم افطارمرا مست می کوثر کن

 کوثر از اشک حسین است خدا میداند

که علی ریخته و فاطمه میگریاند

**************
 گرچه اندازه ی یک کوه گنه سنگین است

آشتی با تو همیشه مزه اش شیرین است

سفره ای را که تو چیدی چقدر رنگین است

آخر کار هر آن کس که بیاید این است

 اولین قطره ی اشکی که ز چشمش ریزد

بهر امداد به او فاطمه بر می خیزد

اگر شاعر این شعر را می شناسید لطفا اطلاع دهید

۰ نظر ۱۳ مرداد ۹۱ ، ۰۸:۵۰
فتحی
دوشنبه, ۹ آبان ۱۳۹۰

به استقبال عرفه

بخشهایی از دعای عرفه امام حسین (علیه السلام)

ای آن که سپاسگزاریم به درگاه وی اندک است، اما او محرومم نمی سازد و گناهانم بسیارند لکن مرا به فضیحت و رسوایی نمی کشاند، پیوسته مرا در حال انجام گناهان می نگرد، اما هیچ گاه به خواری مرا نمی راند!

ای آن که در کودکی مرا محافظت فرمودی و در هنگام پیری بی روزیم نگذاشتی. ای آن که الطاف و نعمتهایت در نزد من بیرون از شمارند و توان شکرگزاری آنها را ندارم.

. . .  ای مولای من، تویی که نعمت دادی، تویی که احسان کردی، تویی که به نیکی رفتار نمودی، تویی که کرامت فرمودی، تویی که فضیلت بخشیدی، تویی که فضل خود را به اتمام رسانیدی، تویی که روزی عطا فرمودی، تویی که کرم کردی، تویی که توانمندم ساختی، تویی که سرمایه ام دادی، تویی که پناه دادی، تویی که کفایت کردی،تویی که هدایت کردی، تویی که از گناه بازداشتی، تویی که گناهان را پوشیدی، تویی که گناهان را بخشیدی، تویی که عذر پذیرفتی،تویی که مکنت و جاه بخشیدی، تویی که عزت دادی، تویی که پشتیبان بودی، تویی که تاییدم کردی، تویی که یاری رساندی، تویی که شفابخشیدی، تویی که عافیت دادی، تویی که اکرام کردی، خجسته و بلندمرتبه ای ای پروردگار من، ستایش جاودانه از آن توست و سپاس پیوسته تو را سزاست.

اما من ای خدایم، به خطاهایم معترفم، پس بر من ببخشای! منم که گناه کردم، منم که خطا نمودم، منم که نادانی کردم، منم که به سوی گناه شتافتم، منم که اشتباه کردم، منم که به غیر تواعتماد کردم، منم که در عین دانایی گناه کردم، منم که وعده هادادم، منم که وفا ننمودم، منم که پیمان شکستم، منم که به جرم خود اقرار کردم.

بارالها، من بدان نعمات که مرا داده ای اذعان دارم، به گناهانم اعتراف کرده و از آنها باز می گردم; تو نیز مرا بیامرز.

. . . . غیر تو خدایی نبود، یگانه ای و تو را همتایی نیست، فرمانروایی توراست و ستایش از آن توست و تو بر همه چیز توانایی، ای خدا،ای خدا، ای خدا.

خدایا، من در آن حال که بی نیاز و توانمندم، به تو نیازمندم،پس چگونه در حال فقر نیازمند تو نباشم. خدایا من که در عین دانایی، نادانم، چگونه در حین جهل، نادان نباشم!

. . . . خدایم! چقدر تو به من نزدیکی و من از تو دورم! و چقدر نسبت به من مهربانی. پس چیست که بین من و تو حجاب افکنده است!؟

. . . . خدایا، آن کس که زیباییهایش در حقیقت زشتی است، چگونه زشتیهای رفتار وی زشت و ناپسند نباشد و آن کس که سخنان حق گونه او ادعایی بیش نیست چسان ادعاهایش، ادعا نباشد.

خدایا، فرمانهای تاثیرگذار و اراده مسلط تو برای سخن گویی،گفتاری باقی نمی گذارد و صاحب توانایی را ناتوان می سازد.

بارالها، توجه من به مخلوقات تو سبب می گردد که از مشاهده جمالت محروم بمانم، پس مرا در پیشگاه خویش به عبادتی بگمار که به وصال تو رساندم! چگونه برای اثبات وجود شریفت به چیزی دلیل آورده شود که در هستی خود محتاج توست، آیا برای غیر تو ظهوری است که برای تو نیست تا وجود غیر، آشکار کننده جمال تو باشد؟

تو کی پنهان بوده ای که برای عیان ساختنت نیاز به دلیلی باشد که تو را اثبات نماید، کی دور بوده ای که کاینات راه رسیدن به توباشند. کور باد آن چشم که تو را نگاهبان خود نبیند! و چه زیانبار است معامله بنده ای که از محبت تو وی را بهره ای نیست!

خدایا، خواری و پستی ام در برابر تو هویداست و احوال من بر توپوشیده نیست.

وصالت را از تو می طلبم و به یاری وجود شریفت، بر هستی توگواهی می دهم. مرا با نور خود به ذات پاکت راهنمایی فرمای و باصدق عبودیت در پیشگاهت برپای دار.

. . . .  آن کس که تو را از دست داد، چه کسی را یافت و آن که تو رایافت که را از دست داد! به راستی که زیانکار است آن کس که به جای تو دیگری را برگزیند و بسی خسران زده است آن که بکوشد تااز تو جدا گردد. چسان به غیر تو امیدوار شوم، در حالی که تورشته احسان را نگسسته ای و چگونه نیاز خویش از درگاه غیر توبطلبم و حال آن که عادت بخشندگی خویش را دگرگون نساخته ای!

ای کسی که شیرینی موانست خویش را به عاشقانت چشانیده ای، پس آنان در برابر تو تملق کنان برپای ایستاده اند! ای کسی که پرده های هیبت خود را بر دوستانت افکنده ای و آنان هراسناک درمقابل تو پوزش می طلبند.

تو بندگانت را به یاد می آوری پیش از آن که دیگران از آنهایادی کنند و آغازگر هر بخشش و احسانی قبل از آن که عبادت کنندگان رو به سوی تو آورند و بخشنده و عطا کننده ای، پیش از آن که خواهندگان از تو بخواهند و چه شگفت است این که بسیارمی بخشی، آن گاه از آنچه بخشیده ای از ما وام طلب می کنی!

خداوندا، من را به کمند مهربانی خویش به سوی خود آر تا وصال تو را دریابم و با جاذبه الطاف خویش مرا درکش تا به سوی تو روی آورم!

خدایا، رشته امیدم از تو نمی گسلد گرچه تو را سرکشی نموده ام وهرچند تو را عبادت کنم باز دهشت مرا رها نمی سازد. کاینات مرابه سوی تو رهنمون می گردند و یقینی که به کرم تو دارم مرا به سویت می کشاند.

خدایا، چگونه نومید گردم و حال آن که تو امید منی و چگونه به خواری تن دردهم در حالی که تو تکیه گاه منی. . . خدای من . . . . (مجله پاسدار اسلام، شماره ۲۲۰)


بخوانید . . . قیامت میقات (عرفه سال ۸۴)

۰ نظر ۰۹ آبان ۹۰ ، ۰۵:۵۲
فتحی
يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۸۹

الی احسن الحال

یا مقلب القلوب و الأبصار

ای خدایی که قلب های بندگانت را در اراده و اختیار خود داری، ای که دل ها به کف با کفایت توست، و بر تحول و جهت دادن همه آنها توانا هستی!

ای حکیم مهربان که خیر و صلاح ما را هزار بار بهتر خودما می دانی، و اقبال و ادبار دل ها با توست!

ای که از زنگارها و کدورت های نشسته بر دلها باخبری! قلب های ما را از غبارهای غفلت و گناه پاک گردان، و بر دین حنیف خود ثابت و استوار نگهدار. « ثبت قلوبنا علی دینک»

ای خبیر پرده پوش! می دانی که این دل را همانطور که در ابتدای راه، پاک و صاف و بی کدورت به ما عطا کردی مراقبت و نگهداری نکرده ایم، نیت های نادرست، خواسته های ناصحیح، اعمال و اقوال ناپسند، اندیشه ها و قضاوت های ناروا، غبار هایی برآن نشانده که دیگر مورد پسند تو نیست. «وأمات قلبی عظیم جنایتی»

تو نمی خواستی و راضی نبودی که براین دل، تباه کردن زیبایی ها و حلاوت ها، و روی آوردن به زشتی ها و تلخی ها غالب شود. نمی خواستی که این دل بر تعظیم شعائر تو و انجام اوامرت غفلت ورزد، و انچه را برایت عزیز و ارزشمند است حقیر و کوچک شمارد.

آنچه تو می پسندی این است که دل جایگاه تو باشد و در آن غیر خودت را جای ندهیم. « القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیرالله »

تو رو گردانی و پرپر کردن گلها و لاله ها، و شکستن شاخه ها، و بریدن پیوندها، و کفران نعمت ها و مهم تر ازهمه آزار بندگانت را دوست نمی داری. تا آنجا که اولیاء تو فرمودند:
« حرمت مومن نزد خداوند از حرمت خانه کعبه بیشتر است. »  و نیز چنانکه فرموده اند، تواز ما خواستی که یکدیگر را دوست بداریم، به هم نیکی و محبت کنیم، و در شدائد و سختی ها دست یکدیگر را بگیریم و در حضور و غیبت از هم دغاع کنیم، آنچه بر خود نمی پسندیم بر دیگران نپسندیم، و از چیزهایی که دل های ما را ازهم دور می کند بپرهیزیم، غیبت، تهمت، بدگویی، توهین، تحقیر، تمسخر، قضاوت بد، سوء ظن، و . . . .

و این همه برای آن بود که ما را دوست می داری و خیر و سعادت ما را می خواهی .

ای رحیم مهربان! و ای کریم بنده نواز!

اکنون نمی دانیم از آنچه تو می خواهی و می پسندی چقدر دوریم؟ اما می دانیم که بر رضایت تو نبوده ایم. افسوس !! . . . .

یا مقلب القلوب والأبصار!

ای خداوندی که دلها و دیدگان را تو میگردانی و هدایت می کنی، دیده های ظاهر و چشمان باطن را در قبضه تدبیر خود داری، تحول می بخشی و هدایت میکنی، وهر لحظه از حال پیدا و پنهان آنها باخبری، « تعلم خائنه الأعین و ما تخفی الصدور».

ای پروردگار مهربان! در عمری که برما دادی، بر این دل و دیده چه گذشته است؟! تو خود نیک میدانی، و بر صحیفه ای صادق همه جزئیات را ثبت فرموده ای. « لایغادر صغیرة ولا کبیرة الا أحصیها »

الهی! یا محول الحول والأحوال! در این آغاز سال نو و هنگام نو شدن همه اجزاء و احوال طبیعت، بر ما منت گذار، ودل و دیده مارا بر سبیل رضایت و پسند خودت اصلاح فرما، و از آنچه موجب سخط توست دورمان گردان!

ما را یاری کن تا دل و دیده، قدم وقلم، گمان و گفتار، و علم و عمل خود را رنگ و جهت خدایی بدهیم «صبغة الله و من أحسن من الله صبغة » آمین یارب العالمین.

۰ نظر ۲۹ اسفند ۸۹ ، ۱۰:۰۲
فتحی
دوشنبه, ۲۶ دی ۱۳۸۴

امام هدایت - درس ولایت

تولد پیشوای هدایت هادی امت حضرت علی بن محمد الهادی ( علیه السلام ) مبارک باد
 امام هدایت ، درس ولایت

حضرت امام هادی ( علیه السلام ) پدران و اجداد گرامی خویش را با زیارت های خاصی زیارت می کرد که مشهورترین آنها  زیارت جامعه کبیره است .
این زیارت مجموعه گرانبهایی است که در بردارنده اوصاف و مقامات و فضائل و مناقب آن بزرگواران است . و برترین و شناخته شده ترین زیارات ائمه اطهار است . و شیعیان به این زیارت اقبال خاصی نشان می دهند . و حفظ آن و زیارت ائمه اطهار با این زیارت را خصوصا در روزهای جمعه اهمیت می دهند . علمای بزرگ عنایت و توجه خاصی به آن دارند . در مورد حضرت امام خمینی (ره ) نوشته اند تمام سالهایی که در نجف بودند هر روز صبح و در حرم امام علی  ( علیه السلام ) این زیارت را قرائت می کردند .

 زیارت جامعه کبیره یک کلاس و درس کامل بلکه اکمل از امام شناسی است . سند صحت آن به درجه قطع و یقین می رسد . شیخ طوسی در تهذیب ، شیخ صدوق در الفقیه ، و دیگران آن را نقل کرده اند و مرحوم محدث قمی با عنایت ویژه ای آن را در مفاتیح الجنان آورده است .

علامه مجلسی در باره آن گفته است : این زیارت دارای بهترین سند ، عمیق ترین مفهوم ، فصیح ترین الفاظ، بلیغ ترین معنی ، وعالی ترین شأن  است. و از جمله بهترین زیارات بشمار می رود .
زیارت جامعه کبیره از استواری ، بزرگی بیان ، و فصاحت شگفت انگیزی برخوردار است . و با الفاظ شیرین و دلنشین مزین شده است . ضمنا زیباترین تعابیر و دقیق ترین معانی و مفاهیم را بیان می کند . همه این موارد دلیل محکم و روشنی است که متن این زیارت از طرف معصوم ( علیه السلام ) صادر شده است .

سند زیارت : موسی بن عبدالله نخعی می گوید به حضرت علی بن محمد الهادی ( علیه السلام ) عرض کردم : یابن رسول الله مرا کلامی نیک ، رسا و بسیار شیوا بیاموز تا هر وقت خواستم یکی از شما را زیارت کنم آن را به زبان بیاورم .

 

حضرت  ( علیه السلام ) فرمود : چون بدرگاه رسیدى بایست و بگو شهادتین را با حال غسل و چون داخل حرم شوى و قبر را به بینى باءیست و سى مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو پس اندکى راه برو به آرام دل و آرام تن و گامها را نزدیک یکدیگر گذار پس باءیست و سى مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو پس نزدیک قبر مطهّر رو و چهل مرتبه اَللَّهُ اکْبَرُ بگو تا صد تکبیر تمام شود
 (و شاید چنانکه مجلسى اوّل گفته وجه تکبیر این باشد که اکثر طباع مایلند بغُلوّ مبادا از عبارات امثال این زیارت بغُلوّ افتند یا از بزرگى حق سبحانه و  تعالى غافل شوند یا غیر اینها)
 پس بگو

اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ 
 سلام بر شما اى خاندان نبوت و جایگاه رسالت و مرکز رفت و آمد فرشتگان و جاى فرود آمدن وحى (الهى ) . . . . 
 سلام بر جایگاههاى شناسائى خدا و مسکن هاى برکت خدا و کانهاى حکمت و فرزانگى خدا و نگهبانان راز خدا و حاملان کتاب خدا و اوصیاء پیامبر خدا . . . .
پس آنکه از شما رو گرداند از دین خارج گشته و آنکه ملازم شما بود به حق رسیده و آنکه کوتاهى کرد در حق شما نابود گردید، و حق همراه شما و در میان شما خاندان و از جانب شما است و به سوى شما بازگردد و شمائید اهل حق ومعدن آن ، ومیراث نبوت  نزد شما است . . . .
 هر که شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر که شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته و هرکس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هرکس با شما کینه توزد با خدا کینه توزى کرده و هرکه . . . . . .

 . . .  وَعادَتُکُمُ الاِْحْسانُ وَسَجِیَّتُکُمُ الْکَرَمُ وَشَاْنُکُمُ الْحَقُّ وَالصِّدْقُ  . . . .
 بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى وَنَفْسى بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا وَبِمُوالاتِکُمْ  . . . . .
 فَاِنّى لَکُمْ مُطیعٌ مَنْ اَطاعَکُمْ فَقَدْ اَطاعَ اللَّهَ وَمَنْ عَصاکُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَمَنْ اَحَبَّکُمْ فَقَدْ اَحَبَّ اللَّهَ وَمَنْ اَبْغَضَکُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ  اللَّهَ

اَللّهُمَّ اِنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاَّءَ اَقْرَبَ اِلَیْکَ مِنْ مُحَمِّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ الاَْخْیارِ الاَْئِمَّةِ الاَْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعاَّئى فَبِحَقِّهِمُ الَّذى اَوْجَبْتَ لَهُمْ  عَلَیْکَ اَسْئَلُکَ اَنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفینَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ وَفى  زُمْرَةِ الْمَرْحُومینَ بِشَفاعَتِهِمْ اِنَّکَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً کَثیراً وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ  الْوَکیلُ

متن کامل زیارت جامعه کبیره در مفاتیح الجنان هست مراجعه بفرمایید.
التماس دعا  -  عارف ۲۶-۱۰-۸۴

۰ نظر ۲۶ دی ۸۴ ، ۱۲:۵۰
فتحی
سه شنبه, ۶ دی ۱۳۸۴

حسرت دیدار

در حسرت دیدار

دلم هوایی شده بود . میل کعبه داشت ، راهم نمی دادند . که تو در برون چه کردی؟؟؟ . . . .

 به جملاتی از الهی نامه برخوردم خیلی بیشتر از ظرفیت من بود ، به شما تقدیم می کنم :

منتخب از الهی نامه استاد حسن زاده آملی:

الهى! خانه کجا و صاحب خانه کجا؟
 طائف آن کجا و عارف این کجا؟

آن سفر جسمانى است و این روحانى؛
 آن براى دولتمند است و این براى درویش؛

 آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را؛
 آن ترک مال کند و این ترک جان؛

 سفر آن در ماه مخصوص است و این راه همه ماه؛
 و آن را یک بار است و این را همه عمر؛
 آن سفر آفاق کند و این سفر انفس، راه آن را پایان است و این را نهایت نبود؛
 آن مى ‏رود که
برگردد و این مى رود که از او نام و نشانى نباشد؛

 آن فرش پیماید و این عرش؛
 آن مُحرم مى ‏شود و این مَحرم؛
 آن لباس احرام مى‏پوشد و این از خود عارى مى شود؛
آن لبیک مى گوید و این لبیک مى شنود؛

آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصى بگذرد؛
 آن استلام حجر کند و این اشتقاق قمر؛
آن را کوه صفاست و این را روح صفا؛
 سعى آن چند مرّه بین صفا و مروه است و سعى این، یک مرّه در کشور هستى؛

 آن هروله مى کند و این پرواز؛
 آن مقام ابراهیم طلب کند و این مقام ابراهیم؛
 آن آب زمزم نوشد او این آب حیات؛
 آن عرفات بیند و این عرصات؛

 آن را یک روز وقوف است و این را همه روز؛
 آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر؛
 آن رمى جمرات کند و این رجم
همزات؛
آن حلق رأس کند و این ترک سر؛

آن را «لافسوق و لاجدال فى الحج» است و این را « فى العُمر»؛
 آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین؛
 لاجرم آن حاجى شود و این ناجى؛
 خنک آن حاجى که ناجى است؛

 الهى توانگران را به دیدن خانه خوانده اى و درویشان را به دیدار خداوندِخانه؛
 آنان سنگ و گل دارند و اینان جان ودل؛
 آنان سرگرم درصورتندو اینان ‏محو در معنا؛
 خوشا آن توانگرى که درویش است.

الهى! تن به سوى کعبه داشتن چه سودى دهد آن را که دل به سوى خداوند کعبه ندارد؟

۰ نظر ۰۶ دی ۸۴ ، ۲۱:۱۸
فتحی
شنبه, ۱۶ مهر ۱۳۸۴

جرعه ای ازجام ابوحمزه

جرعه‌ای از جام ابوحمزه

عزیز دلم!
چند وقته  که احساس می‌کنم یه جورایی مشکل‌دارم. نمی دونم چی شده. فقط می دونم هر وقت می خوام با تو خلوت کنم و کمی درد دلم رو بگم نمیشه! یا تونمی ذاری!
هر وقت می گم این دفعه دیگه آماده شدم. میام پیشت و حرفامو می زنم، مانع سر راهم پیدا میشه و یه جوری فرصت از دستم می ره! یا خوابم می گیره،  یا مشغول کارای بی اهمیت میشم ، یا گرفتاری و غفلتی برام پیش میاد! 
 اگر هم  با هزار امید خودمو می رسونم و میخوام مشغول راز و نیاز بشم تو تحویل نمی گیری!
هر وقت گفتم دیگه درست شد! بقیه متن در ادامه مطلب
۰ نظر ۱۶ مهر ۸۴ ، ۲۱:۲۸
فتحی
دوشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۸۴

اعتکاف

اعتکاف

خوشا آنان که که در بزم تو باشند

  در نمازم  خم  ابروی تو در یاد آمد   حالتی رفت که محراب به فریاد آمد 

چه زیباست سه روز را در خانه دوست به اعتکاف نشستن و چشم از همه رنگ ها و نیرنگ ها بستن  خوشا بحال آنان که لایق بودند و به مهمانی دعوت شدند

کسی که سر به خاک آستان کریم بگذارد و اشک ندامت بریزد دیگر سر بر هیچ آستانی برای به دست آوردن اندک متاع دنیا نمی ساید

گوارایتان باد شراب طهور خلوت با معشوق

۰ نظر ۳۱ مرداد ۸۴ ، ۱۸:۰۸
فتحی