مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عالم سیاست» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۳

فریب داعش

روایت خواندنی فریب یک زن جوان سوری از سوی داعش

خدیجه دختر ریز اندام ۲۵ ساله یکی از زنانی است که زمانی در شهر رقه سوریه عضو بریگاد زنان برای نظارت بر اجرای احکام شریعت حکومت داعش از سوی زنان گمارده شده بود، اما در نهایت با دیدن خشونت های گروه داعش و وحشی گری این گروه از دست این گروه می گریزد و به ترکیه می آید. خبرنگار سی ان ان در مصاحبه ای اختصاصی با خدیجه (نام مستعار) در هتلی در عورفا ترکیه ماجرای جذب خدیجه به گروه تروریستی داعش و پیوستن او  به این گروه و سپس فرار او به ترکیه را از زبان او روایت می کند.

خدیجه در مصاحبه با خبرنگار سی ان ان در هتلی در شهر عورفا ترکیه



۱ نظر ۱۷ مهر ۹۳ ، ۲۰:۲۵
فتحی
دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳

تـــــــشـــــیع ساخت لندن؟!!!

تشیعی که از انگلیس و امریکا پخش شود به درد شیعه نمی‌خورد

امام حسین(ع)، فدک، اهل البیت(ع)، مرجعیت، الزهرا(س)، خدیجه، المهدی و نام‌های دیگر از مقدسات شیعیان عناوین برخی شبکه‌های ماهواره‌ای است که چهار روز قبل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، برخی عوامل رسانه‌ای آن را دستگیر و دفاتر آنها را در استان‌های تهران، قم، خراسان‌رضوی و اصفهان پلمب نمود

امام حسین(ع)، فدک، اهل البیت(ع)، مرجعیت، الزهرا(س)، خدیجه، المهدی و نام‌های دیگر از مقدسات شیعیان عناوین برخی شبکه‌های ماهواره‌ای است که چهار روز قبل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، برخی عوامل رسانه‌ای آن را دستگیر و دفاتر آنها را در استان‌های تهران، قم، خراسان‌رضوی و اصفهان پلمب نمود؛ شبکه‌هایی که مطابق شواهد موجود و البته آنچه در بیانیه وزارت اطلاعات آمده است «مرکز پخش آنها در انگلیس و امریکاست»! بر اساس این بیانیه، «اختلاف‌افکنی بین پیروان مذاهب اسلامی از طریق توهین و افترا به مقدسات آنها، اهانت به علمای جهان اسلام‌، اعلام هفته برائت در مقابل هفته وحدت‌، تبلیغ و ترویج سبک‌های غلط‌، خرافی و خشن عزاداری‌‌، محور و رویکرد اصلی برنامه‌های تولیدی این دفاتر بوده است
اسامی و عناوین مذهبی، عمامه و ظاهر مذهبی داشتن مسئولان این شبکه‌ها، تأکیدشان بر امام حسینی بودن و. . . ظواهر فریب‌آلودی را برای بسیاری از افراد مذهبی و متأسفانه نا‌آگاه فراهم می‌کند که حسب اعتقاد جذب این شبکه‌ها و جریان منحرفی که ترویج می‌کنند، بشوند، بی‌آنکه در آغازین روزهای آشنایی با این جریان متوجه افکار انحرافی آنها به نام شیعه شوند. افراط در این شبکه‌ها تا جایی پیش رفت که چندی قبل هیئتی از سوی سیدحسن نصرالله با استاندار قم دیدار و پیام و گلایه سید‌حسن نصرالله را به وی ابلاغ کردند. در آن پیام، سیدحسن نصرالله از استاندار قم خواسته بود که برخی از این شبکه‌ها را که از قم تغذیه می‌شدند، کنترل کند. سه ماه پیش نیز معاون امور ایران مجمع تقریب مذاهب اسلامی به این شبکه‌ها تذکر داده بود: «‌تذکر بپذیرند، تذکر می‌دهیم و دوستانه صحبت و بحث می‌کنیم تا قانع‌شان کنیم اما اگر قانع نشوند و باز در حوزه جمهوری اسلامی باشند از نیروهای امنیتی و سازمان‌های مربوطه کمک می‌گیریم‌.» به نظر می‌رسد آنچه اکنون وزارت اطلاعات انجام داده است، تحقق همین هشداری است که گویا مدیران شبکه‌های مذکور چندان آن را جدی نگرفته بودند.


این نوشتار مروری بر عقاید افراطیونی است که به نام شیعه فعالیت کرده و موجبات تفرقه بین مذاهب اسلامی و بدعت‌گذاری در دین و وهن مذهب شیعه را فراهم می‌کنند؛ جریانی که شاید لازم بود پیش از اینها سربازان گمنام امام زمان(عج) را در ایران مقابل خویش ببینند؛ سفره‌ای که دشمنان اسلام برای مذهبی‌ها پهن کردند، چون می‌دانستند با شیوه‌هایی دیگر نمی‌شود آنان را فریفت.

۰ نظر ۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۷
فتحی
پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱

خاطرات مستر همفر

گزیده ی خاطرات مستر همفر

 بریتانیا در مقایسه با مستعمرات خود همچون هند، چین و خاورمیانه، کشوری کوچک بود.

******  امّا اوضاع کشورهای اسلامی ما را نگران میکرد. ما با این مرد بیمار(امپراطوری عثمانی) قراردادهایی بسته بودیم که همه آن به نفع ما بود.

****** در سال ١٧١٠ وزارت مستعمرات من را به مصر، عرا ق، تهرا ن، حجاز و استانبول فرستاد تا اطّلاعات کافی برای ضعیف کردن مسلمانان و چیرگی بیشتر بر آنان به دست آور م. همزمان نه نفر دیگر از بهترین کارمندان وزارت که فعالیّت، نشاط و دلبستگی کافی برای تحکیم سلطه بریتانیا بر امپراطوری عثمانی و دیگرکشورهای اسلامی را داشتند، به مناطق مختلف اعزام شدند.

****** دبیرکل در یکی از جلساتی که پیش از سفر به عراق با من داشت گفت : همفر! وظیفه تو در این سفر آن است که این اختلافها را در میان مسلمانان بازشناسی و کوههای آماده آتشفشان را بیابی و اطّلاعات دقیق آن را برای وزارت بفرستی ، اگر بتوانی آتش اختلاف را شعله ور کنی، خدمت بزرگی به بریتانیای کبیر کرده ای .

****** در آن مغازه با جوانی آشنا شدم. او در آنجا رفت وآمد می کرد؛ سه زبان ترکی ، فارسی وعربی را می دانست ( محمد بن عبدالوهاب) و لباس طلبه علوم دینی داشت . او جوانی بسیار بلندپرواز و تندخو بود و از حکومت عثمانی انتقاد می کرد ولی به حکومت ایران کاری نداشت . این جوان بلند پرواز  محمد  برای فهم قرآن و سنّت از اجتهاد خود استفاده می کرد و نظرات بزرگان را، نه تنها بزرگان زمان خود و مذاهب چهارگانه ، بلکه نظرات ابوبکر و عمر را به نقد می کشید و اگر نظرش با نظرات آنها متفاوت بود، گفته های آنان را اهمیّت نمی داد.

******  من گمشده ای را که در جستجویش بودم در شخص محمد بن عبدالوهاب یافتم. بلند پروازی، آزاد اندیشی ، ناخشنودی از عالمان زمان و نیز استقلال رأ ی، مهم ترین نقطه ضعفهای او بود که ممکن بود از آنها استفاده نمایم و او را بدین وسیله در اختیار داشته باشم .

****** به دیدار یکی از زنان مسیحی در خدمت وزارت مستعمرات که برای فاسد کردن جوانان مسلمان در آنجا حضور داشتند، شتافتم وشرح داستان را برای او گفتم و نام او را صفییه نهادم . در آن روزکه قرار گذاشته بودیم با محمد به خانه آن زن برویم او در خانه تنها بود، من وشیخ صیغه عقد را برای مدّت یک هفته خواندیم و شیخ یک سکّه طلا مهر او کرد. من از خارج و صفیّه از داخل برای توجیه شیخ محمد عبدالوهاب می کوشیدیم .

****** وزیر مستعمرات هنگام خداحافظی به من گفته بود : ما اسپانیا را با زنا و شراب از کافران (منظور مسلمانان) باز پس گرفتیم و باید بکوشیم دیگر کشورها را نیز با همین دو نیروی بزرگ بازستانیم .

****** ما کوشیدم این روح را در او بدمیم که او غیر از شیعه و سنّی ، خود راه سومی را برگزیند. این پیشنهاد را با دل و جان پذیرفت زیرا این نظر با غرور و آزاداندیشی او سازگار بود.

****** یکبار به دروغ خوابی برای او ساختم، به او گفتم : دیشب در خواب پیامبر را دیدم و صفت پیامبر را چنان گفتم که در منبرها از گویندگان شنیده بودم او بر یک صندلی نشسته بود و گرد او گروهی از عالمان بودند که هیچ یک را نمی شناختم تا آنکه تو وارد شدی چهره ات نورانی بود؛ هنگامی که نزدیک پیامبر شدی او به احترام تو برخاست و میان دو چشم تو را بوسید و گفت : محمد!  تو همنام و وارث دانش و جانشین من در اداره امور دین و دنیا هستی .

****** از لندن دستوراتی رسید که من راهی آربلا و نجف شو م، این دو شهر، کعبه آرزوهای شیعیان و مرکز علم و معنویّت آنهاست که داستان درازی دارد.

****** گزارش طولانی مشاهداتم را در نجف ، کربلا، بغداد، حلّه و در مسیر این شهرها نوشتم، یک گزارش بلند صد صفحه ای شد، آن را به نماینده وزارت در بغداد سپردم و در انتظار دستور وزارت بودم

****** دستور آمد فوراً به لندن بازگردم و من نیز عازم لندن شد م. در آنجا با دبیرکل و بعضی از اعضای وزارت جلسه داشتم، مشاهدات و کارهای خود را دراین سفر طولانی باز گفتم .

****** دبیرکل یک کتاب پر برگ هزار صفحه ای به من داد هنگام خواندن کتاب از بحث های دقیق آن شگفت زده شد م. ... چگونه باید آن نقطه قوّت ها را ویران کنیم و به نقطه ضعف تبدیل نماییم . برخی از نقطه ضعف های آنان عبارتند از:  ( 13 مورد را ذکر کرده )

امّا نقطه های قوّت آنان که در کتاب آمده و دستور به از میان بردن آنها داده شده است :(23 مورد)

کتاب در بخش افزودن نقطه های ضعف می گوید: ( 13 مورد)

امّا سفارش های کتاب برای از میان بردن نقطه های قوّ ت. (23 مورد )

****** راز دوم سند پنجاه صفحه ای بود که در آن برنامه هایی برای درهم کوبیدن اسلام و مسلمانان در مدّت یک قرن آمده بود، به گونه ای که پس از آن از اسلام تنها نامی باقی بماند.

****** می خواستم از شادمانی پرواز کنم. به دبیرکل گفتم : اکنون من چه کنم؟ از شیخ چه بخواهم؟و..؟ دبیرکل گفت : وزارت برنامه دقیقی دارد که شیخ باید آن را انجام دهد؛ آن برنامه این است : . . .

****** این چنین شد که قدرت بزرگی در سوی ما گرد آمد؛(الدِّرعیَّةِ ( را پایتخت حکومت و دین تازه قرار دادیم و وزارت پنهانی حکومت نو را پول کافی می رساند، حکومت تازه بندگانی خرید که در واقع بهترین کارشناسان وابسته به وزارت بودند، . . .

****** مرکزیّت ما روز به روز تقویت می شد به گونه ای که اگر فاجعه ای ناگهانی روی ندهد بذرهای پاشیده شده چنان رشد می آند که میوه های مطلوب به بار خواهدنشست.

متن کامل کتاب را از اینجا دریافت کنید

 

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۱ ، ۱۱:۵۶
فتحی
شنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۸۹

صدای ما را از لندن می شنوید

با عرض تسلیت روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ، حدیثی از آن بزرگوار تقدیم دوست دارانش می کنم :
 من وعظ اخاه سرا فقدزانه و من وعظه علانیه فقد شانه.
امام عسکری(ع) فرمود: هر کس برادرش را در خلوت پند دهد، او را آراسته است.و هر کس برادرش را در جمع پند دهد، او را سرشکسته کرده است.( تحف العقول، ص489)

اینجا دفتر مرکزی حزب مشارکت است صدای ما را از لندن می شنوید

 اعضای فراری سازمان مجاهدین(انقلاب) و حزب مشارکت پس از یک سال پنهانکاری و فریبکاری، اعتراف کردند که از خارج کشور و تحت نام دو حزب غیرقانونی مذکور فعالیت می کرده اند.
عناصر مذکور در بیانیه ای اعلام کرده اند که «شاخه برون مرزی سازمان مجاهدین انقلاب» را راه اندازی کردند و این در حالی است که نه سازمان یاد شده و نه حزب مشارکت، پس از آغاز اغتشاشات خیابانی دیگر دارای شاخه درون مرزی نیستند. با این حال طی یک سال و نیم گذشته و در حالی که اعضای مرکزیت دو گروهک غیرقانونی مذکور در بازداشت به سر می بردند یا اقدام به افشاگری علیه زد و بندهای مشارکت و مجاهدین کرده بودند، بیانیه های رادیکالی از خارج کشور در سایت ها منتشر می شد که صادرکنندگان آن ادعا می کردند در داخل حضور دارند و مشغول مبارزه چریکی هستند. کسانی چون توفیقی، مزروعی، حقیقت جو، امیر ارجمند(مشاور موسوی و مرتبط با سرویس های جاسوسی بیگانه) و... از جمله افراد حزبی یا ستادی فتنه هستند که در کنار ده ها تن از روزنامه نگاران زنجیره ای به خارج کشور گریخته اند و از آنجا تلاش می کنند «سازمان» فتنه را فعال و سرپا نشان بدهند. این عده در خارج کشور در همکاری کامل با گروهک های نفاق قدیمی تر قرار دارند.
بی بی سی با اشاره به انتشار خبر «فعالیت شاخه برون مرزی سازمان مجاهدین»، از قول «یک فرد نزدیک به اصلاح طلبان در خارج کشور که نخواست نامش فاش شود»، نوشت: اعضای این گروه در چند کشور خارجی به سر می برند و به زودی سخنگوی خود را معرفی می کنند. پیش از این از کسانی چون رهنورد هم خواسته شده به خارج کشور برود.

نقل از کیهان ۲۳ بهمن ۸۹

۰ نظر ۲۳ بهمن ۸۹ ، ۱۳:۱۸
فتحی
دوشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۸۸

قصه ی روز دانشجو

قصه ی روز دانشجو

روز دانشجو را به تمام دانشجویان فهیم و بیدار و با بصیرت کشور عزیزمان تبریک می گویم
*****

سالهاست که در کشور ما شانزدهم آذر به عنوان روز دانشجو نام گذاری شده، ودر این روز نقش و مسئولیت، جایگاه و ارزش دانشجو مورد توجه و تقدیر قرار می گیرد.
علت این نامگذاری و اقدام، حادثه ای است که 16 آذر 1332 در دانشگاه تهران اتفاق افتاد. پس از کودتای آمریکایی 28 مرداد و تسلط آمریکا بر شئون مختلف کشورمان، نیکسون به ایران سفر کرد. و سران حکومت وقت مراتب سر سپردگی ونوکری خود را در مقابل ارباب به جای آوردند.

در مقابل این رفتار حکومت، طبیعتا مردم مسلمان و آزاده ایران، این تحقیر و اهانت را تاب نیاوردند، و به همین دلیل دانشجویان آگاه و با بصیرت، که نماینده واقعی هویت اسلامی و ارزشهای والای ملت خود بودند، دست به اعتراض و تظاهرات زدند.
شاه و همدستانش که نوکر و خادم بی چون و چرای آمریکا بودند، تظاهرات دانشجویان را سرکوب کرده و در نتیجه سه نفر از دانشجویان به دست تفنگداران شاه، به خاک و خون غلطیدند.

آری ، اختصاص این روز به عنوان روز دانشجو، برای بزرگداشت آن سه شهید عزیز و حرکت دانشجویی در مبارزه با زیاده خواهی و رفتار ظالمانه آمریکا بوده است. واکنون که بیش از نیم قرن از آن حادثه می گذرد، هر روز بیش از پیش باطن خبیث و ضد انسانی امریکا روشن شده، و درستی تشخیص و بصیرت آن روز مردم و دانشجویان مسلمان ایران، در مورد خوی تجاوزگری و مستکبرانه آمریکا آشکارتر می گردد.

اگر آن زمان بودند افراد و گروههای نادری که شناخت کاملی از ماهیت استکباری و ضد اسلامی و ضد انسانی آمریکا و همدستانش نداشتند، اما امروز در پرتو انقلاب اسلامی و رهبری پیامبرگونه حضرت امام خمینی (ره)، و خلف صالح ایشان حضرت امام خامنه ای، نه تنها دانشجویان و دانشگاهیان، که تمام اقشار و طبقات ملت عزیزمان، خباثت، دروغگویی، ماهیت استکباری، زورگویی و زیاده خواهی، و بی توجهی به حقوق انسان و ارزشهای انسانی ، و خصوصا اسلام ستیزی را در پس چهره به ظاهر آراسته و متمدن نمای حکومت آمریکا و کشورهای حامی آن کاملا می شناسند.

و در راستای همین بیداری عمومی و بصیرت عمیق ملت بزرگ ایران است که آمریکا و طرفداران ونوکران خارجی و داخلی اش، در نظر همه ملت های آزاده جهان رسواتر از همیشه می باشند.

۰ نظر ۱۶ آذر ۸۸ ، ۲۱:۳۹
فتحی