مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احکام دین» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵

ویژگی های روزه دار واقعی

 روزه دار واقعی از نظر حضرت امام صادق علیه السلام

مولاى ما حضرت صادق علیه السّلام وصیت فرموده که:

1)    هرگاه روزه هستى باید گوش و چشم و پوست و همه اعضاى تو روزه باشند، یعنى از انجام محرّمات بلکه مکروهات دورى کنند

2)    و نیر فرمود: گاه روزه تو نباید همانند روز افطار تو باشد،

3)     و همچنین فرمود: روزه نه همین خوددارى از خوردن و آشامیدن تنهاست،

4)    بلکه باید در هنگام روزه، زبان خود را از دروغ نگاه دارید،

5)    و دیده هاى خود را از حرام بپوشانید

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۱۸:۵۲
فتحی
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲

نماز بدون وضوی شیخ هادی

حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشن‌های مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می‌رفتیم. پیش‌نماز مسجد، حاج آقایی بود به‌نام شیخ هادی که امور مسجد از قبیل نماز جماعت، مراسم شب‌های قدر، نماز عید و جشن نیمه شعبان را برگزار می‌کرد. اگر کسی می‌خواست دخترش را شوهر بدهد و یا برای پسرش زن بگیرد با شیخ هادی مشورت می‌کرد و در آخر هم شیخ خطبه عقد را جاری می‌کرد. اگر کسی در محله فوت می‌کرد شیخ هادی برای او نماز میت می‌خواند و کارهای بسیار دیگر ... .

یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که وضوخانه در آنجا واقع بود رفتم. منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حین، درِ یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد. با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه وضو بگیرد دستشویی را ترک کرد! من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد محراب شد و یکسره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند! من که کاملاً گیج شده بودم سریعاً به حاج علی که سال‌های زیادی با هم همسایه بودیم، گفتم: حاجی! شیخ هادی وضو ندارد، خودم دیدم از دستشویی آمد بیرون ولی وضو نگرفت. حاج علی که به من اعتماد کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب فردا می‌خوانم.

این ماجرا بین متدینین پیچید، من و دوستانم برای رضای خدا، همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و مأمومین کم‌کم از دور شیخ متفرّق شدند تا جایی‌که بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند. زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت، بچه‌های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند. دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود؛ آیا اصلاً مسلمان است؟! آیا جاسوس است؟! و آیا ... .

 شیخ بعد از مدتی محله ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود. ما هم به‌همراه دوستان و متدینین خوشحال از این پیروزی، در پوست خود نمی‌گنجیدیم. بعد از مدتی از حوزه علمیه یک طلبه جوان [به مسجد] فرستادند و اوضاع به حالت عادی برگشت.

بعد از دو سال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به عمره مشرف شدیم. در مکه به‌خاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم. بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد. روز بعد وقتی می‌خواستم برای نماز به مسجد بروم، تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم. پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا جای آمپول را آب بکشم. در حال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به یاد شیخ هادی افتادم. چشمانم سیاهی می‌رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند. نکند آن بیچاره هم می‌خواسته جای آمپول را آب بکشد؟!! نکند ؟!! نکند؟!! دیگر نفهمیدم چه شد. به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر می‌کردم که چگونه منِ نادان و دوستان و متدینین نادان‌تر از خودم، ندانسته و با قصد قربت آبرویش را بردیم؛ خانواده‌اش را نابود کردیم؛ و ... .

از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم. پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی می‌گردم او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم(ع) داشت و گاه گاهی به دیدنش می‌رفت، اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود. پس از خداحافظی یک‌راست به بازار شاه عبدالعظیم(ع) رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم. بعد چند دقیقه جستجو پیرمردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و قرآن می‌خواند. سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد. گفتم: ببخشید من دنبال شیخ هادی می‌گردم؛ ظاهراً از دوستان شماست، شما او را می‌شناسید؟ پیرمرد سری تکان داد و گفت: دو سال پیش شیخ هادی در حالی‌که بسیار ناراحت و دلگیر بود و خیلی هم شکسته شده بود، پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم. بسیار تعجب کردم و علتش را پرسیدم، او در جواب گفت: من برای آب کشیدن جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من تهمت زدند که وضو نگرفته نماز خوانده‌ام؛ خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده‌ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی‌توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند. بعد از این جملات گفت: قصد دارد این شهر را ترک گفته و به عراق سفر کند که در جوار حرم امیرالمومنین(ع) مجاور گردد تا بقیه عمرش را سپری کند. من هم هرکاری کردم که مانعش شوم نشد. او گفت دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم. او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم.

ناگهان بغضم سرباز کرد و اشک‌هایم جاری شد، که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم. ‌ای کاش آن موقع کور می‌شدم و این جنایت را نمی‌کردم. ‌ای کاش حاج علی آن موقع به‌جای گوش دادن به حرفم توی گوشم می‌زد. ‌ای کاش‌ای کاش... . و این ‌ای کاش‌ها که بیچاره‌ام می‌کرد. الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می‌گذرد و هر کس به نجف مشرف می‌شود من سراغ شیخ هادی را از او می‌گیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.

دوستان! ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می‌بریم؟! زندگی‌ها را نابود می‌کنیم؟! به‌خاطر خدا چه ظلم‌هایی که نمی‌کنیم! به‌خاطر خدا دعایم کنید. آیا خدا از گناهم می‌گذرد؟ چه خاکی باید به سرم بریزم؟... . ‌ای کاش و ‌ای کاش.

منبع – مجله معارف شماره 101

 

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۲۰:۰۲
فتحی
دوشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۲

راز یک فریب

حجاب تنها پوشش نیست؛ رفتار هم هست!

اشاره:

حجت الاسلام یوسف غلامی، پژوهشگر حوزه حجاب و عفاف، دغدغه و تحقیقات میدانی زیادی دارد که از ثمرات آن می‌توان به کتاب‌های «راز یک فریب»، «جلوه‌های زنان و نگاه مردان»، «هدیه مادر» و «باغ پرندگان» اشاره کرد.

امتیاز و تفاوت نوشته‌های استاد غلامی با دیگر کتاب‌های موجود در زمینه حجاب، دارا بودن تحلیل‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی، نثر شیوا و صمیمی، پرهیز از نکات تکراری و شعاری، ژرف‌اندیشی و دقت نظر در مسایل اجتماعی است.

کتاب «راز یک فریب» از سوی معاونت امور بین‌الملل مقام معظم رهبری در امور دانشجویان خارج از کشور به چاپ رسیده و دفتر نشر معارف نیز چاپ آن در ایران و توزیع آن را برعهده دارد.   معارف

 

لطفا در مورد سوابق تحقیقات خود پیرامون حجاب، آنچه ضروری می‌دانید بفرمایید.

حدود 18 سال است با تحقیق میدانی و نظرسنجی از مردان و زنان غیر معتقد به حجاب، به طور حضوری و غیرحضوری به گفتگو پرداختم و آخرین گفته‌های آنان را شنیده و به منظور پاسخ‌گویی به آن‌ها سالیانی به تفحص پرداختم که نتیجه آن را در کتاب «راز یک فریب» نگاشته‌ام.

ویژگی کتاب‌هایی که در زمینه حجاب نوشته‌اید با دیگر کتاب‌های موجود در این زمینه چیست؟

کتاب‌‌هایی که تاکنون پیرامون وضعیت نابسامان پوشش زنان به چاپ رسیده است هر یک جنبه‌های قوت و ضعف متفاوتی دارند. برخی تاریخ حجاب در ادیان یا کشف حجاب در ایران را بررسی کرده‌اند و برخی با دلایل عامیانه و توجیهات سطحی به بیان فلسفه حجاب پرداخته‌اند و عده‌ای نه چندان اندک با رونوشت از آثار دیگران به کتاب‌سازی درباره حجاب پرداخته‌اند. گروهی نیز تنها برای معتقدان به حجاب کتاب نگاشته‌اند. تنی چند از پژوهشگرانِ موفق در این زمینه آثاری تألیف نموده‌اند که گاه پرحجم (حدود 600 صفحه) و آکنده از گزارش‌ها و اخباری است که برای دوشیزگان بدآموزی دارد. در این همه آثار شاید نتوان به سادگی کتابی را یافت که هم برای زنان و دختران معتقد به حجاب مفید باشد و هم برای غیر معتقدان و نیز برای مردان.

این کتاب مدت هجده سال در دست تحقیق، نگارش و ارزیابی بوده و یکصد نفر از کارشناسان امور اجتماعی و فرهنگی آن را مطالعه و ارزیابی کرده‌اند. از امتیازات آن، نظرسنجی از زنان ایرانی و خارجی غیرمعتقد به حجاب (بیش از بیست‌هزار نفر)، است.

پس از این هجده سال که دربارة رفتارهای اجتماعی دختران و زنان به مطالعه و تحقیق و نظرسنجی پرداخته‌ و با این شمار زن بی‌حجاب مسلمان(!) و غیرمسلمان گفتگو کرده‌ام، تصوّر می‌کنم تا فردی به دانش جامعه‌شناسی و روان‌شناسی آشنا نباشد و نیز اظهارنظرهای خانم‌های بی‌حجاب را نشنیده و کتاب‌هایی که دربارة حجاب است نخوانده باشد، بهتر است دراین‌باره به خلق اثری نپردازد و نظریه‌پرداز حجاب نباشد.

امروزه مشکل رفتارهای اجتماعی دختران و زنان، کمبود کتاب دربارة حجاب نیست؛ بلکه فراوانی کتاب‌هایی است که اغلب حرفشان تکراری، نگاهشان محدود و ادبیاتشان بیگانه با روحیاتِ مخاطبان است. از برخی نویسندگان می‌پرسم: این کتاب را برای چه گروهی نوشته‌اید؛ با حجابان یا بی‌حجابان؟ با حجابان که اینها را می‌دانند، بی‌حجابان هم که هرگز نمی‌خوانند!

مخاطب من در این کتاب، هر فردی است که بخواهد اندکی از راز پوشش زن را بداند و به عمق فریب‌کاری غرب پی ببرد.

از مهم‌ترین فرازهای کتاب، گفتگوهای علمی است که با زنان بی‌حجاب ایرانی و غیرایرانی و دختران زندانی، مردان مجرم و زنان فریب‌خورده صورت گرفته است. در این گفتگوها هرچه به ذهنم می‌رسید پاسخ می‌دادم و پس از جلسه تا مدت‌ها ـ گاه چند سال ـ درباره آن شبهه و پرسش که زنان مطرح کرده بودند، فکر و تحقیق می‌کردم. نتیجه همه آن تحقیقات را در این کتاب گنجانده‌ام.

همه مطالعه‌کنندگان این کتاب، بی‌اغراق اعتراف کرده‌اند که ادبیات این کتاب، بسیار دلنشین است و خواننده را از آغاز تا پایان با خود همراه می‌سازد.

 

لطفا متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید

۰ نظر ۱۸ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۴۴
فتحی
جمعه, ۹ فروردين ۱۳۹۲

استفاده از ماهواره

حکم شرعی استفاده از ماهواره

مطالب زیر از سایت دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی استفاده شده است

 

1-    استفاده از آن جایز نیست

2-    چون منشاء مفاسد است اشکال شرعی دارد

3-    استفاده از برنامه های مفید آن هم جایز نیست

4-    فرقی میان کودکان و بزرگ سالان نیست

5-    وسایل آن را باید نابود کرد

6-    استفاده علمی با شرایطی مانع ندارد

7-    خرید و فروش و نصب آن جایز نیست

8-    درصورتی که فقط قابلیت دریافت شبکه های استانی را داشته باشد جایز است

9-    کمک مالی به شبکه هایی که معارف اسلامی را ترویج کنند اشکال ندارد

10-                       . . . .

  متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید

 

۰ نظر ۰۹ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۱۸
فتحی
جمعه, ۳ شهریور ۱۳۹۱

متدین ها و بعضی مجالس


بعضی متدین ها و بعضی مجالس!!

 بله برون مهریه تعیین میشه   هی صحبت از ائمه دین میشه
بابای دوماد میره تو عمق دین   از قتاعت میگه و نان جوین
که زندگی باید در این راه باشه    مهر عروس سبکتر از کاه باشه
یه هو داداش کوچیک دوماد پاشد   گفت مهر آبجی پس چرا ویلا شد؟؟
دوماد داداش کوچیکه رو ماساژ داد   رو لاله گوشش کمی ویراژداد
سپس به نرمی رو زمین جلوس کرد   لبخندشو حواله عروس کرد
اونطرف اتاق ، پدرونوس   آخ معذرت می خوام پدرعروس
در جواب نطق بابای دوماد   بیاد حضرت سلیمان افتاد
که آن نبی دور ازهوا ، یه دم بود   دارای باغ و خدم و حشم بود
سیم و زرش بی حدو اندازه بود   سخاوتش هرکجا آوازه بود
اینجوری دین خیلی قشنگ و زیباست   هزار تا سکه مهر دختر ماست
این مهرو ، گر قبول داری آقاجون   بفرما شیرینی بخور نوش جون
تا پدر دوماد اومد بجنبه   شیرینی رفت تو دهنش قلمبه
 بنام دین شیره به سر مالیدند   بازم ببخشید مهریه بریدند 
چون مهریه شد این وسط مشخص   دین را نمودند ساعتی مرخص
تو همدیگه قاطی شدن قاطیا   کف میزدن براشون اسقاطیا
دین که از اون جلسه آواره شد   گلوی ضبط صوت دیگه پاره شد
خیس از عرق شد چون لباسای شیک   دستوراومد که : بسه شب شد نزدیک
جلسه رو پی میگیریم دوباره   اما باید بگیریم استخاره
یه بار دیگه رفتن به دنبال دین   تا بشه تاریخ عروسی تعیین
درعید قربان آقا خیلی خوبه   خیر ، نیمه شعبان توی قلوبه
نه این ، نه اون ، در عید فطر عالیه   خیر ، شب مبعث شب خوشحالیه
خلاصه دادن این وسط آتش بس   شد انتخاب یه میلاد مقدس
تا که به یمن آن شب تبارک   جشن عروسی  بشود مبارک
فرستادن دین رو دوباره در عرش   دادن گلوی ضبط صوت رو باز خش
ازنیمه شب گذشت ، خونه آروم شد   بله برون هر جوری بود تموم شد
تا که رسید آن شب جاودانی   میلاد آن امام آسمانی
به این بهانه ، شروع شد عروسی   با یک صلوات و بعدش رو بوسی
وارد مجلس عروس و دوماد شد   دمای حاضرین یه هو، زیاد شد
چون دماشون رسید به نقطه جوش   خلاصه دین دوباره شد فراموش
بزن بکوب بار دیگه شد آغاز   ریختن وسط همراه  ساز و آواز
استریو توی گوشا ، چک می زد   باند اکو رو پایه پشتک می زد
بعضی خانمها که بودن رنگارنگ   انگار که اومدن به شهر فرنگ
هر لحظه می گفتن که : با اجازه     باز بر میگشتن با لباس تازه
طوطی و طاووس خجل ازچهره شون   حیونکیها ، ترکید زهره شون
اون خانم هایی که بودن مقید   تو این فضا مونده بودن مردد
آخر یه چندتاشون تو ریتم و آهنگ   با ازما بهترون شدن هماهنگ
یکی به میخ یکی به نعل نمیشه   مشکل دین اینجوری حل نمیشه نمیشه
با دین خدا بازی کرد   بعدشم  احساس سرافرازی کرد
تا کی با دست دین رو جلو می کشین   بعد با پاتون هولش میدین و خوشین ؟
تا کی سوء استفاده از دین بشه   بنام دین مهریه تعیین بشه؟
تا کی شب تولدی قدوسی   تعیین کنیم تاریخ برا عروسی ؟
به دین حق اگر ارادت  داریم   به اولیا (ع) ، اگر محبت داریم
باید اونو نشون بدیم در عمل   دینداری رو ثابت کنیم درعمل
خوشی خوبه اما به چه علتی؟   شادی خوبه اما به چه قیمتی؟
«شاهد» چقدر بده ملون شدن   گاهی با شیطون گاهی با  من شدن!
 
 

با استفاده از وبلاگ «گلستان شاهد» و بابرخی اصلاحات

۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۵۹
فتحی
پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۱

رضایت خدا کجاست؟

رضایت خدا را چطور به دست آوریم؟

برای همه ما گاهی اوقات پیش میاد که می خواهیم دنبال یک کار خوب و با صواب بالا بریم .مثلا شرکت در یک مراسم دعا ، یا هیأت ، یا زیارت ، ویا . . . .  و درست همزمان با این کار پسندیده یک کار دیگه از ما خواسته میشه مثلا صله رحم ، رفتن به خانه یک فامیل و مهمونی یا . . . .
در چنین موقعی بهتر است چکار کنیم و کدوم کار را انجام بدیم ؟ خدا به کدوم بیشتر راضی هست؟

به نظرمیاد این مواقع دل ما بیشتر میل به رفتن همون مراسم دینی و لذت معنوی اون داره ، ولی آیا خود این تمایل ، نفسانی نیست ؟ آیا این هوای نفس نیست که مارا می کشونه به اون مراسمی که رفقا رو می بینیم ، کنار اونا باشیم ، لذت ببریم ؟
 آیا همیشه تشخیص ما درسته که دنبال همون کاری که خودمون میخواهیم بریم؟ همیشه می تونیم خودمون تشخیص بدیم که راه رسیدن به رضایت خدا چیست؟ یا بهترین روش رسین به ثواب کدومه؟

به نظر میاد کمی باید تامل کنیم .  به یک خاطره از آقای قرائتی توجه کنید:

من رفتم یک جایی بنده خدا باشم یک دسته گلی آب دادم، خانه پدر سه شهید مهمان بودم، گفتم می‌خواهم وضو بگیرم، گفت شیر آب توی سردآب است رفتم توی سردآب وضو که گرفتم این پدر سه شهید حوله آورد که من دست هایم را با آن خشک کنم وقتی وضو گرفتم گفت بفرما حوله.

گفتم حدیث داریم که کسی اگر وضو گرفت با حوله خشک نکند ثوابش سی برابر است من می‌خواهم خشک نکنم.

گفت حدیث نداریم اگر یک پیرمرد، پدر سه شهید که درد پا دارد، از این همه پله حوله برای تو آورد،  توی ذوقش نزنید و دل او را نشکنید؟

 من خیلی خجالت کشیدم ،تکانى خوردم و دیدم که حق با او است و من در عمل به این حدیث، باید شرایط دیگرى را هم مراعات کنم.
جاهایی که آدم می‌خواهد مقدس باشد اما عقلش کار نمی‌کند، همیشه نصف اینکه بعضی‌ مردم از دین فرار می‌کنند  برای این است که دین دست آدم‌هایی است که عقل گاهی دارند و گاهی ندارند.
باید حساب کنیم که الان وقت چی است؟ گاهی آدم وقتی قرآن می‌خواند باید قرآن خواندنش را هم کنار بزند.

۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۴۸
فتحی
جمعه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۰

نگاهی به روزه و حکمت آن

مطالب زیر از کتاب « حکمت عبادات» نوشته حضرت آیت الله جوادی آملی انتخاب شده است.

*امام صادق علیه السلام می فرماید:گرچه روزه گرفتن سخت و دشوار است، ولی لذت شنیدن این ندای خداوند که می فرماید:« یا ایهاالذین آمنوا کتب علیکم الصیام» خستگی روزه را از انسان می گیرد. « لذة ما فی النداء ازال تعب العبادة و العناء» با شنیدن این ندا عبادت برای ما سهل و روان می گردد. (ص 128)

لطفا ادامه مطلب را کلیک کنید

۰ نظر ۱۴ مرداد ۹۰ ، ۰۰:۵۴
فتحی

روزى رسول‏ خدا (صلّى اللّه علیه و آله) خطبه ‏اى خواند و درآن خطبه فرمود:

( بعد از بیان فضیلت ماه مبارک رمضان و خصوصیات آن، دستور العمل های زیر در خطبه آمده)

1-  از پروردگارخود با نیّت هاى صادق، و دلهاى پاکیزه از گناه وصفات ناپسند، درخواست کنید که به شما براى روزه داشتن دراین ماه توفیق دهد.
2- و به شما براى تلاوت قرآن دراین ماه توفیق دهد.
3-  با گرسنگى و تشنگى در این ماه،تشنگى و گرسنگى‏ روز قیامت را به یاد آورید.
4-  به تهیدستان و مسکینان صدقه بدهید.
5-  بزرگسالان خود را تعظیم کنید.
6- به خردسالان مهربانى کنید.
7- با خویشان‏ خود پیوند واحسان کنید .
8- زبانهاى خود را از سخن حرام نگه دارید.
9- چشم‏هاى خود را از نگاه حرام فرو پوشید.
10- گوشهاى خود را از آنچه شنیدنش بر شما حلال نیست بازدارید.
11- با یتیمان مهربانى کنید، تا بعد از شما با یتیمان شما مهربانى کنند.
12- از گناهان خود به سوى خدا توبه کنید.
13- دستهاى خود را در اوقات نماز به دعا بردارید، زیرا وقت نماز بهترین ساعت هاست،خداوند در این اوقات به سوى بندگانش با رحمت نظر مى‏کند، اگر او را بخوانند پاسخ مى‏دهد، واگراو را ندا دهند لبیک مى‏گوید، واگر از او درخواست کنندعطا می کند.
14- همانا وجود شما در گرو اعمال شماست، پس آن را با آمرزش خواهى از خدا از گرو رها کنید.
15- پشت شما از گناهان سنگین شده،پس آن را با سجده‏ها ی طولانى سبک کنید. بدانید حق تعالى به عزّت و جلال خود سوگند یاد کرده،که نمازگزاران و سجده‏کنندگان در این ماه را عذاب ننماید، و آنان را در قیامت ازآتش دوزخ درامان دارد.
16- هرکس روزه‏دار مؤمنى را در این ماه افطار دهد،براى او نزد خدا ثواب آزاد کردن‏ بنده و آمرزش گناهان پیشین خواهد بود . . . . خود را ازآتش دوزخ دورکنید با افطار دادن روزه‏داران، گرچه به نصف دانه خرما، یا به یک جرعه آب باشد.
17- هرکه اخلاق خود را در این ماه نیکو کند، آسان و راحت از صراط بگذرد، در روزى که قدمها بر صراط می لغزد.
18- هرکه در این ماه بر زیر دستان خود آسان گیرد،خدا در قیامت حساب او را آسان می کند.
19- هرکه در این ماه شرّ خود را از مردم بازدارد،حق تعالى در قیامت خشم خویش را از او بازمی دارد .
20- هرکه در این ماه یتیمى را نوازش‏ کند،خدا در قیامت او را گرامى دارد.
21- هرکه در این ماه به خویشان خود صله و احسان کند، خدا در قیامت او را به مهر خود پیوند دهد، وهرکه از خویشان خود قطع کند، خدا در قیامت رحمت خود را از او بردارد.
22- هرکه در این ماه نماز مستحبی بجا آورد، خدا براى او برات‏ دوری از آتش دوزخ را می نویسد.
23- هرکه در این ماه نماز واجبى را ادا کند، خدا به او پاداش هفتاد نماز واجب را که در ماههاى دیگر خوانده‏ شود عطا نماید.
24- هرکه در این ماه بسیار صلوات بر من فرستد، خدا ترازوى عملش را سنگین گرداند، در روزى که ترازوهاى عمل سبک باشند .
25- هرکه در این ماه یک آیه از قرآن بخواند، پاداش کسى را دارد که در ماههاى دیگر قرآن را ختم کرده باشد.
26- به یقین در این ماه درهاى بهشت باز است، از خدا بخواهید آنهارا به روى شما نبندد.
27- به یقین در این ماه درهاى دوزخ بسته است، از خدا درخواست کنید آنها را به روى شما نگشاید.
28- شیاطین را در این ماه به زنجیر کشیده‏اند، از خدا بخواهید که آنان را بر شما چیره نسازد.
 

متن کامل خطبه و ترجمه را در ادامه مطلب ببینید

۰ نظر ۰۲ مرداد ۹۰ ، ۱۲:۰۸
فتحی
شنبه, ۲ شهریور ۱۳۸۷

حرمت مومن

حرمت و ارزش مومن

«هرکس انسانی را بکشد، غیر از قصاص و فساد در زمین، مانند آن است که همه مردم را کشته است. و هرکس انسانی را زنده کند، مانند آن است که همه مردم را زنده کرده است .»
(مائده / 32)

احترام و ارزش انسان در دین مقدس اسلام، بسیار مورد تاکید و سفارش قرار گرفته است. علاوه بر آیات متعدد قرآن ، معصومین (علیهم السلام) نیز این معنی را در موضوعات مختلف بیان فرموده اند؛ تا مردم بدانند و حرمت و احترام یکدیگر را رعایت کنند. برای اینکه مطلب طولانی نشود از توضیح بیشترخودداری کرده، ونمونه هایی از سخنان ارزشمند ائمه هدی (علیهم السلام) خدمت دوستان تقدیم می کنم. امید است دقت و توجه شایسته شما نیاز به هرگونه توضیح و تفسیر را جبران نماید.

1- ازامام صادق (علیه السلام ) نقل شده: المومن اعظم حرمه من الکعبه  ( بحار الانوار ج64- ص 71) حرمت مومن از خانه کعبه عظیم تر است.

2- روایت شده که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) نگاه به کعبه کرده و فرمود : مرحبا بالبیت ما اعظمک و اعظم حرمتک علی الله، والله للمومن اعظم حرمه منک لان الله حرم منک واحده و من المومن ثلاثه : ماله و دمه و أن یظن به ظن السوء. ( بحار الانوار ج64- ص 71) خوشا بر تو ای کعبه چقدر بزرگ هستی و حرمتت بر خدا عظیم است ، به خدا سوگند مومن حرمت عظیم تراز تودارد ، زیرا خداوند یک حرمت بر تو قرارداده درحالی که بر مومن سه حرمت قرار داده : مال او و جان او و اینکه کسی بر او سوء ظن داشته باشد.

3- از امیرالمومنین (علیه السلام ) نقل شده : ضع امر اخیک علی احسنه حتی یاتیک ما یغلبک منه و لا تظن بکلمه خرجت من اخیک سوءا و انت تجد لها فی الخیر محملا. (اصول کافی ج2 – ص362) هر کاری که از برادر دینی تو سرزند، آن را به بهترین وجه حمل کن تا آنجا که راه توجیه را بر تو بببندد، وهیچگاه به سخنی که از دهان برادرت بیرون آید ، گمان بد مبر، درحالی که برای آن محمل خوبی می یابی.

4- ازامام صادق (علیه السلام ) نقل شده: اذا اتهم المومن اخاه انماث الایمان من قلبه کما ینماث الملح فی الماء ( اصول کافی ج4- ص66) هر گاه مومن برادر دینی خود را تهمت زند، ایمان از دلش محو می شود همانطور که نمک در آب .

5- ازامام صادق (علیه السلام ) نقل شده: هرگاه آبرو بریزد، جمع آوری و جبران آن مشکل است. (میزان الحکمه ج8 )

6- ازامام سجاد (علیه السلام ) نقل شده: هرکه از لطمه زدن به آبروی مسلمانان خودداری کند، خدای عزوجل روز قیامت از لغزش او می گذرد. (میزان الحکمه ج8 )

۰ نظر ۰۲ شهریور ۸۷ ، ۰۰:۱۱
فتحی
شنبه, ۱۹ آذر ۱۳۸۴

شهید محراب - گناهان کبیره

شهید محراب - گناهان کبیره
 

20 آذر 1360 حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب نماینده امام و امام جمعه شیراز توسط منافقین در نماز جمعه به شهادت رسید 

او از یارن مخلص وهمدل و همرا ه امام خمینی ( ره ) بود و شهادتش برای امام بسیار تلخ و غم افزا بود. و در مدت عمر پر برکت خود هم در پرورش شاگردان شایسته وهم در نشر و ترویج تعالیم مقدس اسلام بسیار موفق بود . در سال های اول انقلاب به خصوص پس از شهادتش ، بیشتر افراد اهل مطالعه و علاقمند به اسلام با کتاب ها و نوشته هایش انس خاصی داشتند . بیانات شیوا و رسا و دل پاک و نیت خالصش این جاذبه را مضاعف می کرد . حدود به چهل عنوان کتاب ازآن بزگوار به چاپ رسیده . و در میان کتابهایش‌ " گناهان کبیره " از همه بیشتر مورد توجه و مطالعه قرار گرفت . روح مطهرش شاد و با اجداد معصومش محشور باد                             برای شادی روحش صلوات و فاتحه 

 کتابهای شهید:
    1- ایمان   2- بندگی راز آفرینش ( شرح خطبه فدکیه )  3 -  گناهان کبیره ( 2 جلد )  4- توحید 5- آدابی از قرآن ( تفسیر سوره حجرات )  6- اخلاق اسلامی  7- نبوت  8- راز گویی و قرآن ( تفسیر سوره مجادله )  9- مظالم  10- معاد  11- حقایقی از قرآن ( تفسیر سوره قمر )  12- نفس مطمئنه  13 – عدل 14- قیامت و قرآن ( تفسیر سوره طور )   15- شرح خطبه شعبانیه  16-  امامت  17- قلب قرآن ( تفسیر سوره یس )  18- صلواة الخاشعین  19- فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) 20- معراج ( تفسیر سوره النجم )  21- استعاذه  22- سید الشهداء (علیه السلام )  23- معارفی از قرآن ( تفسیر سوره حدید )  24- 82 پرسش 25- زینب کبری (سلام الله علیها )  26- سرای دیگر ( تفسیر سوره واقعه )  27- داستانهای شگفت  28- مهدی موعود  29- بهشت جاویدان ( تفسیر سوره الرحمن )  30- فاتحة الکتاب  31- قیام حسینی  32- قلب سلیم ( 2 جلد )    33- خطبه های جمعه

کتاب گناهان کبیره

گناه کبیره چیست ؟
 
1- هر گناهی که در قرآن و حدیث به کبیره آن تصریح شده باشد
 
2- هر معصیتی که در قرآن یا سنت معنبر صریحا برای ارتکاب آن وعده آتش رسیده باشد
 
3- گناهی که در قران و سنت معتبر از گناه کبیره مسلم بزرگتر شمرده شود ( مثلا = فتنه از قتل بزرگتر است )
 4- گناهی که دین داران آن را بزرگ می دانند 

 از آنجا که دانستن گناهان کبیره بر هر مسلمانی واجب است تا از آنها پرهیز کند ، گناهانی که کبیره بودنش مسلم است و در این کتاب مشروحا بیان شده است  فهرست وار ذکر می گردد

گناهان کبیره: 
1-    
شرک و ریاء  2- یاس از رحمت خداوند 3- بدگمانی به خدا 4- نترسیدن از قهر خداوند 5- آدم کشی 6- عقوق والدین 7-قطع رحم  8- خوردن مال یتیم 9- ربا خواری 10- زنا 11-لواط  12- قذف 13- شراب خواری 14- قمار 15- سرگرمی به لهویات و.. 16- غناء 17- دروغ 18- سوگند دروغ 19- شهادت دروغ 20- گواهی ندادن  21- پیمان شکنی 22- خیانت به امانت 23- دزدی  24- کم فروشی 25- حرام خواری 26- حبس حقوق 27- فرار از جهاد 28- تعرب بعد از هجرت 29- کمک به ستمگران 30- کمک نکردن به ستمدیدگان 31- سحر و جادو 32- اسراف  33- تکبر ورزیدن 34- جنگ با مسلمانان 35- خوردن مردار و گوشت خوک 36- ترک عمدی نماز  37- ندادن زکات  38- سبک شمردن حج  39- ترک یکی از واجبات  40- اصراربرگناه و کوچک شمردن گناه  41- ستم کردن به ورثه در وصیت  42- غیبت  43- نمامی  44- استهزاء مومن  45- سب و طعن مومن 46- خوارکردن مومن 47- رسوا کردن مومن  48- هجو مومن با شعر و نثر 49- اذیت مومن  50- همسایه آزاری  51- مکر و نیرنگ  52- دورویی  53- احتکار  54- حسد  55- دشمنی با مومن  56- مساحقه  57- قیادت و دیاثت  58- استمناء  59- بدعت  60- حکم ناحق  61- جنگ در ماه حرام  62- بازداشتن از راه خدا  63- کفران نعمت  64- فتنه انگیزی 65- فروختن اسلحه به کفار  66-بهتان و سوء ظن  67- هتک قرآن  68- هتک کعبه  69- هتک مساجد  70- هتک مشاهد مشرفه و تربت امام حسین ( ع )

گناهانی که احتمالا کبیره است:
دانستن سایر محرمات که ممکن است مورد ابتلاء مومن واقع شود ، ضروری وواجب است که آنها را دررساله های توضیح المسائل بیان کرده اند.  
( شهید دستغیب در این مورد هم 22عنوان را بیان کرده اند که برای اختصار ذکرنکردم )  خداوندا توفیق شناخت گناهان و دوری از آنها را به ما عطا بفرما              ۱۹-۹-۸۴
۰ نظر ۱۹ آذر ۸۴ ، ۱۲:۵۰
فتحی