مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

یادداشت های فتحی

مهرخوبان

۱۷ مطلب با موضوع «حضرت فاطمه(س)» ثبت شده است

دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۵

آثار محبت به حضرت فاطمه ( س )

آثار آخروی محبت به حضرت فاطمه علیها السلام

سیدروح الله علوی


چنین تصور نشود که دوست داشتن مسأله‌ای پیش پا افتاده و فرعی در دیدگاه شرع مقدس اسلام است. اگر اندکی به متون اسلامی مراجعه شود به این نتیجه می رسیم که اسلام برای دوست داشتن جایگاه ویژه‌ای لحاظ کرده است. می توان گفت دوست داشتن از عمل سخت تر است.


محبت در قرآن


قرآن که مهمترین و بزرگترین منبع دین اسلام است در این باب فراوان سخن به میان آورده است. در چند جای از قرآن لفظ دوست داشتن آمده است: یکسری از آیات که مربوط می شود به اینکه خداوند چه کسانی را دوست دارد و چه کسانی را دوست ندارد. از جمله آیات دیگر در این زمینه:

۰ نظر ۰۲ اسفند ۹۵ ، ۰۳:۴۴
فتحی
جمعه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۳

میلاد کوثر

۰ نظر ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۲۵
فتحی
چهارشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۳

بخشی از خطبه فدکیه

 

بخشی از خطبه حضرت فاطمه سلام الله علیها

. . . . .پس خداى بزرگ ایمان را براى پاک کردن شما از شرک، و نماز را براى پاک نمودن شما از تکبّر، و زکات را براى تزکیه نفس و افزایش روزى، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى استحکام دین، و عدالت‏ ورزى را براى التیام قلبها، و اطاعت ما خاندان را براى نظم یافتن ملتها، و امامتمان را براى رهایى از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى کمک در بدست آوردن پاداش قرار داد.

و امر به معروف را براى مصلحت جامعه، و نیکى به پدر و مادر را براى رهایى از غضب الهى، و صله ارحام را براى طولانى شدن عمر و افزایش جمعیت، و قصاص را وسیله حفظ خونها، و وفاى به نذر را براى در معرض مغفرت الهى قرار گرفتن، و دقت در کیل و وزن را براى رفع کم‏ فروشى مقرر فرمود.

و نهى از شرابخوارى را براى پاکیزگى از زشتى، و حرمت نسبت ناروا دادن را براى عدم دورى از رحمت الهى، و ترک دزدى را براى پاکدامنى قرار داد، و شرک را حرام کرد تا در یگانه‏ پرستى خالص شوند.

پس آنگونه که شایسته است از خدا بترسید، و از دنیا نروید جز آنکه مسلمان باشید، و خدا را در آنچه بدان امر کرده و از آن بازداشته اطاعت نمائید، همانا که فقط دانشمندان از خدا مى ‏ترسند.

*****************

. . . . . آگاه باشید مى ‏بینم که به تن ‏آسائى جاودانه دل داده، و کسى را که سزاوار زمامدارى بود را دور ساخته ‏اید، با راحت‏ طلبى خلوت کرده، و از تنگناى زندگى به فراخناى آن رسیده ‏اید، در اثر آن آنچه را حفظ کرده بودید را از دهان بیرون ریختید، و آنچه را فروبرده بودید را بازگرداندید، پس بدانید اگر شما و هرکه در زمین است کافر شوید، خداى بزرگ از همگان بى ‏نیاز و ستوده است. آگاه باشید آنچه گفتم با شناخت کاملم بود، به سستى پدید آمده در اخلاق شما، و بى ‏وفائى و نیرنگ ایجاد شده در قلوب شما، و لیکن اینها جوشش دل اندوهگین، و بیرون ریختن خشم و غضب است، و آنچه قابل تحمّلم نیست، و جوشش سینه ‏ام و بیان دلیل و برهان، پس خلافت را بگیرید، ولى بدانید که پشت این شتر خلافت زخم است، و پاى آن سوراخ و تاول‏ دار، عار و ننگش باقى و نشان از غضب خدا و ننگ ابدى دارد، و به آتش شعله ‏ور خدا که بر قلبها احاطه مى ‏یابد متصل است. آنچه مى‏ کنید در برابر چشم بیناى خداوند قرار داشته، و آنانکه ستم کردند به زودى مى ‏دانند که به کدام بازگشتگاهى بازخواهند گشت، و من دختر کسى هستم که شما را از عذاب دردناک الهى که در پیش دارید خبر داد، پس هرچه خواهید بکنید و ما هم کار خود را مى ‏کنیم، و شما منتظر بمانید و ما هم در انتظار بسر مى ‏بریم.

مشاهده متن کامل و ترجمه خطبه حضرت زهرا ( سلام الله علیها)

۰ نظر ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۱۱
فتحی
دوشنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۲

چهل منقبت فاطمة سلام الله علیها

گفتار علامه امینی نویسنده کتاب الغدیر
 

مرحوم علامه امینی در مقدمه کتاب فاطمه الزهرا سلام الله علیها می فرمایند:
باید معتقد بود که حضرت فاطمه علیهاسلام صاحب ولایت کبرى است ، یعنى همانطور که باید به ولایت رسول اکرم ، امیرالمؤ منین، و حسنین علیهم السلام ایمان داشت ، مى بایست به ولایت حضرت صدیقه زهراء سلام الله علیها نیز همانگونه اعتراف کرد و معتقد بود.
براى اثبات این موضوع ، مى توان مطالب را از دو نظر تحقیق و بررسى کرد و در دو بخش آنها را خلاصه نمود:
ایشان پس از بحث های مفصل و بررسی آیات قران کریم  و روایات معصومین علیهم السلام چنین نتیجه گیری می کنند:

حاصل گفتار و نتیجه بحث ما، همین چهل منقبت است که به ترتیب و بطور اختصار یک به یک اشاره مى کنیم :

در اینجا خلاصه هر منقبت را آوردیم . علاقمندان می توانند متن چهل منقبت را از فهرست کامل کتاب مطالعه فرمایند

منقبت اول :آفرینش زهرا سلام الله علیها قبل از خلقت دیگران ، همانند پدر و همسر و فرزندانش، و خلقت بشر، در پیشگاه عرش عظمت حق تبارک و تعالى
منقبت دوم : آفرینش زهرا علیها سلام از نور عظمت حضرت حق تبارک و تعالى ،همان نور واحدى که حضرت رسول اکرم (ص ) و على ابن ابیطالب (ع ) نیز از آن آفریده شده اند.
 منقبت سوم : فاطمه علیها سلام ، همتاى پدر و همسر و فرزندانش ، سبب آفرینش آسمانها و زمین ، بهشت و دوزخ ، عرش و کرسى و فرشتگان ، و انس و جن بوده است .

لطفا بقیه را در ادامه مطلب بخوانید

 

۰ نظر ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۴۰
فتحی
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲

یا زهرا

السلام علی الصدیقة الطاهرة

ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنم
برای استفاده از اشعار و نوحه های ایام فاطمیه از پیوند زیر وارد شوید

 نغمه های فاطمیه       

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۵۸
فتحی
چهارشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۲

میلاد کوثر در بیان حضرت صادق علیه السلام

بیان کیفیت تولد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

 

از مفضل بن عمر روایت شده است که گفته از حضرت کاشف حقایق امام صادق علیه السلام سوال کردم چگونه بوده ولادت حضرت فاطمه علیهاالسلام : امام صادق صلوات الله علیه فرمود چون خدیجه اختیار مزاوجت با حضرت ختمى مرتبت محمد صلى الله علیه و آله نموده ، زنان مکه از عداوتى که با آن حضرت داشتند از خدیجه هجرت نموده و دور او را واگذاشتند بطوریکه بر او سلام نمى کردند و نمى گذاشتند زنى نزد او برود. پس خدیجه را بدین سبب وحشت گرفت :
فلما حملت بفاطمه علیهاالسلام صارت تحدثها فى بطنها و تصبرها و کانت خدیجه تکتم ذالک عن رسول الله (ص) فدخل یوما و سمع خدیجه تحدث فاطمه فقال لها یا خدیجه من یحدثک : قالت الجنین الذى فى بطنى یحدثنى و یؤ نسنى فقال لها هذا جبرئیل یبشرنى انها انثى و انها النسمته الطاهره المیمونه و ان الله تبارک و تعالى سیجعل نسلى منها و سیجعل من نسلها ائمته فى الامته یجعلهم خلفاء فى ارضه بعد انقضاء وحیه .

چون حضرت خدیجه (ع) بوجود حضرت فاطمه (ع) حامله شد، فاطمه (س ) در شکم با او سخن مى گفت و مونس او بود و او را امر بصبر مى فرمود خدیجه (س ) این حالت را از حضرت ختمى مرتبت کتمان نموده و پنهان مى داشت ، پس روزى حضرت پیغمبر اکرم (ص) داخل خانه شد و شنید که خدیجه (س ) سخن مى گوید. فرمود: خدیجه شما با کسى صحبت مى کنى و با که سخن میگوئى ؟ خدیجه (س ) عرض کرد با فرزندى که در بطن من است .

 

 

متن کامل در ادامه مطلب

۰ نظر ۱۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۰۰
فتحی
پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲

القاب حضرت فاطمه (س)

القاب حضرت زهرا(سلام الله علیها)

لقبهاى حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در روایات و در اشعار جمع آورى شده است ، بدین شرح است :

 ابنة من صلت به الملائکة : دخترآنکه فرشتگان براو اقتدا کرده ند.

آیة النبوة : نشان نبوت

 المظلوم زوجها: کسى که همسرش ستم دیده است .

 المقتول ولدها: فرزند کشته شده .

 ام الخیرة : مادر نیکوکاران .

 امینة الوحى : امین وحى الهى .

 انانة : دردمند.

 انسیة حوراء: انسان بهشتى .

 باکیة : گریه کننده .

 بدر تمام : ماه شب چهارده .

 برة : نیکوکار.

 بضعة المصطفى : پاره تن پیامبر )ص)

             برای دیدن متن کامل (بیش از یکصد لقب ) ادامه مطلب را ببینید

 

۰ نظر ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۴۱
فتحی
پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲

یا زهرا (س)

 

یا فاطمه الزهرا ادرکنی

 

اى بلند اختر که ناموس خداى اکبرى
عقلِ کل را دخترى و علمِ کل را همسرى

 
زینت عرش
خدا پرورده دامان توست
یازده خورشید چرخ معرفت را مادرى

 
آن که بُد منّت
وجودش بر تمام ما سوى
گشت ممنون عطاى حق که دادش کوثرى

 
تاج فرق عالَم و
آدم بود ختم رُسُل
بر سر آن سرور کون و مکان تو افسرى

 
از گلستان تو یک
گُل خامس آل عباست
اى که در آغوش خود خون خدا مى پرورى

 

 

 

 

 

 

 

برای دیدن متن کامل شعر ادامه مطلب را ببینید

۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۰۸
فتحی
يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲

شهادت کوثر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

السَّلامُ عَلَیْکِ یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ وَ کُنْتِ لِمَا امْتَحَنَکِ بِهِ صَابِرَةً وَ نَحْنُ لَکِ أَوْلِیَاءُ مُصَدِّقُونَ وَ لِکُلِّ مَا أَتَى بِهِ أَبُوکِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ أَتَى بِهِ وَصِیُّهُ عَلَیْهِ السَّلامُ مُسَلِّمُونَ وَ نَحْنُ نَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ إِذْ کُنَّا مُصَدِّقِینَ لَهُمْ أَنْ تُلْحِقَنَا بِتَصْدِیقِنَا بِالدَّرَجَةِ الْعَالِیَةِ لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلایَتِهِمْ [بِوَلایَتِهِمْ‏] عَلَیْهِمُ السَّلامُ

سلام بر تو اى آزموده شده،آزمودت آن‏که تو را آفرید پیش از آفریدنت در دنیا،و در آن آزمون شکیبا بودى و ما دوستان و تصدیق‏کنندگان توییم،و به‏ همه آنچه پدر بزرگوارت(درود خدا بر او و خاندانش باد)و جانشینش(درود بر او)آوردند سر مى‏سپاریم‏ خدایا!از تو مى‏خواهیم ازآن‏رو که تصدیق‏کنندگان آن بزرگواران بودیم ما را به خاطر این باور به درجه والا برسانى،تا خود را بشارت دهیم که پاک گشتیم به ولایت آنان

(درود بر آنان)

موضوعات مرتبط با حضرت زهرا سلام الله علیها  

را از پیوند های زیر مشاهده فرمایید

1-   وصیت آن حضرت به امام علی علیه السلام

2-   متن خطبه فدکیه با ترجمه آیت الله مکارم شیرازی

3-   شرح لحضات آخر عمر حضرت فاطمه ( سلام الله علیها)

4-   اتفاقات روز آخر حیات آن حضرت

5-   شرح شهادت آن حضرت از چهار منبع معتبر

۶-   دو شعر کوتاه  تقدیم به پیشگاه محبوبه خدا

۷-    شعری با عنوان (از فدک تا محشر )

۰ نظر ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۳۷
فتحی
دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۱

زیارتنامه حضرت زهرا(س)

  علاّمه مجلسى از کتاب«مصباح الانوار »نقل کرده از حضرت فاطمه علیها السلام روایت شده: پدرم به من فرمود:هرکه بر تو صلوات‏ فرستد،حق تعالى او را بیامرزد و در هر جاى بهشت که باشم به من ملحق کند  


ترجمه زیارت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

 اى آزموده،آزمودت خدایی که تو را آفرید،پیش از آنکه تو را بیافریند،پس به آنچه آزمودت تو را شکیبا یافت‏ ما بر این باوریم که دوستان و تصدیق‏ کنندگان توییم،و به تمام آنچه پدرت(درود خدا بر او و خاندانش باد)و وصى‏ اش براى ما آورده صبرکننده‏ ایم،پس از تو درخواست مى‏ کنیم،اگر تصدیق‏ کننده تو بوده‏ ایم،ما را به تصدیقمان به پدرت و جانشینش ملحق کنى،تا خود را بشارت دهیم،که به سبب ولایت تو پاک گشته‏ ایم.
و نیز مستحبّ است بگویى:  ( متن کامل زیارت نامه را از ادامه مطلب بخوانید)

متن عربی زیارتنامه و فایل صوتی

۰ نظر ۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۰۹
فتحی
يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۱

وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها

بسم الله الرحمن الرحیم

هذا ما اوصت به فاطمة بنت رسول‏الله وهى تشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول‏الله  و ان الجنة حق والنار حق و ان الساعة آتیة لاریب فیها و ان الله یبعث من فى القبور. یا على انا فاطمه بنت محمد زوجنى الله منک لاکون لک فى الدنیا و الاخرة انت اولى بى من غیرى حنطنى و غسلنى و کفنى باللیل وصل على و ادفنى باللیل و لا تعلم احدا و استودعک الله  و اقراء على ولدى السلام الى یوم القیامة
 
 
این است وصیت فاطمه دختر رسول خدا و او شهادت مى‏دهد به یگانگى و یکتایى ذات باریتعالى و رسالت حضرت محمد رسول‏الله و گواهى مى‏دهد که بهشت حق است و آتش جهنم حق است و بدون شک قیامت در پیش است و خواهد آمد و خدا در آن روز همه را از قبرها برمى‏انگیزد یا على من فاطمه دختر محمدم که خداوند مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنیا و آخرت همسر تو باشم و از آن تو، تو از هرکس بر من نزدیکترى مرا شبانه حنوط کن و شب غسل بده و شبانه کفنم کن و شب به خاک بسپار و کسى را از دفن من مطلع مکن. تو را به خدا مى‏سپارم و سلام من به فرزندانم تا روز قیامت برسان.

 و در بعضى از روایات دارد که زهرا علیهاالسلام به على علیه‏السلام گفت: یابن عم دلم تمناى مرگ دارد ساعتى نخواهد گذشت جز آن که از تو مفارقت نمایم. على علیه‏السلام فرمود: اى دختر رسول خدا وصیت کن به آنچه مى‏خواهى و هر چه در دل دارى بیان کن على علیه‏السلام نشست بالاى سر فاطمه و خانه را از بیگانه خالى کرد جز فاطمه و على کسى نبود فاطمه عرض کرد: اى پسر عم هیچگاه در زندگى به شما دروغ نگفته‏ام و در زندگى زناشویى با تو راه خیانت نپیموده‏ام و لا خالفتک منذ عاشرتنى. و هرگز در معاشرت با تو از در مخالفت وارد نشده‏ام و پیوسته مطیع فرمان تو بوده‏ام.

على علیه‏السلام فرمود:

پناه مى‏برم به خدا (اى دختر رسول خدا) تو بانوى راستگویى و داناتر و پرهیزگارتر و نیکوکارتر و گرامى‏تر از هرکسى، من نیز از خدا در مخالفت با تو بیمناک بوده‏ام و فراق تو بر من سخت ناگوار است فقدان تو بر من تجدید مصیبتى است که از رحلت پیغمبر بر من وارد شد به خدا قسم مصیبت فراق تو بر من چنان است که هیچ چیز نمى‏تواند مرا تسلیت دهد در آن حال هر دو به گریه افتادند و مدتى زار زار اشک ریختند (بعضى نوشته‏اند که چون اطاق خلوت شد زهرا علیهاالسلام به على علیه‏السلام عرض کرد پسر عم جلوتر بیا و دستت را روى سینه من بگذار على علیه‏السلام خواهش آن بانو را عمل کرد آنگاه عرض کرد پسر عم از من راضى باش على علیه‏السلام فرمود: زهرا جان از تو راضیم خداى نیز از تو راضى باشد. عرض کرد نه على جان مى‏دانى من از چه چیزى از شما رضایت مى‏خواهم روزى که دشمن به صورت من سیلى زد و با خستگى و درد جسمانى و روح افسرده آمدم منزل دیدم تو در کنج حجره نشسته‏اى و مشغول جمع‏آورى قرآنى با تندى با شما سخن گفتم و به شما گفتم یابن ابیطالب اى پسر ابى‏طالب در کنج حجره نشسته‏اى و مثل جنین در رحم حجره قرار گرفته‏اى دشمن به همسرت تعدى کرده. . . غصه‏دار بودم و با تو پرخاش کردم اینک از تو رضایت مى‏خواهم از من راضى باش) مولاى متقیان سر فاطمه را به سینه چسباند و با مهربانى فرمود:

 زهرا جان از تو راضیم خدا و رسول از تو راضى باشند هرچه مى‏خواهى بگو که اجرا خواهم کرد. آن بانو در حالى که اشک مى‏ریخت گفت شوهر گرامیم خداوند تو را جزاى خیر دهد وصیت من این است که دختر خواهر من امامه را تزویج کنى (امامه دختر زینب بنت رسول‏الله بود که مادرش در زمان پدر فوت کرده بود) زیرا امامه به فرزندان من مهربانى خواهد کرد و بهترین پرستار آنها است و مرد هم ناگزیر است زنى در خانه داشته باشد.
از جمله وصایاى حضرت زهرا علیهاالسلام به همسرش این بود که گفت: شوهر عزیزم براى من تابوتى بساز که فرشتگان صورت آن را به من نشان داده‏اند و امام علیه‏السلام از وى خواست که وصف آن را برایش بیان کند تا طبق خواسته‏اش عمل نماید.
«مورخین نوشته‏اند که وصف تابوت در متن وصیت آن بانوى بزرگ اسلام نیست» و باز گفت: همسرم وصیت دیگرم این است که هیچکس به جنازه من حاضر نشود.
من از این مردم که به من ستم کردند و حق مرا غصب نمودند متنفرم.
اینها دشمن من و دشمن رسول خدا (ص) هستند اجازه نده از این قوم و هوادارانشان کسى بر جنازه من حاضر شوند و نماز بخوانند یا على مرا در تاریکى شب آنگاه که دیدگان مردم به خواب رفت به خاک بسپار تا از دفن من بى‏خبر باشند.

*********************

منبع : سایت مرکز جهانی آل البیت(علیهم السلام)

۰ نظر ۲۷ فروردين ۹۱ ، ۱۹:۲۰
فتحی
جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۱

خطبه فدکیه حضرت فاطمه(س)

این خطبه تاریخى از خطبه هاى معروف اهل بیت(علیهم السلام) است، که بسیارى از متعهدان شیعه فرزندان خود را هموارهتوصیه به حفظ این خطبه مى کردند، تا با گذشت زمان گرد و غبار نسیان بر آن ننشیند، و از سوى دشمنان مغرض زیر سؤال قرار نگیرد.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

متن خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها (ترجمه آیت الله مکارم شیرازی)

 

(توحید پروردگار )

 

خدا را بر نعمت هایش سپاس مى گویم، و بر توفیقاتش شکر مى کنم، و بر مواهبى که ارزانى داشته، ثنا مى خوانم. بر نعمت هاى گسترده اى که از آغاز به ما داده و بر مواهب بى حسابى که به ما حسان فرموده. و بر عطایاى پى در پى که همواره ما را مشمول آن ساخته. نعمت هایى که از شماره واحصا بیرون است. و بخاطر گستردگى در بستر زمان هرگز قابل جبران نیست. وانتهاى آن از ادراک انسان ها  خارج است.

 

 

بندگان را براى افزایش و استمرار این مواهب به شکر خویش فراخوانده. و خلایق را براى تکمیل آن به ستایش خود دعوت نموده. و آنان را براى بدست آوردن همانند آنها تشویق فرموده. و من شهادت مى دهم که معبودى جز خداوند یکتا نیست. بى مثال است، و شریک و مانند  ندارد. این سخنى است که روح آن اخلاص است، و قلوب مشتاقان با آن گره خورده، و آثار آن در  افکار پرتوافکن شده. خدایى که رؤیتش با چشم ها غیر ممکن است، و بیان اوصافش با این زبان، محال، و درک ذات مقدّسش براى عقل و اندیشه ها ممتنع است. موجودات جهان هستى را ابداع فرمود، بى آن که چیزى پیش از آن وجود داشته باشد. و همه آنها را ایجاد کرد، بى آن که الگو و مثالى قبل از آن موجود باشد. آنها را به قدرتش تکوین نمود، و به اراده اش خلق کرد، بى آن که به آفرینش آنها نیاز داشته باشد، یا فایده اى از صورت بندى آنها عائد ذات پاکش شود. جز این که مى خواست حکمتش را از این طریق آشکار سازد و مردم را به اطاعتش دعوت کند. قدرت بى پایان خود را از این دریچه نشان دهد. خلایق را به عبودیت خود رهنمون گردد. و دعوت پیامبرانش را از طریق هماهنگى تکوین و تشریع قوت بخشد. سپس براى اطاعتش پاداش ها مقرّر فرموده، و براى معصیتش کیفرها. تا بندگان را بدینوسیله از خشم و انتقام و عذاب خویش رهایى بخشد، و به سوى باغ هاى بهشت و کانون رحمتش سوق دهد.

 

نبوت

 

و گواهى مى دهم که پدرم محمّد(صلى الله علیه وآله)بنده و فرستاده اوست; پیش از آن که او را بفرستد، برگزید;      

 بقیه خطبه را در ادامه مطلب یا پیوند های روزانه بخوانید

۰ نظر ۱۸ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۳۴
فتحی
يكشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۰

شهادت امانت رسول الله (ص)

 شهادت محبوبه خدا

 

در لحظات آخر که فقط اسما (و طبق نقلی فضه هم ) در خانه بودند. یک مرتبه به اطراف نگاه کرد وفرمود : السلام علی جبرئیل،السلام علی رسول الله ، الهم مع رسولک، الهم فی رضوانک و جوارک و دارک دارالسلام. بعد به زنها فرمود : اترون ما اری ؟ پرسیدند مگر شما چه می بینید ؟ فرمود:هذه مواکب اهل السماوات و هذا جبرئیل، و هذا رسول الله (ص) . . .  پدرم می گوید دختر عزیزم بشتاب نزد ما. . .   پس چشمان مبارکش را بست و از دنیا رحلت فرمود.

* * * * * *

اسماء گریان شد، ناله می زد و بدن حضرت را می بوسید . ودر این لحظه حسنین (علیهما السلام) آمدند . پرسیدند اسماء مادر ما که این وقت روز نمی خوابید چه شده است که خوابیده ؟  اسماء جریان را به آنها گفت و ایشان نالان و گریان کنار بدن مادر آمدند هرکدام در حال گریه و ناله با مادر درد دلی داشتند . . .

********************

در تاریکی شب طبق سفارش حضرت زهرا (سلام الله علیها) بدن مبارک را علی (علیه السلام) با کمک اسماء غسل دادند ، و کفن کردند . . . در این لحظات علی (علیه السلام) رو به فرزندان نمود و فرمود : هلموا و تزودوا من امکم فهذاالفراق و اللقاء فی الجنه
بچه ها به کنار بدن مادر آمدند و با سوز و آه، گریه و با مادر خدا حافظی می کردند. نقل شده است که حضرت علی (علیه السلام) فرمودند :
اشهد الله انها حَنَّت و انَّت و اخرجت یدیها من الکفن و ضمّتهما الی صدرها . . . خدا شاهد است که فاطمه دستانش را از کفن بیرون آورد و بچه هایش را به سینه چسبانید

 

و در این لحظه ملائکه ندا دادند:
یا علی کودکان را از سینه زهرا (سلام الله علیها) بردار فرشتگان آسمان به گریه درآمدند. . .

 

****************************

با تعداد اندک نماز بر بدن زهرای اطهر (س) خواندند و شبانه تشییع کردند و به خاک سپردند. . . .
*****   طبق خطبه 202 نهج البلاغه هنگام دفن حضرت فاطمه (س) امیرالمومنین(ع)  با پیامبر(ص)  چنین نجوا فرمود :
 ای رسول خدا از جانب من و دخترت که هم اکنون در جوارت قرارگرفته و به سرعت بر تو ملحق شده سلام . ای پیامبر از فراق دختر برگزیده و پاکت پیمانه صبرم لبریز شده و طاقتم از دست رفته . . . اما پس از رحلت تو هر مصیبتی به من برسد کوچک است ،. . . .  ای پیامبر امانتی که به من سپرده بودی هم اکنون باز داده شد و گروگان را باز پس دادم ، اما اندوهم همیشگی است و شبهایم همراه بیداری ،تا آن دم که خداوند سر منزل تو را که در آن اقامت گزیده ای برایم انتخاب کند .
بزودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امتت در ستم کردن به وی اجتماع کرده بودند، سرگذشت وی را از او بی پرده بپرس . . . . . سلام من به هردوی شما باد . . . . . .

۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۲:۱۳
فتحی
شنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۰

روز آخر عمر زهرا سلام الله علیها

روز آخر عمر زهرا (سلام الله علیها)

 

در روز آخر، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ساعتی خوابید، در خواب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) را دید، پدرش فرمود :
-  به سوی من بیا که مشتاق دیدار توام.
- پدرجان به خدا سوگند من به دیدار شما شور و شوق بیشتری دارم.
- دخترم امشب نزد من خواهی بود.
حضرت از خواب بیدار شد. حال خوشی داشت ، چون موقع دیدار پدر رسیده بود. و غمگین بود ، چون علی و فرزندان خرد سالش (علیهم السلام) را در موج غمها تنها می گذاشت. با سختی از جا برخاست . لباسهای بچه ها را با دستان لرزان شست. و خود فرزندانش را شستشو داد. در این اثنا علی (علیه السلام) رسید، وقتی این حالت رادید ، سوال کرد :
- چکار میکنی؟ چرا از بستر بلند شدی ؟
- خواستم خودم کارهای فرزندانم را انجام بدهم .امروز آخر عمر من است ، پدرم به من خبر داده . . .
و خواب خود را برای علی (علیه السلام) گفت.
بعد ازانجام کارها به بسترش رفت و با علی (علیه السلام) به گفتگو پرداخت :
- امروز ازجهان می روم ، می خواهم وصیت کنم .
- خدا به تو سلامتی بدهد ، هرچه دوست داری بگو.
- یابن عم ماعهدتنی کاذبه ولا خائنه و لا خالفتک منذ عاشرتنی .
- پناه برخدا ! به خدا سوگند توداناتر و با تقواتر و بزرگوارتر از آنی که من بجز آنچه گفتی بنگرم . . . . فاطمه جان دوری و جدایی تو برای من خیلی گران است . . . . به خدا با شهادتت مصیبت جانسوز رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم )را بر من تجدید می کنی ، وفات و فقدان تو خیلی برای من سنگین است ، انالله و انا الیه راجعون.
ساعتی هردو گریستند. . . . علی (علیه السلام) سر زهرا (سلام الله علیها) را به سینه چسبانید وفرمود هروصیتی داری بقرما ، و فاطمه (س) دعایش کرد و اینگونه وصیت کرد:
اول - اینکه پس ازمن همسری اختیار کن (و کسی را معرفی کرد ) که با فرزندان من مهربان است.
دوم – مبادا کسانی که به من ستم کردند به جنازه من حاضر شوند . . . فانهم عدوی وعدورسول الله (ص) ولا تترک أن یصلی علی احد منهم ولا من اتباعهم . . . وشب مرا غسل بده و شب کفن کن و به خاک بسپار . . . .
* (در وصیت دیگری هم آمده) مرا زیر پوشش پیراهنم غسل بده و از حنوط باقیمانده از پدرم حنوط کن و خودت و افراد نزدیک برمن نماز بگذار ، و پنهانی در شب به خاک بسپار و قبرم را مخفی کن ، مبادا از آنها کسی در تشییع من شرکت کند. . . . و نوشته اند که حضرت (سلام الله علیها) این اشعار را خواند:

 

 

           أبکنی إن بکیت یا خیر هادی              و اسبل الدمع فهو یوم الفراق
یا قرین البتول اوصیک بالنسل           فقد اصبح حلیف اشتیاق
ابکنی وابک للیتامی و لا تنس            قتیل العدی بطف العراق

 

 

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: حضرت زهرا در لحظات آخر گریه کرد.
علی (علیه السلام) سئوال کرد چرا گریه میکنی؟
- به ظلمی که پس از من به تو می شود گریه می کنم.
- . . . این رنج ها چون در راه خدا است بر من آسان است.

 

 

عصر آن روز حضرت زهرا (سلام الله علیها) به سلمی (همسر ابن رافع) فرمود مقداری آب حاضر کند، و خودش را شستشو کرد ، غسل نمود و لباس پاکیزه پوشید، و روبه قبله در بستر خوابید. قبل از آن هم دخترانش را به خانه بستگان فرستادتا در موقع وفات کنار مادرشان نباشند.

 

۰ نظر ۲۷ فروردين ۹۰ ، ۱۲:۰۹
فتحی
دوشنبه, ۳ تیر ۱۳۸۷

از فدک تا محشر

 

از فدک تا محشر

سلام و تبریک بر فرزندان حقیقی و معنوی حضرت زهرای مرضیه (س ) خصوصا به محضر حضرت صاحب الزمان (عج)
چند سال قبل تولد حضرت زهرا (س) و هفته بسیج همزمان شده بود ومن توفیق یافتم که مثنوی "از فدک تا محشر" را تقدیم آن بزرگوار کنم . اینک ابیاتی ازآن مثنوی تقدیم شما به عنوان عرض تبریک

**********

فاطمه می آید وگل می دهد
باغ هستی بوی سنبل می دهد

دختر احمد زن خیرالورا
مادر زینب چراغ نینوا
فاطمه دریایی از لطف و صفاست
نسخه ای از «عین ذات » مصطفاست
روز مادر روز کوثر روز عشق
روز میلاد وفا آموز عشق

فاطمه می آید از بام بسیج
عاشقی می بارد از نام بسیج
اسوه ایثار در نزد همه
 سیره ی اول بسیجی « فاطمه »
*******
سیرت زهرا بسیجی بودن است
سر به دامان ولایت سودن است
فاطمه غرق ولایت بود و بس
حامی بیت امامت بود وبس
اولین شرط بسیجی عاشقی است
هر که عاشق نیست زهرا گونه نیست
این بسیج همرنگ وبوی فاطمه است
مستی او از سبوی فاطمه است

یاد زهرا قوت جان بسیج
نام زهرا رمز طوفان بسیج
فاطمه سردار عشق و سنگر است
خاک ریزش از فدک تا محشر است
فاطمه هم سنگر هر عاشق است
همدم زهرا به جنت لایق است
فاطمه یاس گلستان جهان
زینت پیشانی رزمندگان
 *******

  مادرم!  من از دعایت سرخوشم
بی تو در هر جا غریب و خامشم
در میان سنگر و در خاک ریز
کوه و دریا باتو هستم ای عزیز
هر طرف رو می کنم تو با منی
« ثم وجه الله » را دم می زنی
هر جه گویم هستی و با این همه
گفته ای هستی کنیز فاطمه
هر دم از زهرا برایم گفته ای
در غلطان از نگاهت سفته ای

لحظه اعزام جبهه دیدمت
اشک می باریدی و بوسیدمت
زیر لب آهسته کردی زمزمه
رو عزیزم ! در پناه فاطمه !!

*******

همره ما در بهشت جبهه ها
عشق بود و فاطمه بود وخدا
بر جمال حق تماشا داشتیم
اقتداء  بر بیت زهرا داشتیم
آن شب نورانی زیبا رسید
از نیستان رمز« یا زهرا » رسید
نفخه حق در نی جانها دمید
کار عشق آن شب به « او ادنی » رسید
هر که سیراب از می زهرا شدی
پر گرفتی و به آن بالا شدی

من که ماندم پای عشقم لنگ بود
راستی بال و پرم از سنگ بود

*******
عاقبت من ماندم و زخم درون
با دلی پر حسرت و لبریز خون
بال پروازم دگر بشکسته شد
دفتر عشق و شهادت بسته شد
هر چه بود امروز تــنها مانده ام
در میان سجن دنیا مانده ام
بار حسرت را به دوشم می کشم
با بسیج و یاد زهرا دلخوشم
رو نمودم سوی بیت « مرتضی »
از عطای فاطمه گشتم « رضا »      ((عارف ))

 

۰ نظر ۰۳ تیر ۸۷ ، ۰۵:۵۱
فتحی
جمعه, ۱۷ خرداد ۱۳۸۷

شرح شهادت زهرای مرضیه

شرح شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) 

 

ضمن عرض تسلیت به حضرت امام زمان (عج)و رهبر عزیزمان و همه برادران و خواهران مسلمان ،اخیرا توفیقی پیش آمد و با جمعی همدل مسائل مربوط به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مورد مطالعه قرارگرفت . مطلبی که تقدیم می شود خلاصه قسمتهایی است که در این کتابها مطالعه شد:
1- فاطمه از ولادت تا شهادت – آیت الله سید محمد کاظم قزوینی
2- زندگی حضرت فاطمه - آیت الله شهید دستغیب شیرازی
3- سوگنامه آل محمد – محمد محمدی اشتهاردی
4- نهج البلاغه

*********************************
در روز آخر، حضرت زهرا (سلام الله علیها) ساعتی خوابید، در خواب رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) را دید، پدرش فرمود :
-  به سوی من بیا که مشتاق دیدار توام.
- پدرجان به خدا سوگند من به دیدار شما شور و شوق بیشتری دارم.
- دخترم امشب نزد من خواهی بود.

حضرت از خواب بیدار شد. حال خوشی داشت ، چون موقع دیدار پدر رسیده بود. و غمگین بود ، چون علی و فرزندان خرد سالش (علیهم السلام) را در موج غمها تنها می گذاشت. با سختی از جا برخاست . لباسهای بچه ها را با دستان لرزان شست. و خود فرزندانش را شستشو داد. در این اثنا علی (علیه السلام) رسید، وقتی این حالت رادید ، سوال کرد :
- چکار میکنی؟ چرا از بستر بلند شدی ؟
- خواستم خودم کارهای فرزندانم را انجام بدهم .امروز آخر عمر من است ، پدرم به من خبر داده . . .

و خواب خود را برای علی (علیه السلام) گفت.
بعد ازانجام کارها به بسترش رفت و با علی (علیه السلام) به گفتگو پرداخت :

- امروز ازجهان می روم ، می خواهم وصیت کنم .
- خدا به تو سلامتی بدهد ، هرچه دوست داری بگو.
- یابن عم ماعهدتنی کاذبه ولا خائنه و لا خالفتک منذ عاشرتنی .
- پناه برخدا ! به خدا سوگند توداناتر و با تقواتر و بزرگوارتر از آنی که من بجز آنچه گفتی بنگرم . . . . فاطمه جان دوری و جدایی تو برای من خیلی گران است . . . . به خدا با شهادتت مصیبت جانسوز رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم )را بر من تجدید می کنی ، وفات و فقدان تو خیلی برای من سنگین است ، انالله و انا الیه راجعون.

ساعتی هردو گریستند. . . . علی (علیه السلام) سر زهرا (سلام الله علیها) را به سینه چسبانید وفرمود هروصیتی داری بقرما ، و فاطمه (س) دعایش کرد و اینگونه وصیت کرد:
اول - اینکه پس ازمن همسری اختیار کن (و کسی را معرفی کرد ) که با فرزندان من مهربان است.
دوم – مبادا کسانی که به من ستم کردند به جنازه من حاضر شوند . . . فانهم عدوی وعدورسول الله (ص) ولا تترک أن یصلی علی احد منهم ولا من اتباعهم . . . وشب مرا غسل بده و شب کفن کن و به خاک بسپار . . . .

* (در وصیت دیگری هم آمده) مرا زیر پوشش پیراهنم غسل بده و از حنوط باقیمانده از پدرم حنوط کن و خودت و افراد نزدیک برمن نماز بگذار ، و پنهانی در شب به خاک بسپار و قبرم را مخفی کن ، مبادا از آنها کسی در تشییع من شرکت کند. . . . و نوشته اند که حضرت (سلام الله علیها) این اشعار را خواند:
أبکنی إن بکیت یا خیر هادی              و اسبل الدمع فهو یوم الفراق
یا قرین البتول اوصیک بالنسل           فقد اصبح حلیف اشتیاق
ابکنی وابک للیتامی و لا تنس            قتیل العدی بطف العراق

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده:
حضرت زهرا در لحظات آخر گریه کرد.
علی (علیه السلام) سئوال کرد چرا گریه میکنی؟
- به ظلمی که پس از من به تو می شود گریه می کنم.
- . . . این رنج ها چون در راه خدا است بر من آسان است.

 

************************

عصر آن روز حضرت زهرا (سلام الله علیها) به سلمی (همسر ابن رافع) فرمود مقداری آب حاضر کند، و خودش را شستشو کرد ، غسل نمود و لباس پاکیزه پوشید، و روبه قبله در بستر خوابید. قبل از آن هم دخترانش را به خانه بستگان فرستادتا در موقع وفات کنار مادرشان نباشند.
در لحظات آخر که فقط اسما (و طبق نقلی فضه هم ) در خانه بودند. یک مرتبه به اطراف نگاه کرد وفرمود :
السلام علی جبرئیل،السلام علی رسول الله ، الهم مع رسولک، الهم فی رضوانک و جوارک و دارک دارالسلام. بعد به زنها فرمود : اترون ما اری ؟ پرسیدند مگر شما چه می بینید ؟ فرمود:هذه مواکب اهل السماوات و هذا جبرئیل، و هذا رسول الله (ص) . . .  پدرم می گوید دختر عزیزم بشتاب نزد ما. . .   

پس چشمان مبارکش را بست و از دنیا رحلت فرمود. * * * * * *
اسماء گریان شد، ناله می زد و بدن حضرت را می بوسید . ودر این لحظه حسنین (علیهما السلام) آمدند . پرسیدند اسماء مادر ما که این وقت روز نمی خوابید چه شده است که خوابیده ؟  اسماء جریان را به آنها گفت و ایشان نالان و گریان کنار بدن مادر آمدند هرکدام در حال گریه و ناله با مادر درد دلی داشتند . . . .

********************
در تاریکی شب طبق سفارش حضرت زهرا (سلام الله علیها) بدن مبارک را علی (علیه السلام) با کمک اسماء غسل دادند ، و کفن کردند . . . در این لحظات علی (علیه السلام) رو به فرزندان نمود و فرمود : هلموا و تزودوا من امکم فهذاالفراق و اللقاء فی الجنه
بچه ها به کنار بدن مادر آمدند و با سوز و آه، گریه و با مادر خدا حافظی می کردند. نقل شده است که حضرت علی (علیه السلام) فرمودند :

اشهد الله انها حَنَّت و انَّت و اخرجت یدیها من الکفن و ضمّتهما الی صدرها . . .و در این لحظه ملائکه ندا دادند:
یا علی کودکان را از سینه زهرا (سلام الله علیها) بردار فرشتگان آسمان به گریه در آمدند.  . . . .

****************************

با تعداد اندک نماز بر بدن زهرای اطهر (س) خواندند و شبانه تشییع کردند و به خاک سپردند. . . .
*****   طبق خطبه 202 نهج البلاغه هنگام دفن حضرت فاطمه (س) امیرالمومنین(ع)  با پیامبر(ص)  چنین نجوا فرمود :

 ای رسول خدا از جانب من و دخترت که هم اکنون در جوارت قرارگرفته و به سرعت بر تو ملحق شده سلام . ای پیامبر از فراق دختر برگزیده و پاکت پیمانه صبرم لبریز شده و طاقتم از دست رفته . . . اما پس از رحلت تو هر مصیبتی به من برسد کوچک است ،. . . .  ای پیامبر امانتی که به من سپرده بودی هم اکنون باز داده شد و گروگان باز پس دادم ، اما اندوهم همیشگی است و شبهایم همراه بیداری ،تا آن دم که خداوند سر منزل تو را که در آن اقامت گزیده ای برایم انتخاب کند .
بزودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امتت در ستم کردن به وی اجتماع کرده بودند، سرگذشت وی را از او بی پرده بپرس . . . . . سلام من به هردوی شما باد . . . . . .

۰ نظر ۱۷ خرداد ۸۷ ، ۰۵:۳۵
فتحی
سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۸۷

ناله حیدر - - - - قربانی امامت

السلام علی الصدیقه الشهیده

با عرض سلام به پیشگاه مقدس حضرت زهرای مرضیه و تسلیت ایام شهادت آن بزرگوار به محضر رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع) و ائمه معصومین (علیهم السلام ) خصوصا حضرت بقیه الله (عج) و تسلیت به دوستان و شیعیان آن بزرگوار 

*****************

قربانی امامت

من مرغ پرشکسته باغ رسالتم
قربانی و فدایی نخل امامتم
بعد از پدر چه ظلم و ستمها که دیده ام
گویی نه من امانت ختم نبوتم
احمد بگفت فاطمه ام بضعه من است
اما سیه زضربت سیلی است صورتم
آتش زدند خانه ما را منافقان
پهلوو سینه است گواه صداقتم
شد محسنم میانه دیوار ودر فدا
جز فضه کس نبود نماید حمایتم
گریان و دست بسته علی بود شاهدم
زان لحظه نزد همسر خود در خجالتم
بازوی خود زچشم علی می کنم نهان
خواهد گریست در شب غسل شهادتم
مظلوم تر زشوهر من نیست در جهان
گریان برای حافظ بیت ولایتم
(عارف
(

*********************

این دوبیت از امام علی علیه السلام نقل شده است

نفسی علی زفراتها محبوسه
یالیتها خرجت مع زفراتی 

لا خیر بعدک فی الحیاه فانما
ابکی مخافه تطول حیاتی

********

ناله حیدر

ای باصفا از نور رویت خانه من
برخیز و در ماتم نگر کاشانه من

 

رفتی و من تنها شدم ای هم نوایم
با چاه می گویم پس از تو راز هایم

 

بی تو چراغ خانه ام گردیده خاموش
هرگز نمی گردد غمت از دل فراموش

 

جسمم شده زندان روح بی قرارم

ایکاش بیرون آیدازتن جان زارم

 

بی تو ندارد زندگی لطف و صفایی

 ترسم که طولانی شود فصل جدایی

 

داغت نشسته بردلم ای دل نوازم
همواره از هجرتو در سوز و گدازم

 «عارف »

******************

 

۰ نظر ۰۷ خرداد ۸۷ ، ۱۱:۲۶
فتحی