دوستی- 3
22 مانع دوستى
الف * سرشت پلید
* امام على علیه السّلام : شما در حقیقت ، برادران دینى یکدیگرید و جز سرشت هاى پلید و نهادهاى بد ، میان شما جدایى نیفکنده است، در نتیجه ، نه یکدیگر را یارى مى کنید ، و نه خیرخواه یکدیگرید ، و نه به یکدیگر چیزى مى بخشید ، و نه با یکدیگر دوستى مى کنید.
ب * بدخویى
* امام على علیه السّلام : هرکه بدخو شود ، مصاحب و رفیقش دشمنش گردند.
* امام على علیه السّلام : هرکه درشت خویى کند ، پیرامونش [از دوستان] تهى گردد.
ج * عیبجویى
*امام على علیه السّلام : هرکه عیب هاى نهانى را بکاود ، خداوند از دوستى دل ها محرومش کند.
*امام صادق علیه السّلام : نهان مردم را مکاو ، که بى دوست مى مانى.
*امام صادق علیه السّلام ـ به ابو بصیر ـ : اى ابو محمّد! از دین مردمان بازجویى مکن ، که بى دوست مى مانى .
*امام صادق علیه السّلام : هرکه تنها با افراد بى عیب برادرى کند ، دوستانش اندک شوند .
*امام صادق علیه السّلام : در دنیا جویاى چهار چیز مباش که آنها را نخواهى یافت ، حال آن که به آنها نیازمندى : عالمى که علم خود را به کار بندد، پس بى عالم مى مانى ؛ عملى پاک از ریاکارى ، که در این صورت ، بى عمل مى مانى ؛ غذایى دور از شبهه [حُرمت] ، که بى غذا مى مانى ؛ و دوستى بى عیب ، که بى دوست مى مانى .
د * خرده گیرى
*امام على علیه السّلام : هرکه در کار برادرانش خرده گیرى کند ، دوستانش کم شوند .
*امام على علیه السّلام : هرکه بر دوستش خرده گیرى کند [و بخواهد مو را از ماست بکشد]، دوستى اش گسسته مى شود .
*امام على علیه السّلام : آن که بر اثر هر گناهى از برادرانش کناره گیرى کند ، دوستانش کم شوند .
هـ * ستیزه گرى
*امام على علیه السّلام : با ستیزه گرى ، دوستى در کار نیست .
*امام على علیه السّلام : با ستیزه گرىِ بسیار ، دوستى در کار نیست .
و * نابردبارى
*امام على علیه السّلام : از نابردبارى بپرهیز که دوستان را مى رماند .
ز * خجالت دادن
*امام على علیه السّلام : هرگاه شخص مؤمن ، برادرش را خجالت دهد ، از او جدا شده است .
*امام صادق علیه السّلام : هرکه برادرش را خجالت دهد ، پیوند با او نارواست و هرکه غمگینش سازد ، حرمتش مى شکند .
*امام صادق علیه السّلام : هرگاه شخص [از سر تنگدلى و درد] به برادر مؤمنش اُف بگوید ، از [حریم] دوستى اش بیرون مى رود .
ح * تنگ چشمى
*امام على علیه السّلام : تنگ چشمىِ بسیار ، جوانمردى را زشت و برادرى را تباه مى کند .
*امام على علیه السّلام : شخص تنگ چشم ، دوستى ندارد .
*امام على علیه السّلام : شخص تنگ چشم ، یارى ندارد .
ط * پریشانى
*امام على علیه السّلام : پریشانى ، خوى ها را زشت مى کند و دوستان را مى پراکند .
ى * افسردگى
*امام على علیه السّلام : افسردگى ، برادرى را تباه مى کند .
*امام على علیه السّلام : شخص افسرده ، هیچ برادرى ندارد .
*امام على علیه السّلام : شخص افسرده ، هیچ دوستى ندارد .
*امام على علیه السّلام ـ پیوسته مى فرمود ـ : هیچ حسودى، آرامش و هیچ افسرده دلى، دوستى ندارد .
*امام صادق علیه السّلام : با هیچ احمقى مشورت مکن ، از هیچ دروغگویى یارى مخواه و به دوستى هیچ افسرده دلى ، اعتماد مکن ؛ زیرا * * * هرچه بیشتر به افسرده دل اعتماد داشته باشى ، باز تو را وامى گذارد و هرچه بیشتر با او بپیوندى ، از تو مى بُرَد .
ک * تکبّر
*امام على علیه السّلام : هیچ متکبّرى، دوستى ندارد .
*امام على علیه السّلام : هرکه بر برادرانْ بزرگى فروشد، هیچ انسانى با او صمیمى نخواهد شد .
ل * جفاکارى
*امام على علیه السّلام : از جفاکارى بپرهیز، که برادرى را تباه مى کند و خدا و مردم را دشمن شخص جفاکار مى سازد .
*امام على علیه السّلام : برادرى را نزد جفاکاران مجوى * آن را نزد پایبندان [آزرم] و وفاداران بجوى .
م * کینه توزى
*امام على علیه السّلام : هیچ کینه توزى را دوستى نیست .
*امام على علیه السّلام : هیچ کینه توزى را برادرى نیست .
ن * حسادت
*امام على علیه السّلام : حسود را دوستى نیست .
*امام على علیه السّلام : حسادت دوست، ناشى از نادرستى دوستى است .
س * نیرنگ بازى
0 *امام على علیه السّلام : با نیرنگ بازى ، دوستى هیچ دوستى نمى پاید .
ع * دست انداختن
*امام صادق علیه السّلام : شخص متکبّر ، نباید امید نیک ستایى را از دیگران داشته باشد . . .، همچنین کسى که مردم را دست مى اندازد ، نباید انتظار دوستى راستین داشته باشد .
ف * گناه
*رسول خدا صلّى الله علیه و آله : سوگند به آن که جان محمّد در دست اوست ، هرگز دو دوست از یکدیگر جدا نشده اند ، مگر بر اثر گناهى که از یکى از آنان سر زده است .
ص * پیروى از سخن چین
*امام على علیه السّلام : هرکه از سخن چین پیروى کند ، دوست را از دست مى دهد .
ق * سرزنش بسیار
*امام على علیه السّلام : سرزنش بسیار ، دل ها را کینه ورز مى کند و یاران را مى پراکند .
ر * جویا نشدن حال
*امام على علیه السّلام : جویا نشدن حال دوست ، به جدایى مى انجامد .
*امام على علیه السّلام : هرکه جویاى حال دوستش نشود ، دوستش را از دست داده است .
*امام على علیه السّلام ـ در دیوان منسوب به ایشان ـ : فضل و کمال ، از بزرگوارى سرشت است ؛ و منّت گذاشتن ، نیکوکارى را تباه مى کند* / جویا نشدن حال دوست؛ به جدایى فرا مى خواند .
ش * بى انصافى
*امام على علیه السّلام : هرکه بى انصافى کند ، کسى با او دوست نشود .
ت * خیر نرساندن
*امام على علیه السّلام : نرسیدن خیرت [به دوستان] به دوستى [آنان] با دیگران مى انجامد .