آشنایی با سردار قاسم سلیمانی
آشنایی با سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران
سردارآسمانی
سردارقاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران است. او در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بود.وی در ۴ بهمن ۱۳۸۹ درجهٔ سرلشکری دریافت کرد.
طبق منابع غربی، سلیمانی نقش مهمی در دادن قدرت نظامی به حزبالله لبنان، عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان، جنگ افغانستان، شکلدهی به فضای سیاسی عراق پس از سرنگونی رژیم صدام، تغییر روند جنگ داخلی سوریه و مقابله با داعش درعراق داشته است.
وی تا پیش از حضور علنی در جنگ علیه داعش در عراق، از حضور در انظار عمومی پرهیز میکرد. ولی حکومت ایران با معرفی و شناساندن وی از زمان حضورش در عراق در نبرد علیه داعش و انتشار تصاویر متعددش با مدافعان عراقی، جهان را شوکه کرد.
زندگینامه سردار پرافتخار اسلام
قاسم سلیمانی ، متولد 20 اسفند 1335، در روستای قنات ملک از توابع شهر رابُر استان کرمان بدنیا آمد.
خانواده او را پنج خواهر و برادر تشکیل می دهند، بزرگترین فرزند خانواده خواهرش متولد 1333 است، حاج قاسم فرزند وسط و سهراب سلیمانی هم برادر کوچک خانواده است. قاسم سلیمانی سالهاست ازدواج کرده و دو فرزند یک پسر و یک دختر دارد.
دوران کودکی و نوجوانی خود را در کنار پدر به کار بنایی گذراند و در سال های جوانی در سازمان آب کرمان پیمانکار یکی از بخش های آن شد.
سردار سلیمانی در یکی از یادداشتهایی که در باره زندگی اش نوشته می گوید پدرش یک روستایی بوده که حوالی سال 1348 نُه هزار ریال به دولت بدهکار بوده است. معلوم می شود که پدرش از دهقانان بی زمینی بوده اند که پس از اصلاحات ارضی شاه، در سال 1341 صاحب زمین شدند ولی به دلیل فقر توان پرداخت پول زمین را نداشتند.
او و یکی از اقوام نزدیکش به نام احمد سلیمانی، که بعدها در سال 1363 در جنگ با عراق به شهادت رسید، در سال 1348 به شهر کرمان رفتند تا کار کنند و بدهی پدرشان به دولت را بپردازند.
سردار سلیمانی در یک مصاحبه، گفته است که در سال 1355 فعالیت های انقلابی اش را، از طریق آشنایی با شهید حجت الاسلام رضا کامیاب آغاز کرد، در حالی که همچنان در سازمان آب هم مشغول به کار بود. حجت الاسلام کامیاب روحانی انقلابی شهر گناباد در استان خراسان بود، که در ماه رمضان سال های 1356 و 1357 برای تبلیغ به کرمان می رفت. ایشان در 7 مرداد 1360 به دست سازمان مجاهدین خلق ترور شد.
آغازجنگ تحمیلی عراق
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران سلیمانی به این نهاد پیوست. با شروع جنگ تحمیلی، چندین گردان از سپاهیان کرمان را آموزش میدهد و به جبهههای جنوب اعزام میکند و کمی بعد، خود در صدر یک گروهان به سوسنگرد اعزام میشود تا از پیشروی رژیم بعث در جبهه مالکیه جلوگیری کند.
سلیمانی در۱۳۶۰ خورشیدی با حکم محسن رضایی، به عنوان فرمانده لشکر41 ثارالله منصوب شد. سردارسلیمانی در بیشتر عملیات عمدۀ نظامی دوران جنگ با عراق شرکت کرد که از آن جمله می توان این موارد را نام برد: عملیات مشترک سپاه و ارتش به نام عملیات طریق القدس؛ عملیات فتح المبین؛ عملیات خیبر؛ عملیات کربلای5؛ عملیات نصر5،عملیات لشگر 41 ثارالله در شکستن محاصره ای که عراقیها می خواستند پس از ناکامیِ عملیات نصر4 انجام دهند (5 تیر1366)؛ عملیات بیت المقدس4 در1367؛ و عملیات فاو و مجنون 1367.
اولین بار در آذر 1360 در عملیات طریق القدس در غرب سوسنگرد بر اثر انفجار گلوله خمپاره از دست راست و شکم به شدت مصدوم شد دو انگشت وسط دست راست ایشان یادگار جراحت آن دوران است.
میارزه با قاچاقچیان
با پایان یافتن جنگ، لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سلیمانی به کرمان بازگشت. 32 سالش بود که در سال 1367 لشگر 41 ثارالله مامور مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر شد.
پس از آتش بس درجنگ با عراق، سپاه پاسداران مأمور مبارزه با قاچاقچیان بزرگ مواد مخدر شد. قاسم سلیمانی تا هنگام انتصاب به فرماندهی نیروی قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در نزدیکی مرزهای ایران و افغانستان جنگیدهاست.
فرماندهی نیروی قدس
سردار قاسم سلیمانی در 1376 خورشیدی از طرف آیتالله خامنهای مقام معظم رهبری به فرماندهی نیروی قدس سپاه منصوب شد. بر اساس گزارش های نقل شده نیروی قدس جهت افزایش فعالیت برونمرزی ایران شکل گرفت، و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده نیروی قدس ایران شد. شهید قاسم سلیمانی نقش کلیدی در خاورمیانه به ویژه در ناآرامیهای منطقهای معروف به بیداری اسلامی (بهارعربی) ایفا کرد.
او با تجربه هشت سال جنگ با عراق، و مبارزه با باندهای مواد مخدر، در مناطق مرزی ایران و افغانستان، برای فرماندهی سپاه قدس گزینه بیمانندی بود. در همین ارتباط مئیر داگان رئیس سابق موساد درباره سردار سلیمانی میگوید «او با هر گوشه از نظام رابطه دارد. او کسی است که من به آن میگویم باهوش از نظر سیاسی».
۱۸ تیر سال 1378درماجرای کوی دانشگاه تهران، جمعی از فرماندهان سپاه از جمله قاسم سلیمانی با امضای نامه ای به محمد خاتمی رئیس جمهوری وقت، از اوخواستند به جمع کردن اعتراضات و پایان غائله اقدام نماید.
نبرد با داعش درعراق
با شکل گیری گروهک تروریستی داعش، یورش آنها به مناطقی از عراق و سوریه در ۲۰۱۴ میلادی، باعث شد سردار سلیمانی و یارانش برای دفاع از مردم مظلوم این مناطق از جان و زندگی خود دست بکشند، و ماه ها و سال ها به مبارزه با گروهک تروریستی داعش بپردازند.
روزنامه ساندی تایمز انگلیس، والاستریت ژورنال، و نیویورک تایمز مدعی شدند، ایران فرماندهی ارتش از هم فروپاشیده عراق را برعهده گرفته تا با نیروهای گروه تروریستی داعش مقابله کند. قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران، عملیات دفاع از بغداد پایتخت عراق را در مقابل حملات گروه تروریستی داعش، فرماندهی میکند.
ناگفته نماند که نیروی قدس به رهبری سردارسلیمانی نقش تأثیرگذاری در روند جنگ عراق داشته است. به طوری که موفق الربیعی وزیر سابق امنیت ملی عراق در مصاحبهای با روزنامه الشرق الاوسط، سلیمانی را بدون شک قدرتمندترین مرد در عراق خوانده بود. در ۱۱ ژانویه ۲۰۰۷ میلادی آمریکایی ها مستقیما به نقش تاثیر گذار قاسم سلیمانی در عراق اعتراف کردند. در همین ارتباط استنلی مککریستال ژنرال آمریکایی می گوید: مطلع شدیم که قاسم سلیمانی از به وسیله چند خودرو در حال حرکت به مرز ایران و عراق است. در عراق آمریکاییها در حال تعقیب آنها بودند. کاروان خودروها وارد ساختمان ناشناختهای در شهر اربیل عراق شدند که روی آن فقط نوشته بود «کنسولگری» و نشان میداد، افراد داخل ساختمان تحت پوشش دیپلماتیک عملیات انجام میدهند. نظامیان آمریکایی وارد ساختمان شدند و ۵ ایرانی را که همگی پاسپورت دیپلماتیک داشتند، دستگیر کردند، اما اثری از محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی نبود.
به گفته مککریستال، هر پنج تن از اعضای سپاه قدس بودند. ۹ روز بعد از این واقعه، ۹ تا ۱۲ شبه نظامی به رهبری گروه شبه نظامی شیعه عصائب اهل الحق، به مقر فرماندهی نظامیان آمریکا در کربلا که در بین مراکز فرماندهی پلیس عراق واقع است، حمله کردند. آنها سوار بر تعدادی خودروی نظامی با گذشتن از چندین لایه امنیتی به ساختمان اصلی فرماندهی که در آن هنگام ۳۰ آمریکایی در آن مستقر بود، نفوذ کردند. و ۴ نظامی آمریکایی را به اسارت گرفتند. سپس با سرعت از منطقه خارج شدند و به نزدیکی رود فرات رفتند. در نهایت با تعقیب بالگردهای آمریکایی شبه نظامیان فرار کردند و در مجموع پنج نظامی آمریکایی کشته شدند.
این عملیات «برجستهترین و پیچیدهترین عملیات در طول چهار سال جنگ» در عراق توصیف شد. و افسران آمریکایی و مقامات عراق ادعا کردند، ایران در آن نقش داشته و پاسخی به اسارت ۵ ایرانی در اربیل بوده است.
جنگ داخلی در سوریه
سردار سلیمانی نقش تعیین کننده ای هم در دفاع از مردم بیگناه سوریه در مقابل گروهک تروریستی داعش داشت. او و یارانش که مدافعان حرم نام گرفتند در بیشتر عملیات ها حضور داشتند و از مقام حرم و مردم بیگناه سوری به دفاع همه جانبه پرداختند.
با حضور و تدبیرسردار سلیمانی، شهر «البوکمال» در نزدیکی مرزهای سوریه و عراق در حومه جنوب شرقی دیرالزور، از دست گروه تروریستی داعش آزاد شده است.
اهمیت آزادسازی شهر البوکمال که ازآن بعنوان آخرین دژ مستحکم گروه تروریستی داعش در سوریه یاد میشد، برای جریان پایداری آنچنان مهم و تعیینکننده بود که سردار نامی ایران تصمیم گرفت در راستای تحقق وعدهاش برای پایاندادن به سیطره این شجره خبیثه ملعونه، ٧٢ ساعت فرماندهی میدان مستقیم نبرد را بر عهده بگیرد تا خاطره شیرین نقش این فرمانده در آزادسازی مناطقی مثل شهر موصل، تکریت، جرفالصخر، حفظ «سامرا» و «کربلا» از چنگ گروه تروریستی داعش، جلوگیری از سقوط اربیل و… در عملیات «امالمعارک» بار دیگر در اذهان ملتهای منطقه تداعی شود.
پس از وقوع یک انفجار مهیب در دمشق که به کشته و زخمی شدن چندین مقام سوری انجامید، رسانههای جهان گزارش دادند که قاسم سلیمانی نیز در میان کشتهشدگان قرار دارد و شایعه دخالت ایران در سوریه و کمک به بشار اسد برای سرکوب مخالفان قوت گرفت.
چند روز پس از این ادعا قاسم سلیمانی در دیدار مسوولان نظام با مقام رهبری در تهران حضور یافت.
آگاهان سردار را فاتح جنگ حلب در سوریه میدانند و حضور او در سوریه باعث شده تا وزارت خزانه داری آمریکا نام وی را در لیست تحریم قرار دهد.
جان مگوایر افسر سابق سیا گفته هست که در نبرد القصیر که چهار سال پیش در سوریه صورت گرفت و منتهی به بازپسگیری شهر استراتژیک القصیر از طریق ارتش سوریه شد و نقطه عطفی در جنگ بود، تحت نظارت و فرماندهی سردار سلیمانی بوده هست و این نبرد را «یک پیروزی بزرگ» برای او خواند.
قاسم سلیمانی از ما چه میخواهد؟!
محبوبیت سردار سلیمانی بعنوان یک شخصیت بلند مرتبه نظامی، پس از جنگ علیه داعش در خط مقدم عراق و سوریه شروع شد و هنوز هم این محبوبیت پیوسته ادامه دارد.
اینجا در ایران اسلامی، آنها که او را میشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او میگویند، مردی که برخلاف آنچه امریکاییها میگویند، مرموز نیست.
هر قدر که داخل ایران، او را کم میشناسند، خارج از این مرزهای جغرافیایی، قصههای حیرتآوری از او بر سر زبانهاست که با آمیختهای از راست و دروغ، شبحی ترسناک و هول انگیز از او ارائه میدهد. گویی همه منافع امریکاییها را در خاورمیانه به خطر انداخته است.
هر قدر او آرام و بیسر و صدا میرود و میآید و کارهایش را انجام میدهد، بیرون از مرزهای جمهوری اسلامی در مورد او، یعنی سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران خیلی خبرها هست. آنها از او و سپاه تحت امرش میترسند و همین ترس سرآغاز خبرهای بعدی است، آنها او را تروریست میخوانند، بارها و بارها تحریمش میکنند، به او اتهام دخالت در امور سایر کشورها را میزنند، او را فردی بسیار قدرتمند در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در خاورمیانه توصیف میکنند، او را متهم پرونده ترور رفیق حریری میدانند و سرانجام آنکه، آنها در کنگره امریکا، صریحاً و رسماً پیشنهاد ترور او را میدهند! آخر آنها از مبارزه با قاسم سلیمانی و نیروهایش ناتوان شدهاند، به همین سادگی!
و این البته همه آن چیزی نیست که در مورد او گفته میشود. روزنامه انگلیسی گاردین در مورد قاسم سلیمانی مینویسد: «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی با هوش میدانند. بسیاری از مقامات امریکا که این چند ساله را صرف متوقف کردن کار افراد وفادار به سلیمانی کردهاند، میگویند مایل هستند او را ببینند و معتقدند که مبهوت کارهای او شدهاند.»
شاید از سر همین بهت است که یکی از مقامات بلندپایه ارتش امریکا عاجزانه میگوید: «من اگر او را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه میخواهد؟!»
این ادعاها برای دنبال کردن پروژه ایرانهراسی و به طور اخص، سپاه هراسی کفایت میکند؛ حتی اگر دلیلی بر درستیشان اقامه نشود! ذهن شهروند غربی، برای فریب چنین تبلیغاتی را خوردن، از مدتها قبل آماده شده است. او به دیدن و شنیدن افسانههای هالیوودی عادت دارد!
ما اما به قصههای هالیوودی عادت نداریم، آرمان ما حقیقت اتفاقی است که روز دهم محرم سال ۶۱ هجری در صحرای کربلا روی داده است. این است که میگوییم کسی از آن جماعت امریکایی اگر توان ترور حاج قاسم سلیمانی را داشت، درنگ نمیکرد.
قاسم سلیمانی مرموز نیست اما فرمانده سپاه قدس ایران است و همین فرمانده سپاه قدس ایران بودنش، کافی است تا جماعت امریکایی از او بترسند و در توجیه این ترس خویش، او را به نحوی اغراقآمیز، ترسناک معرفی کنند. بر این جماعت حرجی هم نیست البته؛ چه آنکه آدم ترسیده، اگر نخواهد که ترسو لقب بگیرد، باید علت ترس را ترسناک و ترسناکتر معرفی کند تا ترسش توجیه شود.
اینها، که گفته شد، تنها یک روی سکه است؛ روی اشداء علی الکفار سردار قاسم سلیمانی. روی دیگرسکه، در داخل مرزهای عقیدتی انقلاب اسلامی، او تمام قد سرباز ولایت است. از آن جنس آدمهایی که مکلف به تکلیفند و همه حیاتش را از جوانی تاکنون، وقف نهضت حضرت روح الله کرده است. این روی سکه، رحماء بینهم است.
روی رحماء بینهم قاسم سلیمانی، فرماندهی با صلابت، با موهایی جوگندمی و بدنی لاغر و صورتی آفتاب سوخته و نگاهی محجوب و آرام. فرماندهی که در میان همولایتی هایش و در مراسمات و مجالسشان، خیلی خاکی و خودمانی حضور دارد. فرماندهی که اگر لباس نظامی تنش نباشد، کسی حدس هم نخواهد زد که او یک فرمانده نظامی است. فرماندهی که در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی، بسیار شناخته شدهتر از داخل مرزهاست.
دشمنی شایسته
دیوید پترائوس ژنرال 4 ستاره ارتش آمریکا که بالاترین درجه نظامی در ارتش ایالات متحده محسوب می شود درباره حاج قاسم سلیمانی می گوید : چیزی که من می توانم بگویم این است که وی فردی بسیار توانمند، مدیر و دشمنی شایسته است.
نیویورک تایمز، در سپتامبر ۲۰۱۳ او را به عنوان «دشمنی که هم مورد تنفر و هم مورد تحسین است» توصیف کرد. جان مگوایر افسر سابق سازمان سیا در عراق میگوید «او قویترین مأمور مخفی در خاورمیانه است … و هیچکس او را نمیشناسد.»
خبرگزاری فرانسه از او به عنوان «چهرهای مرموز» نام برد.
تهدید مکرر به ترور و تحریم
سردار سلیمانی همواره به وسیله مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی تهدید به ترور می شد. در همین سال گذشته نیز مقامات وزارت امورخارجه آمریکا سردار سلیمانی را متهم به همکاری با نیروهای امنیتی سوریه در جریان اعتراضات در این کشور و سرکوب مخالفان بشار اسد کردند و در پی این اتهام وزارت خزانهداری آمریکا این سردار شهید را تحریم کرد. پس از تکرار بسیار نام قاسم سلیمانی در رسانههای جهان، خبرگزاری فرانسه خبری را منتشر ساخت که از احتمال ترور او به وسیله دولت آمریکا پرده بر میداشت. بر اساس این خبر جک کین فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا که در نشست استماع کنگره آمریکا حضور داشت با اشاره به طرح ترور مقامات ایرانی به ویژه مقامات ارشد سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران، گفت: چرا آنها را به قتل نرسانیم؟ آنها قریب به هزار آمریکایی را کشتهاند، چرا ما عامدانه آنها را ترور نکنیم؟ نمیگویم که اقدام نظامی انجام دهیم، من پیشنهاد میدهم عملیات محرمانه انجام دهیم. باید فشارهای شدیدی روی آنها اعمال کنیم.
همچنین رویل مارک گریچ از کارشناسان موسسه به دفاع از دموکراسی اظهار داشت: آنان به اندازه ما دارای منطق نیستند، فکر نمیکنم بتوانید بدون به قتل رساندن یکی از آنها، مرعوبشان کنید. قاسم سلیمانی خیلی زیاد سفر میکند، بروید او را دستگیر کنید یا به قتل برسانید! به گزارش خبرگزاری فرانسه در ادامه این اظهارت برخی از نمایندگان آمریکایی اعلام کردند ما انجام هرگونه اقدامی درباره ایران را دور از ذهن نمیدانیم اما از ابراز موافقت با اظهارات جک کین سر باز زدند.
سردار سلیمانی در پاسخ به تهدید ترور از طرف مقامات آمریکایی همواره می گفت: در پاسخ به افرادی که فکر میکنند با تهدیدها رعب بر ما حاکم میشود، میگویم خداوندا شهادت در راه خودت را به دست دشمنان دینت، نصیب من بگردان.
شما در نظر ما شهیدید
حضرت آیت الله خامنهای چهار مرتبه سردار سلیمانی را شهید، و شهید زنده خطاب کرده و راجع به ایشان و همرزمانشان فرمودهاند: خدای متعال میخواست اینها زنده بمانند و برکاتشان برای کشورشان و دنیای اسلام ادامه پیدا کند.
مطلب فوق در سال ۷۶و در دیدار اعضا و مسئولان ستاد برگزاری کنگره بزرگداشت سرداران و ۸هزار شهید استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان با مقام معظم رهبری بیان شده است.
معظمله در این دیدار خطاب به سردار سلیمانی میفرمایند: خود شما هم که آقای سلیمانی باشید در نظر ما شهیدید. شما شهید زنده هستید. بله، شما هم شهیدید. شما بارها در میدان جنگ به شهادت رسیدید
دوش وقت سحرازغصه نجاتم دادند
سرانجام دشمنان کینه توز که رشادت و قدرت سردارآسمانی را تاب نیاوردند.
در بامداد جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸، که سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس معاون بسیج مردمی عراق با دو خودرو از فرودگاه بین المللی بغداد خارج شده بودند، هدف حمله بالگردهای آمریکا قرار گرفته و به درجه شهادت رسیدند. در این حمله چند تن از همراهان سردار سلیمانی واعضای الحشد الشعبی نیزبه شهادت رسیدند.
شهادت سردار آسمانی
تهران-ایرنا - در پی شهادت سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس، رهبرانقلاب پیامی صادر کردند.
بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبهی شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم، و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیةاللهارواحنافداه و به روح مطهر خود او تبریک و به ملت ایران تسلیت عرض میکنم. او نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همه این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوهی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثهی دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهرهی بینالمللی مقاومت است و همهی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همهی دوستان - و نیز همه دشمنان - بدانند خط جهاد مقاومت با انگیزهی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد.
ملت ایران یاد و نام شهید عالیمقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت میگویم.
سیدعلی خامنهای 13/10/1398