ملک و ملکوت
ملک و ملکوت
آنچه در عالم هستی موجود است دوچهره دارد : چهره ظاهر و چهره باطن . ظاهر عالم که ما با آن مانوس هستیم ، طبیعت و عالم ملک است . عالم طبیعت درهمه پدیده هایش نظم و دقت و حساب و کتاب باور نکردنی دارد. و همین خاصیت طبیعت در بسیاری از موارد برای انسانها شاهدی و آیتی برای شناختن و پی بردن به مدیر و مدبرو حکیم و ناظم آن می باشد .
و آنها که دیده عبرت بین دارند در این عالم با این نگاه در هرجایی نقشی از روی باغبان را مشاهده می کنند :
عکس روی باغبان پیداست در هر برگ گل سیر کن نقش خدا را در پر پروانه ها
اشیاء و عناصر و ذرات طبیعت با یکدیگر نیز روابطی بسیار منظم و حیرت آور دارند و اصل علیت که در همه جلوه ها وچهره های زیبای طبیعت جاری است ، براساس همین قوانین و روابط دقیق که به تعبیر کلام خداوندی سنت الله نام دارد، دانشمندان و عالمان رشته های گوناگون علوم طبیعی را یاری می کند تابتوانند از کوچکترین ذرات عالم ماده تا بزرگترین ثوابت و سیارات و کهکشانها را مورد مطالعه قرار دهند ، و عالم طبیعت را در تسخیر انسان قرار دهند تا زندگی اش آسانتر ، زیباتر ، شیرینتر ، مفیدتر و بهتر گردد. «سخر لکم ما فی السموات وما فی الارض »
اما به تعبیر بزرگان انسانیت همه ذرات عالم و همه پدیده ها و حرکتها چنانکه ظاهری دارند ، باطنی هم دارند و این باطن را ملکوت عالم می گویند و البته انسان عادی که راه درکش فقط محدود به حس و عقل است به ملکوت دسترسی ندارد. وهیچ شاخه ای از علوم حصولی و کسبی را به آن سراپرده راهی نیست
« ولله غیب السموات والارض » .
دسترسی و درک و شهود عالم بالا فقط نصیب کسانی می شود که ماذون به اذن الهی و با صاحب این خانه محرم باشند. آنها که به این سراپرده راه می یابند نه با علم و قدرت خود که با تعلیم الهی و دستگیری پروردگار رمز و رموز وچهره حقیقی و باطنی عالم آشنا را در می یابند.
رموز علم ادریسی بود ذوقی نه تدریسی
« وکذلک نری ابراهیم ملکوت السموات والارض و لیکون من الموقنین » که ابراهیم (علیه السلام) محرم حرم شد و به دیدار مفتخر .که ابراهیم (علیه السلام) نیز با عنایت الهی به مشاهده ملکوت رسید . و حتی بالاتر و والاتر از حضرت ابراهیم (علیه السلام) نبی مکرم اسلام حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله و سلم ) بود که به لطف و عنایت خاص میزبان به معراج رفت و آنچه را که برای دیگران نادیدنی بود مشاهده فرمود « سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا »
شاید از نظر برخی این مطالب و این ظاهر و باطن ، وملک و ملکوت ،وحرم و محرم ، وعروج و شهود باور کردنی نباشد ، که البته همیشه چنین افرادی بوده اند .
هرکه شد محرم دل درحرم یار بماند وانکه این کار ندانست در انکار بماند
اما شواهد و قرائن عقلی و نقلی تردید ناپذیر حکایت از صدق و ثبوت این خبرها دارد و همانطور که دانشمندان طبیعی ویژگی روابط و رموز این عالم را شناسایی و گزارش می کنند ، پاکان و خاصانی که به تعلیم الهی عالم شده اند و آنها که به نسبت براین سراپرده آگاهی یافته اند ، حقایقی را از آسمان و زمین و دل و جان عالم و آدم فرموده اند و آثار و نتیجه بسیاری از اعمال و صفات قلبی و افکار که از دید علم طبیعی پنهان است برای استفاده همه انسانها بیان کرده اند.
و البته این حقایق که قوانین ثابت ولایتغیر باطن عالم است از دسترس حس و عقل به دور و پنهان است و فقط کسانی که با یقین و اطمینان قلبی به برگزیدگان الهی ایمان دارند بهره مند شده و به راه درست و مطمئن هدایت در باطن زندگی و اعمال خود می رسند « هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب »
حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) که به فرموده رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) باب مدینه علم است ، در سخنان گهربار خود از این قوانین پرده برداشته که اینک عبارتی کوتاه اما گرانبها از آن ولی خدا تقدیم شما عزیزان می کنیم . اگر بعد از این هم فرصت و عنایتی نصیب ما شد ، نمونه های دیگری تقدیم می شود:
أی بنی لا شرف أعلى من الإسلام و لا کرم أعز من التقوى و لا معقل أحرز من الورع و لا شفیع أنجح من التوبة
فرزند عزیزم شرافتی بالاتر از اسلام نیست ، وکرم و بزرگواری عزیزتر از تقوا نیست ،و پناهگاهی محکمتر از ورع نیست ،و هیچ شفاعت کننده ای کامیاب کننده تر از توبه نیست .( بحارالأنوار ج : 74 - و تحف العقول)